eitaa logo
شعر و ذکر (اشعار کربلایی جابر عابدی)
548 دنبال‌کننده
60 عکس
48 ویدیو
1 فایل
اسیر عشق حسن خانوادگی شده ایم... ارتباط با ادمین: @khademkashani نقد و نظر شما را با اشتیاق می خونم
مشاهده در ایتا
دانلود
بارها گفته ام از لطف خدای احساس معجزه دیده ام از سفره ی ام العباس...
کنیز فاطمه ام عشق انتخابم کرد خدای عزوجل خاک بوترابم کرد همیشه آرزویم بود خادمی علی عقیل واسطه ی وصل آن جنابم کرد دخیل بیت علی بودم و خدای کریم برای خدمت این خانه مستجابم کرد میان خانه ی خورشید زندگی کردم نفس کنار علی غرق آفتابم کرد ندیده ام من از این خانواده غیر از لطف به نام مادر خود زینبم خطابم کرد ولی چه حیف گذشت و زمان غم ها شد همین که رفت حسین، غصه ها جوابم کرد بشیر آمد و از کاروان خبر آورد چقدر قافله ی بی قمر عذابم کرد شنیدم از لب زینب چه کربلایی شد مرور خاطره های حرم خرابم کرد کنار علقمه عباس من زمین خورد و دوباره هُرم نگاه رباب آبم کرد عروس فاطمه می گفت قول داد عباس چقدر روضه ی شش ماهه اش کبابم کرد خدا کند که بمیرم سکینه تب دار است چقدر در بغلم گریه اش گلابم کرد جابر عابدی @sherozekr
ای خیل گدایان ز شعف دف بزنید پشت در خانه ی نبی صف بزنید ریحانه مصطفی به دنیا آمد مثل همه ی فرشته ها کف بزنید جابر عابدی @sherozekr
ذکر تو زمزمه ی اهل یقین خواهد شد روی انگشتر جان نقش نگین خواهد شد علت خلقت عالم تویی ای کوثر عشق فیض تو دادرس اهل زمین خواهد شد بار دیگر هم اگر پا به جهان بگذاری مصطفی در طلبت چله نشین خواهد شد هر کجا زهره ی زهرایی تان جلوه کند نور در محضرتان پرده نشین خواهد شد روز محشر همه ی عالمیان می بینند یک نخ چادر تو حبل متین خواهد شد آن زمانی که شما جلوه کنان می آیی دست بر ناقه تان روح الامین خواهد شد طبق مضمون روایات نوشتند اول فاطمه وارد فردوس برین خواهد شد هر کسی مُهر ولایت به جبینش باشد شامل مِهر تو ای حصن حصین خواهد شد من شنیدم که ملاک تو فقط حب علیست انتخابت به خدا ناب ترین خواهد شد مرز و میزان شفاعت به سر انگشت شماست چشم امیّد به تو بیش، از این خواهد شد جابر عابدی @sherozekr
حضرت سلطانعلی بر اهل کاشان رحمت است مرد میدان و سفیر عشق و علم و عزت است تا قیامت در بصیرت در ولایت محوری شهر دارالمومنین مدیون لطف حضرت است @sherozekr
بیا آقا که لبریز ملالیم بیا که بیقرار این وصالیم غم سلطانعلی در سینه ی ماست عزادار شهید اردهالیم جابر عابدی @sherozekr
غریب بودم آشنا، اگر نداشتم تو را کجا قرار من کجا، اگر نداشتم تو را عذاب بود لحظه ها، اگر نداشتم تو را من و عذاب کربلا، اگر نداشتم تو را برای حسرت دلم در این دیار مانده ای تو با زیارتت مرا به کربلا رسانده ای شبیه به حسینی و غمت عزای ما شده شبیه به حسینی و مسیر روضه وا شده شبیه به حسینی و شباهتت چه ها شده شبیه به حسینی و سر از تنت جدا شده تو تشنه لب، تو زخمی و ، تو را به نیزه ها زدند تو دست و پا زدی ولی به پیکر تو پا زدند نبود جای مرکب و نرفت زیر سُم پرت نشد شکسته سینه و نماند رد پیکرت نبود مقتلت شلوغ، کسی ندید خواهرت اسارتی نبود شکر، کسی نبرد دخترت جدا نشد سر از قفا، به سینه ات نرفت راه برای غارت ردا، نیامدند قتلگاه چه خوب مقتل تو و خیمه نداشت فاصله نبرد اشک کودکی ز دشمن تو حوصله سه شعبه ها نیامدند، نبود زجر و حرمله کسی ز تل نیامد و نداشت هُرم هروله تو را به خاک و خون ندیده زینبی نه خواهری نرفت پیرهن به غارت از تن برادری جابر عابدی @sherozekr
این شهر به دست یار خیریه شده با گوشه نگاه عشق تزکیه شده لطف علی بن باقر است این برکت هر جا که قدم زده، حسینیه شده جابر عابدی @sherozekr
این شهر قدمگاه عزیز دل زهراست کاشان به صفای قدم اوست که زیباست از اشک گل و بوی گلاب آیه به آیه دیدیم و شنیدیم که سلطانعلی آقاست جابر عابدی @sherozekr
تو جان جهانی تو دوایی تو طبیبی در صحن تو دارم چه تب و تاب عجیبی با اینکه قرار دل مایی و پناهی یا حضرت سلطانعلی آقا چه غریبی!... امشب ساعت حدود ۱۲ شب شهادت توفیق شد برم زیارت آقاجانم... درها بسته بود و زائری نبود، یکی از خادما رو دیدم که خوشبختانه درب رو باز کرد که دقایقی برا زیارت پای ضریح برسم.... چقدر غریب... این دو بیت روزی شد و نوشتم جابر عابدی @sherozekr
تو سوختی از غربت و غم، ساحل ما سوخت گفتند جدا شد سر تو، حاصل ما سوخت یا حضرت سلطانعلی آبت که ندادند... از خشکی لب های تو جان و دل ما سوخت جابر عابدی @sherozekr
بر ذریه ی طیب و طاهر صلوات بر نور محمدی مظاهر صلوات دریای علوم نبوی جاری شد نذر قدم امام باقر صلوات @sherozekr