از تــو
سڪوت مانده و
از مݧ صداے تو..
چیزے بڪَو ڪہ مݧ بنویسم بہ جاے تو..
حرفي ڪہ
خالي ام ڪند...
از سالها سڪوٺ..
حسی ڪہ باز پـــــــر ڪندم از
هواے تو...!
#اصغر_معاذے
@sherziba110
🌹 🌹 🌹
حس می کنم کنار تو از خود فراترم
درگیر چشم های تو باشم رهاترم
تنهایی ام کم از غم دلتنگی تو نیست
من هرچه بی قرارترم، بی صداترم
گاهی مقابل تو که می ایستم نرنج!
پیش تو از هر آینه بی ادعاترم
قلبی که کنج سینه ی من می زند تویی
من با غم تو از خود تو آشناترم
هر لحظه اتفاق می افتم بدون تو
از مرگ ها و زلزله ها بی هواترم
حالم بد است... با تو فقط خوب می شوم
خیلی از آنچه فکر کنی مبتلاترم...
#اصغر_معاذی
@sherziba110
🌹🌹🌹
به طعنه گفت: که از مرد عاشقم چهخبر؟
گلی به دامنش انداختم که پرپر کن ...!
#اصغر_معاذی
نسیمی هست؛ ابری هست؛ اما نیستی در شهر
دلم بیهوده میگردد خیابانهای خالی را...!
#اصغر_معاذی
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
نسیمی هست؛ ابری هست؛ اما نیستی در شهر
دلم بیهوده میگردد خیابانهای خالی را...!
#اصغر_معاذی
...🌱♥️🖇
ای عشق، ای قدیمترین زخمِ روزگار!
در گوشهی دلم سرِ پیری چه میکنی؟
#اصغر_معاذی
آنقدر با من مهربان بودی که بعد از تو
یک لحظه حس کردم که صد سال است تنهایم
#اصغر_معاذی
❤️❤️
─━━━⊱🎀⊰━━━─
@sherziba110
با شعرهایم آمدی یک شب به دنیایم
دنیا مرا گم کرد و چشمان تو پیدایم
شوق تو دشت سینه ام را می دود تا صبح
آهوی من، کی می گذاری سر به صحرایم
گم می کنم هرشب خیابان های دنیا را
تا دست هایت نیست طولانی ست شب هایم
انگار دست عشق، بی تو حلقه ی مرگ است
بر گردنم افتاده یا پیچیده بر پایم
آنقدر با من مهربان بودی که بعد از تو
یک لحظه حس کردم که صد سال است تنهایم...
#اصغر_معاذی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
نسیمی هست... ابری هست...اما نیستی در شهر
دلـــم بیهوده مـی گردد خیابانهای خالی را ...
#اصغر_معاذی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
ای عشق، ای قدیمترین زخمِ روزگار
در گوشهی دلم، سرِ پیری چه میکنی؟
#اصغر_معاذیــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
هیچکس چون تو حریف لب خاموشم نیست
جز صدای سخن عشق تو در گوشم نیست
آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور
عشق در سینهی من هست و در آغوشم نیست
آنچنان مست خیال تو میافتم هر شب
که حواسم به تن خستهی بیهوشم نیست
تشنهام، تشنه و بالای سرم کاسهی آب
ماه روی تو در این آب که مینوشم نیست
هستی و نیستی؛ آنقدر که جز عطری دور
هیچ در حافظهی خالی تنپوشم نیست
تا میآیم سرِ دل وا کنم از تو، انگار
جز سرانگشت تو روی لب خاموشم نيست...
#اصغر_معاذی
🍃🌸🍃💔
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
-𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110