#شعر_و_کودکی
در بطری سفت بود داد به من گفت درش قفله تو بازش کن
هدی/ چهار ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
گوشتو بیار می خوام یه چیزی بهت بگم:
هرچقدر منو دوست داری، من بیشتر از اون، تو رو دوست دارم :)
فاطمه / سهونیم ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
نقشه هایی برای نابودی اسرائیل:
نقشه شش:
یه راه حل نابودی اسرائیل اینه دورش دیوار بکشیم، بعد همه ی کشورهایی که با ایران دوستن داخلش بمب پرتاب می کنن
نارمیلا/ شش ساله
@sherokoodaki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولين ديدار جانباز پیجر روان الموسوي با بچه هاش 💔 یک دست ودوتا چشماشو از دست داده😭💔
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
فاطمه: مامان برام ابر می خری؟
مامان: همه ابرهای آسمون مال تو
فاطمه:پس چرا همه شون می رن
فاطمه/ چهارساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
وقتی منتظر وعده صادق ۲ بودیم من خیلی ناراحت بودم که چرا دست دست کردن و سید شهید شد. ازم علت ناراحتی رو پرسید
رفت موشک کاغذیش رو اورد گفت مامان ناراحت نباش بیا خودمون بسازیم به سمت اسرائیل پرت کنیم
جلوش سوزن میزاریم پشت موشک هم چاقو
فاطمه/ چهار ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
مامان تو چقدر بزرگی شکل ماههایی...سرت شکل ماهه
محمدمهدیار / سه ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
شیطون اومد تو سرم انقدر حرف زد مغزمو خورد
منم مجبور شدم تخمه بخورم مغزم زیاد شه😐😂
سجاد/ چهار ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
- ببرم
+ کجا ببرم؟
_ ببر امامزاده خدا
سلمان/ سه ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از یوسف رحیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 آه... ثُمَّ آه...
«ما را به سختجانی خود این گمان نبود...»
☑️ @yusof_rahimi
#شعر_و_کودکی
اینقدر اسرائیلو بزنیم بزنیم بزنیم
تا امام زمان بیاد باهم اسرائیلو بکُشیم.
فاطمه/ پنج سال ونیم
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
درحالیکه داره با ذوق و شوق یه انار رو می خوره: مامااااان! عالیه! نجفِ نجفه!
-یعنی چی؟
-یعنی هم مزهش خوبه هم اندازهش!
سید حسن/ سه سال و چهار ماه
@sherokoodaki