«نامه قائم مقام فراهانی به همسرش گوهر ملک خانم»
مهربان من، دیشب که به خانه آمدم، خانه را صحن گلزار و کلبه را طبلهٔ عطار دیدم. ضَیفی مستغنیالوصف، که مایه ناز و محرم راز بود گفت: قاصدی وقت ظهر، کاغذی سر به مهر آورده که، سربسته به طاق ایوان است و گلدسته باغ رضوان. فیالفور و با تمام شعف و شوق مُهر از سر نامه بر گرفتم گوئی که سر گلابدان است. ندانستم نامه خط شماست یا نافهٔ مشک ختا ، نگارخانهٔ چین است یا نگار خامه عنبرین. دل میبرد آن خط نگارین گوئی خط روی دلستان است.
پرسشی از حالم کرده بودی، از حال مبتلایِ فراق که جسمش اینجا و جان عزیز در عراق است چه میپرسی؟ تا نه تصور کنی که من بی تو صبورم! به خدا، بی آن یارِ عزیز، شهر تبریز برای من تبخیز است، بلکه از مُلک آذربایجان، آذرها به جان دارم و از جان و عمر بی آن جان و عمر بیزارم.
هر کجا یوسف رخی باشد چو ماه
جنت است آن، گرچه باشد قعر چاه
بلی، فرقت یاران و تفریق میان جسم و جان بازیچه نیست. درد دوری هست و تاب صبوری نیست. رنج حرمان موجود است و راه درمان مسدود.
یا رب تو به فضل خویشتن باری
زین ورطه هولناک برهانم ...
همان بهتر که چارهٔ این بلا از حضرت -جل و علا- خواهم تا به فضل خدائی، رسم جدائی از میان برافتد و روز دیدار و بخت بیدار بار دیگر روزی شود. والسلام
📕 کتاب «خداوندگار لحن»؛ نامههای تازهیاب از قائممقام فراهانی است که به اهتمام محمدرضا بهزادی، محمد طلوعی و محمد میرزاخانی از سوی نشر پرنده به چاپ رسیده است.
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
قال الصادق (ع) :
✨مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه✨
🌺امام جعفر صادق (ع) فرمودند:
🍃هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) از دنیا برود همانند کسی است که در خیمه و همراه آن حضرت به سر می برد.🍃
📚بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#منتظران_ظهور 💚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
.
صبح دولت میدمد، کو جامِ
همچون آفتاب
فرصتی زین بِه، کجا باشد؟
بده جام شراب!
شاهد و مطرب به دست افشان
و مستان پایکوب
غمزهٔ ساقی زچشمِ مِیپرستان
بُرده خواب!
#حافظ
#صبحتون_بخیر_وشادی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
زادروز «محمدعلی اسلامی ندوشن» شاعر،
مترجم و نویسنده مشهور ایرانی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
آن صبح سعادتها چون نورفشان آید
آن گاه خروس جان در بانگ و فغان آید
مسکین دل آواره آن گمشده یک باره
چون بشنود این چاره خوش رقص کنان آید
#مولانا
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
#هفت_خوان #خوان_دوم 🔹بیابان بی آب رستم در این خوان به همراه رخش در بیابان بی آب و بسیار گرم گرفتار
#شاهنامه
#هفت_خوان_رستم (خوان سوم)
دشتی که رستم در آن آرمیده بود جایگاه اژدها بود که دیو و شیر و فیل از ترس او یارای گذر از آنرا نداشتند. چون اژدها رستم و رخش را دید در شگفت شد که اینها چه موجوداتی هستند و چگونه جرات کرده اند که وارد این دشت بشوند. رخش با دیدن اژدها در کنار رستم سم به زمین کوبید ولی وقتی رستم بیدار شد، اژدها با افسون ناپدید شد و رستم از این کار بی مورد رخش ناراحت شد. بار دوم که اژدها ظاهر و ناپدید شدرستم سخت به رخش خشمگین شد و گفت: فردا راه طولانی در پیش داریم اگر یک بار دیگر مرا از خواب بیدار کنی سرت را با شمشیر می برم. بار سوم که اژدها ظاهر شد ، به خواست جهان آفرین ، زمین اژدها را پنهان نکرد و رستم در تاریکی او را دید. رستم با اژدها در افتاد و رخش بر جست و دندان در پشت اژدها فرو برد و پوستش را درید. رستم سر از تن اژدها جدا کرد و رودی از خون بر خاک جاری شد و تن اژدها چون کوهی فرو افتاد.
منبع: گفتار شورانگیز فردوسی
به کوشش : #سهراب_چمن_آرا
ادامه دارد
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
🌸آرزو میکنم مهربانی
🌸مهمون دلهاتون بشه
🌸محبت
🌸ازدرودیوارِقلبتون سرازیربشه
🌸سلامتی
🌸مهمون دائمی محفل خانواده تون بشه
🌸وامیدوارم سازدنیا
🌸کوکِ خواسته های قلبی شمابشه
🌸لحظه به لحظه زندگیتون
🌸پرازشادی و برکت
🌸ظهر زیبـاتون بخیر
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
نقل است که جنید گفت: یک روز دلم گم شده بود ...
گفتم :الهی دل من باز ده ....
ندائی شنیدم که ای جنید
ما دل بدان ربودهایم تا با ما بمانی ...
تو بازمیخواهی که با غیر مابمانی؟
#تذكرة_الاوليا
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
تذکرة الاولیا به نقل از سهل تستری.mp3
497.8K
اول چیزی که مبتدی را لازم آید توبه است و آن ندامت است و شهوات از دل برکندن و از ناپسندها به پسندیده ها نقل کردن و توبه دست ندهد بنده را تا خاموشی را لازم خود نگرداند و خاموشی لازم او نگردد تا خلوت دست ندهد و خلوت دست ندهد تا حلال نخورد و خوردن حلال دست ندهد تا حق خدای تعالی نگزارد و حق خدای تعالی گزاردن حاصل نشود مگر به حفظ جوارح از خطا و از این همه که بر شمردیم هیچ میسر نشود تا یاری نخواهد از خدای تعالی بر این جملت
#تذکرة_الاولیا
#به_روایت_استاد_ساعد_باقری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
#امام_حسن_عسکری
ای جلوه گاه نور سلام ای امام من
زیبا جواب میدهی آقا سلام من
کی میشود بمن تو بگویی؛ غلام من
من دلخوشم که هست به وصفت کلام من
من نام عسگری چو بخوانم حسن شوم
با تو دوباره ذاکر جانم حسن شوم
خوبیِ نوکریِ تو این است یاحسن
نوکر شود ز هیبت ارباب،بت شکن
دل میبری ز دست، به زلف شکن شکن
جان پروریِ تو شود احیای روح من
فصل تو چیست؟ موسم هم عهدی است و بس
اسلام را بقا ز اباالمهدی است و بس
با تو به مهدیِ تو چه نزدیک میشویم
بی تو خدا گواه که تاریک میشویم
با تو پر از تبسم و تبریک میشویم
بی تو جدا ز هر عمل نیک میشویم
ای که امام دین و امام هدایتی
ما را به افتخار قدومت عنایتی
ای مقدم تو در دل اهل ولا امید
میلاد با صفای تو موعود را نوید
ایام تو برای جهان موسمی جدید
در روزگار تو شود آیات حق پدید
ای نسل تو عصارۀ نسل ابوالبشر
صُلب تو جایگاه مبارک ترین پسر
ای معدن شجاعت و ای کوه اقتدار
فصل تو هست فصل شکوفاییِ بهار
مِهر از تو برده جلوه و ماه از تو شرمسار
نام حسن مبارکت ای صاحبِ وقار
ای که بهشت با همه آفاق مست توست
بخشش هر آنچه هست ز انفاق دست توست
این برترین سرور و سرود ولادت است
مولای ما امام هُمام سعادت است
ما را به محضر تو اماما، ارادت است
نامت طلایه دار جهاد و شهادت است
ای سبک زندگیِ تو روح مبارزه
دوران تو نویدِ فتوح مبارزه
تو آمدی که جام غدیر آید از پِی اَت
راه علی و نام غدیر آید از پی ات
مفهوم انسجام غدیر آید از پی ات
تا آخرین امام غدیر آید از پی ات
بابا در انتظار تو غرق نگاه بود
زهرا در انتظار تو دیده براه بود
خُلق خوشت معلم اخلاق انبیاست
روی مهِ تو آینۀ جمع اولیاست
تقوای تو معادل تقوای اتقیاست
اخلاص تو خلاصۀ اخلاص اوصیاست
قرآن به وصفت حضرت تو غرق آیه شد
اسلام در پناه شما زیر سایه شد
تو مایۀ سروری و غرق مصائبی
از سختیِ زمانه قرین نَوائبی
با اینکه شیعه را تو امامی تو صاحبی
آری تمام عمر، تو از دیده غائبی
راضی به هر قضای الهی شدی ولی
چون عترت حسین ندیدی بلا، بلی
از دشمنان اگر چه تو آزار دیده ای
آیا چو عمه کوچه و بازار دیده ای
خود را اسیر تهمت بسیار دیده ای
در اوج غصه، خندۀ کفار دیده ای
اهل حرم اسیر به زندان ندیده ای
رأس بریده گوشۀ ویران ندیده ای
شام بلا کجا و غم سامرا کجا
طشت طلا کجا و غم ماجرا کجا
فکر غم و مصیبت و داغ و بلا کجا
هجده سر بریده به نِی برمَلا کجا
آیا حرمسرای تو محنت کشیده اند
اهل حریم تو همه تهمت شنیده اند
وای از ورود کوفه و توهینِ بر امام
وای از هجوم سنگ به زنها ز روی بام
وای از زنان هرزه و مردان بد کلام
وای از نگاه های کنیزی ز بزم شام
آقا سرت سلامت از این حرفهای زشت
ایدل خموش باش از این ماجرای زشت
🔸شاعر:
#محمود_ژولیده
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
گاهے سربازے شجاعے ، گاهے شاه ناامید
روز و شب چیزے به جز تکرار یک شطرنج نیست ...!
#فاضل_نظرے
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
زمین چشمِ تماشا شد، امام عسکرے آمد
بهشتِ آرزوها شد، امام عسکرے آمد
هواے سامره گلپوش از عطر نفسهایش
گلِ ایمان شکوفا شد، امام عسکرے آمد
سروشِ هاتف غیبی بشارت داد «هادے» را
گره از کار دل وا شد امام عسکرےآمد
حسن خویش حسن رویش حسن بویش حسن مویش
تمام حسن پیدا شد
امام عسکرے آمد💚🍀
🍃🌸میلاد امام حسن عسکرے(ع) مبــارڪ🌸🍃
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور