عطر ظهور درخود فرو می ریزدم عصرولنگاری با رویت شب کور ها از روی ناچاری برهم زده آژیر وحشت زا وفاقم را تاپرکندازترس شهرِ اختناقم را افتاده ام این روزها دور از مدار خود ازیاد بردم اندک اندک همجوار خود درباغ زرد من نشانی از صنوبر نیست برروی آلاچیق من ردّ کبوتر نیست تالاب من بی ماهی و بی جوجه اردک شد شالی خشکم مملواز حجم مترسک شد ازاین همه گل های مصنوعی شمیمی نیست برروی سیم تیربرقم یاکریمی نیست درد مرا دیگرکسی اینجا نمی فهمد فقرگریبان گیر را دارانمی فهمد باهمّتِ برزِ تهی دستانه سرکردم سروم،خزان امضانموده حکم پیگردم کنج قفس کز کرده ام فنجی پراز دردم با جرم نا کرده سر از زندان درآوردم درآینه زل می زنم مرد غریبی را روی لبش حک می کنم امن یجیبی را درآسمانم مانده ام چشم انتظار خویش کی دیده ام منظومه ای را در مدار خویش اما نخواهد ماند تلخ این روزگارمن گل می کند در وقت خود باغ انارمن ای آسمان چشم انتظار شعربارانم ابرعقیمت را بگیر ازماه پنهانم دارد اثرعجّل علی ...ی بی شمار من سرشاراز عطرظهوراست انتظار من #محمدعلی ساکی 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

یک تن نیافتیم که بفهمد زبان ما همشهری‌اند مردم و ما در میان غریب ... #واعظ‌قزوینی...🕊🔖 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

بوی تو بوی دست‌های خداست که گل‌هایش را کاشته، به خانه‌ی خود می‌رود. #شمس_لنگرودی🦢🍃 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

بہ من در عمقِ نگاهت ڪہ ناڪُجاےِ جہان است ، وطن بِدِه ... #افشین_یداللهی 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

دلت جای دگر بود و غمت کنج دلِ ما...💔

گر مرا هیچ نباشد، نه به دنیا، نه به عقبی چون تو دارم، همه دارم، دگرم هیچ نباید #سعدی 🌺🌸💫

به‌تنهایی گرفتارند مشتی بی‌پناه اینجا مسافرخانه رنج است یا تبعیدگاه اینجا غرض رنجیدن ما بود_از دنیا_که حاصل شد مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا برای چرخش این آسیابِ کهنه‌ی دل‌سنگ به خون خویش می‌غلتند خلقی بی گناه اینجا نشان خانه خود را در این صحرای سردرگم بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست نشان می جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا #فاضل_نظری 🍒🌺💫

دریا دلِ موجِ بی کرانم در عشق خورشیدِ زمین و آسمانم در عشق هرچند نشانِ عشق دارم، اما دلداده ی بی نام و نشانم درعشق #سپیده_اسدی #مهربان ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ @sherziba110

دو سه فنجان حرفِ دل، در کافه ای کوچک.. بفرمایید به صرف شعر در خدمتیم🌱 @shaeranehazshaer

این چنل شعراش حرف دله بیا اینجا شعراشو بفرست واسه دلبرت🫀 @shaeranehazshaer

بارهــــــــــــا پیراهنــــم را پاره کـــردم از قَفــا تا بگویم آی مردم او زلیخای من است... #طلا_کاظمی *قفا: پشت سر 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

جان خورشید، مرا با همه بیدار نکن پشتِ این پنجره ها صبح دل انگیزی نیست... #صنم_نافع...🕊🔖 #صبحتون_بخیر ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

انتظار از عباس براتی‌پور گدای درگهِ آن آفتاب پنهانم که در مقابل او، آفتاب، شرمنده‌ست مرا به جرعه‌ای از جام عشق، مهمان کن که دیده از عطش انتظار، آکنده‌ست تا طلوع گل سرخ، براتی‌پور، ص ۶۲. #انتظار #آفتاب‌پنهان 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

جور(ستم) و داد(عدالت) از ملک‌الشعرای بهار جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه ای بزرگان وطن، بهرِ خدا، داد کنید گر شد از جور شما، خانه‌ی موری ویران خانه‌ی خویش، محال است که آباد کنید شکفتن‌ها و رُستن‌ها، فریدون مشیری، ص ۲۰۸. #جور‌وبیداد #داد #ملک‌الشعرای‌بهار 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

ادب موج از مرتضی امیری اسفندقه هر چند که با صلابت و سنگین است دریاست، ولی بزرگ و شرم‌آیین است وضع ادبِ موج، تماشا دارد در خشم و خروش هم، سرش پایین است نِماشُم(نیمایی‌واره‌ها)، امیری اسفندقه، ص ۲۲۰. #دریا #موج #ادب 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

صبح 24 فروردین #رادیو_مرسی 🎀@k20709🎀🕊

هرچه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

♦️زیبایی خاص جنگل های حَرا 🌴🎄🌴🎄🌴 .

مرا ببر به سرزمین شعرها به سرزمین شورها مرا ببر به دشت شکوفه‌ها مرا مهمان آواز قناری کن مرا به اتاق آبی سهراب دعوت نما به باغ توحید سنایی ببر همسایهٔ عطّارم کن دلم را با غزل‌های حافظ گره بزن و با سمای مولانا به وجد آور و با عاشقانه‌های سعدی عاشقم کن مرا به سرزمین شعرها ببر به دشتِ آرزوها به دیدار نو سروده‌های شاعران جوانان من یک فنجان رباعی می‌خواهم از تازه های نوروز رمضانی در فصلی سرد من رنج‌هایم ، با غزلیات رنجبر می‌ریزد. من با شعرهای سجاد سامانی سبز می‌شوم گل می‌دهم با تابش ملایم ترّهات محمد درّودی، کاظم بهمنی، صفیه قومنجانی، میثم کاوسی و بارور خواهم شد از زلال چشمه سار کلام که از زبانِ فاضل نظری، محمد علی ساکی فاطمه دستجردی،محمدرضافتحی علیرضا قزوه و فریدون مشیری جاری می‌گردد. مرا ببر به سرزمین شعرها تعلّل نکن من فروغ می‌خوام من دست‌هایم را به جای او در باغچه می‌کارم سبز خواهد شد می‌دانم ، می‌دانم مرا ببر به سرزمین شعرها در کوچه باغهای نیشابور دلم تولد دیگر می‌خواهد دلم دری به خانه خورشید دلم آیینه های ناگهان. دلم دیگر از بوف کور و وغ وغ ساهاب، بیزار است مرا به شهر شعر قیصر ببر مرا به کلبهٔ نیما در یوش حتی اگر نشد مرا با بچه‌های ریش‌دار آشنا کن ولی بیا مرا به سرزمین شعرها ببر. # محمدرضا _ فتحی عضو کانال 🎀 @sherziba110🎀 💞💞

چشم‌ها،🍒 عمیق تر از دست‌ها؛ لمس میکنند...👀 🎀 @sherziba110🎀 💞💞