گر کوه غمش خم نکند شانه ی ما را
صبرم شکند طاقت جانانه ی ما را
در گوشه میخانه نباشد ردپایی
بستند حریفان در میخانه ما را
در بزم فلک باده ی بیدرد سری نیست
ساقی به خم خون زده پیمانه ما را
تاری زخم طره دلدار بیارید
زنجیر کنید این دل دیوانه ما را
بر هر مژه آویختم از اشک چراغی
تا گم نکند غم ره کاشانه ما را
ما خانه خرابیم به آن گونه که هرگز
پیدا نکنند سیل ره خانه ی ما را
در تلخی داروست هر آن خاصیتی است
می خور بشنو پند حکیمانه ما را
روح القدس از غربت دل هیچ نگوییم
دانند همه قصه و افسانه ی ما را.
#سیدابوالحسن_روح_القدس
@sherziba110
🌹🌹🌹