اگر داغم، اگر سوزم، اگر آهم، اگر دردم
بر این آتش که میسوزاندم خود هیزم آوردم
خودم تقدیر را تغییر دادم با دعاهایم
زمین خوردم به سختی با تمام ادعاهایم
اگرچه عاشقان در عشق از من ایده می گیرند
ولی چشمان تو راحت مرا نادیده می گیرند
نميدانم كه باز اين دو چه چيزى زير سر دارند
به چشمانت بگو دست از سر دنیام بر دارند
من از اين آسمان تيره بارانی نمىخواهم
براى زندگى عشق فراوانى نمىخواهم
سرم با زندگی گرم است اگر این زندگی باشد
اگر این روزهای سرد غمگین زندگی باشد
چرا شرحی به معنای فراموشی نمیبینم؟
تنم محتاج آغوش است و آغوشی نمیبینم
چرا انقدر دلتنگم؟ چرا انقدر دلگیرم؟
چرا من زنده ام بی تو؟ چرا آخر نمی میرم؟
چرا؟ شاید دلیل کوچک بی منطقی دارم
اگر چه عاقلم همواره عقل عاشقی دارم
پس از شب های تلخ بی کسی صبح سپیدی هست
مرا در اوج ناامید بودن ها امیدی هست
امیدی هست و میگویم، اگر شاید فقط شاید
اگر دنیا شود زیر و زِبَر، شاید فقط شاید
تو هم شاید مرا در یاد میآری به دشواری
و از من خاطرات مبهمی داری به دشواری
تو شاید عاشقم هستی و مغروری، نمیگویی
تو مغروی که از دلتنگی و دوری نمیگویی
تو هم دلتنگی و هم بیقراری در خیالاتم
تو من را دوست داری عاشق این احتمالاتم
نمی گویم که چشمانت فقط دنبال من باشد
ولى اى كاش میشد دستهايت مال من باشد
پس از دست تو، دست دیگری هرگز نمیگیرم
که مردم زنده از عشقند و من با عشق میمیرم
اگر چه من به یادت هستم و همواره میمانم
ولیکن تو مرا از ياد خواهى برد، مىدانم…
#سید_تقی_سیدی
بگذار در آغوش تو آرام بگیرم
دلچسبترین شیوهی جان باختن است این!
#سعید_بیابانکی
🌺💞💫
میگفت،مقصر اونایی نیستن
که میرن میرن دوراشونو میزنن و دوباره برمیگردن؛
>تقصیرِ ماست که
سرِ جامون وایمیستیم منتظرشون!
چقدر عصر دلچسب میشود وقتي چايش از ڪافہ تو باشد
استڪانے بوسہ باڪَرماے آغوشت شیرینے لبخندو عطر نفس هایت
#فرزاد_سهــــرابے
ساکنِ ظُلمت اگر شمعی ببیند میکُشد
در میانِ مردمِ احمق نبر آگاه را..!
#سجاد_نجاری
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کودتایی سرخ کردی با لبت، یک نیمه شب!
در سرت رویای اصلاحاتِ دیگر داشتی؟؟؟
ائتلافِ چشم و ابرویت قرارم را گرفت..
در نگاهت دولتِ تدبیرِ محشر داشتی؟
موجِ سبزِ دامنت در باد شورش کرده بود!
چندمِ خرداد را ایندفعه باور داشتی؟
دل شده اِشغال تو، بیت المقدس خواستی؟!
با رژیم غاصبان، لابی، مکرر داشتی؟
گفتگو یا جنگ با من؟ دو گزینه روی میز!
کاش از اول یک سیاست را، تو در سر داشتی!!
#ناشناس
ای رفیـقی کـه همـه
زحمـتِ مـا گـردنِ تـوست
مـا محـال اسـت کـه دسـت
از سـرِ تـو بـرداریـم ..
#شب_زیارتی_ارباب 💔
امــــروز دلــــم بـا تـــو صفـــــــا کــرده و شــاد است
اینجـــــا بنشیــن، دور نشــو، حــــــرف زیـاد است
پـــوشیـــــــدهام از روزِ ازل، جــــــــــامــــهٔ عشقـــت
هـرچنـد بـه انــدامِ مـن ایـن جـامه گشاد است
از عــالــــمِ فــانــــی، زچــه نــالــــی کـه وفــا نیست
ایــن دارِ جـفـــــــا پیشــه، نــه پیغـمبــــرِ داد است
تـابـــودهمـیـن بــوده و تــاهست هـمیـن هست
عاشق شووخوش باش که باقی همه باداست
خـواهــی بـه مــرادت بـرســی، رو غــزلــم خــوان
کایـن بـــاغِ غـــــزلهــــای دلــم، بـــابِ مـــــراد است
بـا قلـبِ پُـــر از عشــــق سفــــر کـن بــه قـیــــامت
تـا خـلـــق نگـــوینـد کـه بـیتــــوشــه و زاد است
ای حــــــرمــتِ رعنــــــای مــن، از غصّـه حــذر کن
امــــروز دلـــم بـا تــو صفــــا کــرده و شـــاد است
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷
#سلام_امام_زمانم 💖
خاک پایت
توتیای چشم ما
یابن الزهرا کی می آیی از سفر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سلام صبح
سلام آینه
سلام دروازه
سلام مرز جدایی
به گوشواره های گیلاس کنار زلفت سلام 🍒
#محمدعلی_سپانلو
چشمهی نور
از محمدعلی مجاهدی
روی تو را ز چشمهی نور آفریدهاند
لعل تو از شراب طَهور آفریدهاند
خورشید هم به روشنیِ طلعت تو نیست
آیبنهی تو را ز بلور آفریدهاند
یک آسمان پرواز، مجاهدی، ص ۳۷۱.
#چشمهینور
#انتظار
حیرانی دانش
از حزین لاهیجی
عزم کویش داشتم، دانش به حیرانی کشید
کوچهراهی طی نکردیم و سراغ از دست رفت
گزیدهی غزلیات حزین لاهیجی، ص ۸۹.
#حیرانی
#حزینلاهیجی
سیمرغ
از محمدعلی بهمنی
کبوترانه به بامم نشسته بودم، شعر
برای قافِ تو، سیمرغِ دیگرم کرده است
گزینهی اشعار محمدعلی بهمنی، ص ۱۹۴.
#سیمرغ
#محمدعلیبهمنی
قهری و من پُرم ، پُرم از پرسش و اگر
می آیی عاقبت تو به این شعر بی خبر
پلکم پریده است یقین دادمش که تو
می آیی از سکوت شب و می زنی به در
می آیی و برات شده بر دلم که من
در پای تو درختم و تو غیرتِ تبر
آری بزن به ریشه ی من بیشتر بزن
محکم بزن که هیچ شوم هیچ بی اثر
محکم بزن تو خرد کن و عاشقم نباش
چیزی ندادمت به خدا غیر درد سر
پا پس نکش بیا و دوباره شبیه قبل
من را کنار شعر و غزل با خودت ببر
من را ببر به دشت به رویا به ماهتاب
من را ببر به شب به ستاره به دورتر
من را ببر به کوچه ی یاس و به بوی سیب
من را ببر به میکده ی عشق با هنر
قهری ؟ چرا ؟ مگر که عزیزم چه گفته ام ؟
هی فکر میکنم به تو با چشم های تر
بی تو سیاه تر شدم از یک شب سیاه
با تو سپیدتر شدم از لحظه ی سحر
حالا بیا به آشتی و چای و منزوی
حالا بیا غزل به غزل هیچ سر به سر
عشق است واژه ای که نگفتیم ما به هم
در کوچه باغ قصه ی ما هست یک نفر ....
همواره عشق می رسد از راه بی دلیل
همواره عشق می رسد از راه بی خبر
#زینب_حسامی
آب وریحان پشت پای"چشم هایت"ریختم
برنگشتن ازسفررسم مسافرهانبود...!!!
#حسنا_محمدزاده
🌸ســـــلام
🌺صبح شما بخیر ونیکی
🌸الهـی در پناه پروردگار
🌺امروزتون پر خیر و برکت
🌸حال دلتون خوب خوب
🌺وجودتون سلامت
🌸امیدوارم شروع هفته ی
🌺بسیار خوبی داشته باشید
┏━🍃🌼🍂🌺🍃━┓
┗━🍂🌼🍃🌺🍃━┛
اجازهی عشق
از دکتر قیصر امینپور
از آتش دل، گدازه میگیرد عشق
وز حادثه، رنگ تازه میگیرد عشق
این مستی و تردستی و گستاخی را
گویا ز شما اجازه میگیرد عشق
گوشهی تماشا، ص ۱۵۳.
#عشق
#قیصرامینپور
هنوز کودکم
محمد پیرحیاتی
پُر از رویای شنیدنِ قصه
ساکتترین قسمتم
در تسخیر بازی است
چرخ و فلک را دوست دارم
هنوز کودکم!
سه بال پرنده، ص ۱۰۸.
#کودک
#محمدپیرحیاتی