آمد وهنگامه بر پا کرد و رفت
خویش را در من تماشا کرد و رفت
هی غزل گفت و غزل گفت و غزل
در دل من با غزل جا کرد و رفت
مانده بودم در دو راهی پیش از او
راه را تا مقصد م وا کرد و رفت
زیر باران خاطراتی داشتیم
هر ورق را خواند و امضا کرد و رفت
قطره قطره از خودم کم می شدم
قطره را جویای دریا کرد و رفت
مرده بودم،مرده بودم درخودم
زنده ام مثل مسیحا کرد و رفت
گفتمش با من بمان با من بخوان
جمله ام با خویش نجوا کرد و رفت
باز در قلبم خدایی می کند
آنکه نقشش خوب ایفا کرد و رفت
ای خدا پشت و پناه عشق باش
عشق حالم را غزلزا کرد و رفت
#محمدعلی_ساکی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
عشق در جان است، بسم الله الرحمن الرحیم
عشق جانان است، بسم الله الرحمن الرحیم
عشق در توحید و حمد و چارقل ،یا ان یکاد
یا که فرقان است، بسم الله الرحمن الرحیم
عطر گل پیچید بشتابید، ای پروانه ها
عشقباران است ، بسم الله الرحمن الرحیم
در به روی قاصد نوروز بگشا،زمهریر
روبه پایان است،بسم الله الرحمن الرحیم
نوشدارو مرهم جسم است و روح خسته را
عشق درمان است، بسم الله الرحمن الرحیم
#محمدعلی_ساکی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
با آینه، آب و آسمان هم کیشم
آرامم و گاه گاه در تشویشم
ای خوب تر از خوب خودت می دانی
غیراز تو به هیچکس نمی اندیشم
#محمدعلی_ساکی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
با آینه در آینه پیمان بستم
بی غش به صف آینه ها پیوستم
مردم به گل و بهار می اندیشند
من شیفته ی آینه گردان هستم
#محمدعلی_ساکی
زیبا و بدیع و هم خیال انگیز است
از شعر و ترانه، از غزل لبریز است
هر فصل به جای خود قشنگ است و بهار
نقاشی بی بدیل رستا خیز است
#محمدعلی_ساکی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
💫🌺
در مدرسه ی عشق هیاهو کردیم
هی تکیه به عقل مصلحت جو کردیم
گفتیم که مرد امتحانیم اما
هنگامه که شد سراغ پستو کردیم
#محمدعلی_ساکی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
تق تق ، به گمانم که دراین خانه کسی هست
تردید ندارم که در آن همنفسی هست
دنبال خودم آمده ام واحه به واحه
تا یافتن گمشده امید بسی هست
پایان شب تیره سپید است و درخشان
در آن طرف گردنه فریاد رسی هست
مانده ست نشانم روی شن های بیابان
در خاطر شنباد نوای جرسی هست
هربار به یک شیوه تهی می شود از خود
آنگاه که آدم به هوای هوسی هست
ای ابر سترون برو از پهنه ی چشمم
خورشید زدایی تو کار عبثی هست
هرگز نزدم بال پی دانه ی مشکوک
گفتم دوقدم دورتر از آن قفسی هست
من را به شقایق برسان پایش پویا
با اینکه به آزردن او خار و خسی هست
خسته شدم از خانه به دوشی،رمقی نیست
تق تق به گمانم که در این خانه کسی هست
#محمدعلی_ساکی
ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
🌺💫
جوشان و زلال و نو به نو خواهم شد
چون چشمه و رود پیشرو خواهم شد
دریا بگشا بغل که مشتاق توام
من با تو که باشم خودِ تو خواهم شد
#محمدعلی_ساکی
از سمت فلق صبح ظفر می آید
بر طبق حدیث معتبر می آید
با اینکه شبی سیاه تر از این نیست
تردید ندارم که سحر می آید
#محمدعلی_ساکی
بر ابر عقیم روح باران دادی
بر بستر رود خشک جریان دادی
پیوسته سرت سبز و دمت گرم ای عشق
بر این تن رو به موت من جان دادی
#محمدعلی_ساکی
مردی که شهید تهمت و بهتان بود
بی شک که نماد خدمت و ایمان بود
با یاری حق گرهگشایی میکرد
در فکر زدودن غم انسان بود
#محمدعلی_ساکی