#جمعههایانتظار
🌱جمعه یعنی شوق یعنی انتظار
جمعه یعنی طاق ابروی نگار...
🌱جمعه یعنی آه الغوث الامان
در فراق مهدی صاحب زمان...
🌱جمعه یعنی شادمانی و سرور
دیدن خورشید هنگام ظهور...
🌱جمعـــه یعنـــی یک بغل دلواپسی
می شـود مولا به داد ما رسـی؟
#اللهمعجللولیکالفرج
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
گر ز هجر تو
كمر راست كنم بار دگر...
غير بار غم
عشقت نكشم بار دگر...
#شهریار
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
علی شدی که غلام و فقیرتان باشیم
امیرمان بشوی و اسیرتان باشیم
علی شدی که بخوانند حیدرت مولا
اسیر رزم به مانند شیرتان باشیم
علی شدی که گدا زیر دینتان برود
نمک چشیده ی خیر کثیرتان باشیم
نوشته اند امیری فقط به قامت توست
نوشته اند که باید حقیرتان باشیم
بناست تا به ابد سر بلند باشی و
بناست تا به ابد سر به زیرتان باشیم
علی شدی پدر خاک باشی و ما هم
فدای این لقب بی نظیرتان باشیم
خوشیم تا که جهان هست نوکرت باشیم
و مست باده ی خمّ غدیرتان باشیم
وحید محمدی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
تو با لبخند خود احوال غمها را پریشان میکنی بانو!
تمام خاطرات تلخ را شیرین و جبران میکنی بانو!
تو مضمون بلند و شور شعرم بودی و هستی
غزلهای مرا دامان کولیهای رقصان میکنی بانو!
چه کفری در سرت داری؟ چه اعجازی در اندامت؟
که ایمان مرا میسازی و یکباره ویران میکنی بانو!
چه بتهایی که با نام تو دادم دست ابراهیم لبخندت
دلم خوش بود آخر سر مرا با خود مسلمان میکنی بانو!
میان این همه شاعر فقط شعر مرا از حفظ میخوانی
نمیفهمم؛ مرا میخواهی اما باز کتمان میکنی بانو!
خسوف و ابر هم قدری جلوی ماه میماند؛ چرا بیخود،
خودت را لابهلای چادر مشکیت پنهان میکنی بانو!؟
.
به جای زل زدن حرفی بزن چیزی بگو ساکت نمان اینقدر
چه راحت واژه را پای سکوت خویش قربان میکنی بانو!
نفسهایت به من نزدیکتر، نزدیکتر، نزدیکتر شد... آه!
از این ساعت برایم زندگی را سخت و آسان میکنی بانو!
کجا ماهی به تنگی تنگ، از دریا قناعت کرده تا حالا؟
چرا پس جای دل دادن، به یک آغوش مهمان میکنی بانو!؟
#آخهچرابانو😭
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
#غروب_جمعه
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر كه آب از سرم گذشت
مانند مرده های متحرك شدم، بیا
بی تو تمام زندگیم در عدم گذشت
میخواستم كه وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه كه میخواستم گذشت
دنیا كه هیچ، جرعه آبی كه خورده ام
از راه حلق تشنه من، مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت
تا كی غروب جمعه ببینم كه مادرم
یك گوشه بغض كرده كه این جمعه هم گذشت
مولا، شمار درد دلم بینهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
حالا برای لحظه ای آرام میشوم
ساعات خوب زندگیام در حرم گذشت
#سید_حمیدرضا_برقعی
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور