eitaa logo
🇮🇷🦋 شعـر زیبـا 🦋🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
با اینکه فکر میکنم انسان مخیر است راضی شدن به بازی تقدیر بهتر است حتی نشد به حیله به دست آورم تو را باید قبول کرد که روزی مقدر است ما را توان ترجمه اشک و آه نیست این شرح حال دل به زبان های دیگر است زیبایی تو با غزلم جاودانه شد وصف تو شعر نیست کتابی مصور است با آنکه پا گذاشته بر تربتم بگو این خاک یادنامه گلهای پرپر است @sherziba110 🌹🌹🌹
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی بی‌وفا نگار من، می‌کند به کار من خنده‌های زیر لب، عشوه‌های پنهانی دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟ ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمی‌خواهیم حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی رسم و عادت رندیست، از رسوم بگذشتن آستین این ژنده، می‌کند گریبانی زاهدی به میخانه، سرخ روز می‌دیدم گفتمش: مبارک باد بر تو این مسلمانی زلف و کاکل او را چون به یاد می‌آرم می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی خانه‌ی دل ما را از کرم، عمارت کن! پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی @sherziba110 🌹 🌹 🌹
ای زندگی بردار دست از امتحانم چیزی نه می دانم نه می خواهم بدانم دلسنگ یا دلتنگ! چون کوهی زمین‌گیر از آسمان دلخوش به یک رنگین کمانم کوتاهی عمر گل از بالانشینی ست اکنون که می بینند خوارم، در امانم دلبسته افلام و پابسته خاک فواره‌ای بین زمین و آسمانم آن روز اگر خود بال خود را میشکستم اکنون نمیگفتم بمانم یا نمانم؟! قفل قفس باز و قناری ها هراسان دل کندن آسان نیست! آیا می توانم ؟! @sherziba110 🌹🌹🌹
فاضل نظری: کی به آتش میکشی تسبیح یا قدوس را روح سرگردان این پروانه مأيوس را کورسوهای چراغ عقل مردم منکرند روشنایی های آن خورشید نامحسوس را از صدای موج سرشارند و با ساحل دچار گوش ماهیها چه می فهمند اقیانوس را؟ نسل در نسل زمین، گشتند تا پیدا کنند سایه پرهای رنگارنگ آن طاووس را تلخ و شیرین جهان چیزی به جز یک خواب نیست مرگ پایان می دهد یک روز این کابوس را | @sherziba110 🌹 🌹 🌹
[ استهلال ] زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه بهاری می‌رسد از راه و می‌گویند می‌روید گل داوودی از هر سنگ، حسن یوسف از هر چاه بگو چلّه‌نشینان زمستان را که برخیزند به استقبال می‌آییمت ای عید از همین دی ماه به استقبال می‌آییمت آری دشت پشت دشت چه باک از راه ناهموار و از یاران ناهمراه به استهلال می‌آییمت ای عید از محرم‌ها به روی بام‌ها هر شام با آیینه و با آه... سر بسمل شدن دارند این مرغان سرگردان گلویی تر کنید ای تیغ‌های تشنه، بسم‌الله! @sherziba110 🌹🌹🌹
🔹سِیر در آیات عالَم🔹 نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف‌ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت 📝 @sherziba110 🌹🌹🌹
آرزو کن آرزوهایی به بزرگی مستجاب کننده اش… C᭄‌💙Z🌺 @sherziba110
🎈 برکه بودم در خیالم شوق ماندن داشتم بر تنم، تصویر ماهش را نگه می‌داشتم - رفت و بی‌او مرگ هم جویای حال ما نشد زنده‌بودن را چنین مشکل نمی‌پنداشتم - گفت بعد از من به دنبال کسی دیگر بگرد کاش بعد از رفتن او پای گشتن داشتم - با تمام شهر اگر ناسازگاری کرده‌ام جای او را در دلم خالی نگه می‌داشتم - دوست‌ها را حذف کردم تک‌تک از تنهایی‌ام جا برای هیچکس جز یاد او نگذاشتم - وصل او را از خدا می‌خواستم تا قبل از این! دیدمش با دیگری... دست از دعا برداشتم ⊰•‌‌🍃🌹⃟🕊🍃‌•⊱ @sherziba110 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
  آن شب قدری که گویند اهلِ خلوت امشب است یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است تا به گیسویِ تو دستِ ناسزایان کم رَسد هر دلی از حلقه‌ای در ذکرِ یارب یارب است کشته یِ چاهِ زَنَخدان توام کز هر طرف صد هَزارش گردنِ جان زیرِ طوقِ غبغب است شهسوارِ من که مه آیینه دارِ رویِ اوست تاجِ خورشیدِ بلندش خاکِ نعلِ مرکب است عکسِ خِوی بر عارضش بین کآفتابِ گرم رو در هوایِ آن عرق تا هست هر روزش تب است من نخواهم کرد ترکِ لعلِ یار و جامِ می زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است اندر آن ساعت که بر پشتِ صبا بندند زین با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است آن که ناوک بر دل من زیرِ چَشمی می‌زند قوتِ جانِ حافظش در خنده یِ زیر لب است آب حیوانش ز منقارِ بَلاغت می‌چِکد زاغِ کلکِ من به نام ایزد چه عالی مَشرَب است ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
کلید از محمدعلی بهمنی دلم هوای غزل کرده است هوای زمزمه در یک اتاق دربسته که رمز هیچ کلیدی به قفل آن نخورد شاعر شنیدنی است، بهمنی، ص ۱۰۰. 🎀 @sherziba110🎀
🔹دست خالی برنگردی🔹 می‌روی دریا دل من! دست خالی برنگردی از میان دردها با بی‌خیالی برنگردی خاطر آشفتۀ من! می‌روی یادت بماند تا سر و سامان نیابی این حوالی برنگردی با تو نامی و نشانی از اسیران بلا نیست از بیابان‌ها اگر با خسته‌حالی برنگردی با نسیم اشک و آهت پر بزن تا آستانش تا نسوزد آتش عشق از تو بالی برنگردی خانۀ ما کربلا و دوریِ از خانه تا کی! می‌شود آیا به خانه چند سالی برنگردی؟ ماهی تنگ بلورم! ای دل بی‌تاب و تنگم می‌روی و کاشکی از آن زلالی برنگردی 📝 🎀 @sherziba110🎀 💞💞
(س) زینب به پدر زِ پیرهن می گوید از زَخم و کبودی بدن می گوید از ظرف پر از آب حسین در خوابُ کابوسِ شبانه ی حسن می گوید گوید که مزن به موی زینب شانه از دست شکسته روی تن می گوید از ضرب غلاف و قنفذ و یاس نبی از حمله ی عده ای به زن می گوید از زخم زبانِ دشمنانِ مولا از خانه نشینی اش سخن می گوید --------- شد لحظه ی پر کشیدن یاسِ کبود هر قطره اشکش از مَحَن می گوید از تاج سرش علی،ولی شیرخدا از کینه ی شومِ اهرمن می گوید از غربت ماه با دو دستِ بسته مظلومیتِ کمر شکن می گوید از زینب و از اسارت اهل حرم از حرمتِ باغِ نسترن مي گويد از کرب و بلا و مقتلِ غرق به خون از جسمِ شهیدِ بی کفن می گوید. ✍ ࿐𖤐⃟♥️ ‌‌‎‎‌ℒℴνℯ𖤐⃟♥️‌‌‎‎‎‎‌࿐ ‌‌‎‎‎‎‎‍‌ 🌷 @sherziba110🌷 ࿐𖤐⃟♥️ ‌‌‎‎‎‌ℒℴνℯ𖤐⃟♥️‌‌‎‎‎‎‌࿐