eitaa logo
شعر و کودکی
698 دنبال‌کننده
226 عکس
8 ویدیو
0 فایل
جملات شاعرانه کودکان جملات شاعرانه کودکان را با ذکر سن و نام کودک ارسال کنید: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شدن مثل پیروزی می مونه پسر/ شش ساله @sherokoodaki
من می دونم اگه به خدا التماس کنی سه سوت شهید می شی پسر/ شش ساله @sherokoodaki
زود باش بریم بخوابیم الان دستشوییم قضا می شه پسر/ شش ساله @sherokoodaki
ما اگه مثلا تصادف کنیم یا چپ کنیم بمیریم دیگه پلیس جریمه مون نمی کنه ها! می دونی چه کار میکنه؟ غصه می خوره...گریه می کنه.... محمدامین 4ساله @sherokoodaki
در حال سیب پوست کندن: انقدر خوشم میاد سیب لخت می شه پسر/شش ساله @sherokoodaki
خطاب به خواهرش: می دونستی یکی از خفن ترین حرکتای نماز، قنوته؟ پسر/ شش ساله @sherokoodaki
در جستجوی ماه در آسمان: بابا پس ماه رمضون کجاست؟ پسر/ پنج ساله @sherokoodaki
شعر_و_کودکی خطاب به من: تو شکوفه ی بهاری منی بوی گل بهشتی میدی دختر/ چهارساله @telkalayyam
من رفتم کربلا به امام حسین گفتم خدایا! این آدم بدایی که ما داریمو بکش! بعد ظهور کرد محمدامین/ چهار ساله @sherokoodaki
رعد و برق شبیه غرش است غرش شیر در آسمان محمدحسن / 10 ساله @sherokoodaki
باغ اهل هم داریم؟ حیدر/ 6 ساله @sherokoodaki
می خوام خوابمو خودم بسازم معصومه/ 5 ساله @sherokoodaki
مامان دوست دارم یه دختری مثل خودم به دنیا بیارم... فقط اسمشو باید یه چیز دیگه بذارم... حانیه/ 5 سال و ده ماهه @sherokoodaki
مامان وقتی دستمو میگیری یه احساس خوبی میاد تو ذهنم انرژی های خوب میاد توی بدن من انرژی های بدِ من میاد پیش تو تو عصبانی میشی من خوشحال میشم. ریحانه/5ساله @sherokoodaki
من کلک مغازه دارا رو فهمیده م اون چیزایی رو که جنسش بده ارزون می دن اون چیزایی رو که جنسش خوبه گرون می دن پسر/ شش ساله @sherokoodaki
خدا ماهارو شیرین خلق کرده که باباهامون خنده ئو بشن معصومه/ چهار سال و یازده ماهه @sherokoodaki
بابا قهرمان زندگی منه حانیه خانم ۵ سال و ده ماهه @sherokoodaki
مامان مثلا ما آدما هزار تا جون داریم هر بار که گناه می کنیم یکی از جونامون می میره حانیه خانم ۵ سال و ده ماهه از قم @sherokoodaki
بابا؟ اسم اون مریضیه چی بود که روی دستاشون یه شکلائیه؟ (منظورش تتو بود) پسر/ 6 و نیم ساله @sherokoodaki
:هنگام بازی فوتبال +پسر ۹ ساله: من پرتغالم (تیم ملی پرتغال) -دختر ۷ ساله: من سیبم @sherokoodaki
فاطمه(درحرم امام رضا ع):مامان من میرم اون دورا بدو بدو میکنم میام. مامان:دور نرو ممکنه گم بشی.. فاطمه(درحال اشاره به آسمون):خدای اون بالا مراقبمه نمیذاره گم بشم.. فاطمه/۳ساله @sherokoodaki
+می دونی خدا توی قلبش یه عالمه بچه داره؟ _ خب؟ چه کار می کنه با این همه بچه؟ + هرچقدر بخواد به دنیا میاره می ده به مردم محمدامین 4 ساله @sherokoodaki
مامان فکرا از کجا میاد؟ مامان خدا می دونه فردا من چه خوابی می‌بینم ؟ می خوام برم بهشت از خدا بپرسم چه جوری ما رو به وجود آوردی؟ حانیه خانم ۵ سال و یازده ماهه از قم @sherokoodaki
در بازگشت از مراسم سلام فرمانده جمکران: مامان سه تا آرزو دارم اول اینکه زودتر برم بهشت دوم اینکه کوچیک بمونم سوم اینکه بیشتر بچه بدنیا بیارم یعنی مثلا چهار تا ( چون خانواده خودمون سه فرزندی هست) یه کم می گذره انگار یاد مراسم می‌افته می گه: آرزوی چهارمم اینه که تلویزیون نشونم بده حانیه خانم ۵ سال و یازده ماهه از قم @sherokoodaki