eitaa logo
🇮🇷🦋 شعـر زیبـا 🦋🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
پریشانی پریشانی پریشانی پریشانی پشیمانی پشیمانی پشیمانی پشیمانی مسلمانان مسلمانان مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی مسلمانی مسلمانی من از خورشید پرسیدم کجایی هستی و دیدیم خراسانی خراسانی خراسانی خراسانی چگونه عاشقم کردی؟ صدا در کوه می پیچد: به آسانی به آسانی به آسانی به آسانی تو در من آتشی هستی که تکراری نخواهی شد نیستانی نیستانی نیستانی نیستانی کسی دارد می‌آید، کوچه‌ها پس کوچه‌ها حتی چراغانی چراغانی چراغانی چراغانی کسی می‌خواند و می‌آید و می‌آورد با خود فراوانی فراوانی فراوانی فراوانی تمام هفت‌سین سفره‌ی نوروز هرسالم سلیمانی سلیمانی سلیمانی سلیمانی @sherziba110 🌹🌹🌹
بارها افطار خود را قبل موعد خورده‌ام بس که از زیبایی‌ات «الله اکبر»گفته‌اند...! @sherziba110 🌹🌹🌹
روزِ ماهِ رمضان ، زلفْ میفشان که فقیه بخورد روزهٔ خود را به گمانش که شب است 🌙 @sherziba110 🌹🌹🌹
مدارا کردنم قلیانی از تقسیم در آتش؛ هنوزم نیم در آبم؛ هنوزم نیم در آتش! به شکلِ دود دارد چارفصلم می خوردخود را گمانم بعدِ تو اُفتاده این تقویم در آتش که من بوداترین تصویرِ خاکسترنشین باشم سراغم را بگیر از مجلسِ ترحیم در آتش فراری؛ مثلِ یک ققنوس پیرم، سرد و بی حاصل که دارد می کُند دنیا مرا ترسیم در آتش کماکان شعله از دامانِ من چنگال می گیرد خیالی خام دارم این که ابراهیم در آتش_ _نشست وخنده برلبهایش اُفتادو...نگردیده است به هرگزها زبانی لحظه ای تسلیم در آتش خیالی نیست حتی این که خاکسترشوم در باد محال است این که بگذارم سرِ تعظیم در آتش تو را می سوزم و غرقم تو را در خویش؛کاری کن! هنوزم نیم در آبم؛ هنوزم نیم در آتش!.... میثم رنجبر @sherziba110 🌹🌹🌹
دردم نهفته بِه زِ طبیبی که بارها درد مرا شناخت، ولی کمترش نکرد @sherziba110 🌹🌹🌹
نیستی یک لحظه غایب از دلم ای جانِ جان گر به ظاهر غایبی در باطنم رخسار طوست @sherziba110 🌹🌹🌹
وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ؛ از غفلت خود همیشه حیران ماندیم از ظلمت خود سخت پریشان ماندیم حاشا که جمالِ تو شود پوشیده ماییم که در حجاب عصیان ماندیم ۲ رمضان ۱۴۴۴ @sherziba110 🌹🌹🌹
الحمدلله الذی یَحلُمُ عَنّی حَتّی کَاَنّی لاذَنبَ لی هر چند گذشته ی تباهی دارم عاصی ام و نامه ی سیاهی دارم بخشید و کریمانه بغل کرد مرا انگار نه انگار گناهی دارم ۲ رمضان ۱۴۴۳ @sherziba110 🌹🌹🌹
من آن اشکم که از دیواره ی هر چشم میبارم تو از احساس لبریزی و من از غصه سرشارم شبیه قرص ماهی شب به شب با شعر می آیی همه با قرص میخوابند و من با قرص بیدارم هوای خوب فروردین شد و از عشق لبریزم چگونه میتوانم بی تو دست از عشق بردارم تمام شعر من در تارو پود ارض جاری شد زمین جای قشنگی میشود وقتی تو را دارم میان خواب و بیداری برایت شعر میبافم از ان روزی که گفتی، شعرهایت را خریدارم! @sherziba110 🌹🌹🌹
🌙 مُدهامّتان شور ِشیرینیِ شهرُ رمضان است دو چشمت مشهدِ أشهدُ أن لای اذان است دو چشمت خواب و بیدار به درک شب قدرش نرسیدند ألذی اُنزلَ فیهِ القرآن است دو چشمت گرهی بین دو ابروی کمانت اگر افتد أصلِحوا بینَهما طائفتان است دو چشمت ای دو چشمت زده از شدّت سبزی به سیاهی پشت مژگان تو مُدهامّتان است دو چشمت چشم وا می کنی انگار دو دریاست، دو طوفان مرجَ البحرین ِ یَلتقیان است دو چشمت آه یا مریمُ ما کانَ ابوکِ إمرءَ سَوءٍ! از چه با این همه پاکی نگران است دو چشمت می کند گاه به گاهی سوی عشّاق نگاهی فسیَکفیکهمُ الله؛ چنان است دو چشمت @sherziba110 🌹🌹🌹
روی تو را ز چشمه‌ی نور آفریده‌اند لعل تو، از شراب طهور آفریده‌اند خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست آئینه‌ی تو را، ز بلور آفریده‌اند پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش خورشید را برای ظهور آفریده‌اند خیل ملک‌، ز خاک در آستان تو مشتی گرفته، پیکر حور آفریده‌اند عمری اسیر هجر تو بود و فغان نکرد بنگر دل مرا چه صبور آفریده‌اند از نام دلربای تو همّت گرفته‌اند تا برج آخرین شهور آفریده‌اند عشّاق را به کوی وصال تو ره نبود این راه دور را به مرور آفریده‌اند "پروانه" را در آتش هجران خود مسوز کاو را برای درک حضور آفریده‌اند @sherziba110 🌹🌹🌹
‌ ماه رمضان آمد و شیطان به فلان رفت فریاد برآورده و با بانگ اذان رفت آنان که نبستند سحر، بار شکم را دیدند که بدجور کلاهی سرشان رفت جاندار که جان داشت در این ماه سر ظهر با چشم خودش دید که یک مرتبه جان رفت چون خواب ثواب است در این ماه مبارک خوابیدم و بیدار شدم نصف زمان رفت نصف دگرش پهن شدم در برِ کولر دیگر چه بگویم که چنین رفت و چنان رفت هر روز خلایق همه خوردند و نخوردیم دائم ز لب و لوچۀ ما آب دهان رفت گفتند سفر کار درستی است در این ماه مهسا به مهاباد و همایون همدان رفت تا عذر بیابند، مگر روزه نگیرند پرویز پیِ دکتر اعصاب و روان رفت محمود پی دکتر قلب و غدد و پوست پروانه پی دکتر اطفال و زنان رفت ما (تف به ریا😅) روزه گرفتیم به هر شکل ابلیس از این همت ما زوزه کشان رفت هم قول بهشت از طرف عرش گرفتیم هم چربیِ دور شکم و پاچه و ران رفت از سفرۀ افطار اینستا شده آباد هی عکس حلیم آمد و هی بوقلمان رفت به به چه غذایی است همین است که گویند راه شعرا دور ز راه عرفا نیست! | | @sherziba110 🌹🌹🌹