⛥
پرده پرده آنقدر از هم دریدم خویش را
تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را
خویش خویش من هم اینک از در صلح آمدهست
بسکه گوش از خلق بستم تا شنیدم خویش را
خویش خویش من مرا و هر چه من ها بود سوخت
کشتم آن خویش و ز خاکش پروریدم خویش را
معنی این خویش را از خویش خویش خود بپرس
خویش بینی را گزیدم تا گذیدم خویش را
مِی شدم ساقی شدم ساغر شدم مستی شدم
تا ز تاکستان هستی خوشه چیدم خویش را
سردی کاشانه را با آه ، گرمی داده ام
راه بر خوشید بستم تا دمیدم خویش را
برده داران زمانها چوب حراجم زدند
دست اول تا برآمد خود خریدم خویش را
بزم سازان جهان ، مِی از سبوی پر خورند
من تهی پیمانه بودم سر کشیدم خویش را
اشک و من با یک ترازو قدر هم بشناختیم
ارزش من بین که با گوهر کشیدم خویش را
شمعم و با سوختن تا آخرین دم زنده ام
قطره قطره سوختم تا آفریدم خویش را
#معینی_کرمانشاه✍🏻
────┅────
ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110
.