eitaa logo
شعر و کودکی
705 دنبال‌کننده
226 عکس
8 ویدیو
0 فایل
جملات شاعرانه کودکان جملات شاعرانه کودکان را با ذکر سن و نام کودک ارسال کنید: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا قطارو آفرید که آدما برن مشهد پسر/ چهارسالگی @sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
مامان با خواب می تونم برم مشهد. محی الدین. سه ساله @sherokoodaki
هدایت شده از تلک الایام
May 9, 2011 11:20 PM از دفتر جمله نویسی پسر هفت ساله ام: (یاد شدت علاقه ی فامیل دور افتادم به در) صبح: در مشهد و قم صبح ها همیشه یاکریم ها آواز می خوانند امام رضا: من امام رضا را زیاد بسیار خیلی دوست دارم ضامن: به امام رضا ضامن آهو می گویند طلا: مناره ی حرم امام رضا(ع) از طلا است ضریح: ضریح امام رضا با صفا است قطار: ما هر سال با قطار ماه رمضان به مشهد می رویم محضر: سلام من تقدیم به محضر ملکوتی امام رضا(ع) حوض: حوض صحن آزادی حرم امام رضا(ع) لامپ های زیبایی دارد @telkalayyam
مامان چی میشه آدما خواب میبینن؟ محمدطاها/سه ساله/شیراز @sherokoodaki
من خواب دیدم یه قطاری مثل هواپیما پرواز می‌کرد و خیلی گنده بود... علی آقا/ پنج ساله/ شیراز @sherokoodaki
دقت کردی رسماً توی حرما گربه نمیاد؟ پسر/ هفت ساله @sherokoodaki
خطاب به برادرش که با حقوق ناچیز سر کار می رود: عزیزم حقوق به چه دردی می خوره؟ کار مهمه پسر/ هفت ساله @sherokoodaki
مامان چرا خانما انقدر نگران شوهراشونن؟ پسر/ هفت ساله @sherokoodaki
من گوشت نمی خوام، دندونام می‌ره لای گوشتا نه، ببخشید اشتباه گفتم. گوشت می ره تو دندونای لایَم. عباس/ ۴/۵ ساله @sherokoodaki
من یه دفه عرق رازیانه خوردم راضی شدم محمدامین/پنج ساله @sherokoodaki
+بابا! -بله بابا؟ +نمی‌دونم من و آبجی چه‌مونه که این‌قدر دوستت داریم! محمد /۸ ساله @sherokoodaki
مامان من از نظر جسمی از جسم گاو خوشم میاد! اما از نظر روحی از تو خوشم میاد! محمدامین/ پنج ساله @sherokoodaki
نورا بزرگ شدی می خوای چی کاره بشی؟ _همه کاره نورا/ هفت ساله @sherokoodaki
از خنده فوت کردم سما/ پنج ساله @sherokoodaki
من مامانم با حجابه، بابامم تروریست نیست به مردم حمله نمی کنه محمدامین / پنج ساله @sherokoodaki
وقتی از ذوق‌ شونه‌هاشو گرفتم و تکونش دادم: چرا منو هم می‌زنی؟! سما / پنج ساله @sherokoodaki
خیلی تشنه ام. خیلی هوا گرمه. باید بعد آب خوردن سه بار بگم سلام برحسین. فاطمه ۴ساله @sherokoodaki
بابا الان نریم ها، یه ربع به نیم بریم. عباس/ چهار و نیم ساله @sherokoodaki
شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی خیلی تشنه ام. خیلی هوا گرمه. باید بعد آب خوردن سه بار بگم سلام برحسین. فاطمه ۴ساله
مدتی است این جمله از این دخترخانم چهارساله ذهنم را مشغول کرده. از آیت الله میرباقری در سخنرانی هایشان شنیده بودم که انسانی که شرک خفی دارد وقتی آب و غذا می خورد، فکر می کند آب او را سیراب کرده و غذا او را از گرسنگی نجات داده اما انسان موحد در همه ی این احوال می داند که خدا او را سیر کرده نه غذا. خدا او را سیراب کرده نه آب. حالا این دختربچه ی چهارساله چقدر زیبا با زبان شیرین فطرت این حقیقت را بیان می کند. او خیلی تشنه است پس یک بار سلام بر حسین گفتن برای او کافی نیست با یک سلام برحسین جگر او خنک نمی شود. او خیلی تشنه است پس بیشتر باید سلام بر حسین بگوید نه اینکه بیشتر آب بخورد. چون چیزی که تشنگی او را رفع می کند و جگرش را خنک می کند آب نیست سلام بر حسین است... ما به شیرین زبانی او می خندیم حال آنکه باید بر بلایی که بر سر فطرتمان آورده ایم گریه کنیم. @sherokoodaki
در حال قربون صدقه رفتن: لامپم! چراغم! تخم مرغم! سجاد/ دو و نیم ساله @sherokoodaki
یه مورچه روی قرآن داره دنبال خدا می گرده مطهره/ پنج و نیم ساله @sherokoodaki
هدایت شده از تلک الایام
بهش می گم کوچولو! اسم اماما رو بگو ببینم! می گه: امام زمان امام علی امام هادی امام اصغری می گم: امام اصغری دیگه کیه؟ می گه : همون امامی که حرمله با تیر زد توی گلوش دیگه... @telkalayyam
هدایت شده از شعر و کودکی
بابا؟ هنوزم جنگِ امام حسین با آدم بدا هست؟ پسر/ 5 ساله @sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
توی کربلا یه در هست که از اونجا می شه رفت توی بهشت فاطمه/شش و نیم ساله @sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
بهشت، هیئت هم داره؟ فاطمه/شش و نیم ساله @sherokoodaki