به شوق یک سر سوزن وفا در شهرمیگردم
متاعی را که من با جان خریدارم کجادارد؟
#هادی_محمدحسنی
🤍⃟••
@sherziba110
خودیها دشمنند آخر چه امیدی به دیگرها
برادر را به چاه انداختند اینجا برادرها
نمیدانی چقدر از خواندن تاریخ بیزارم
پُرند از واقعیتهای ننگآمیز دفترها
چرا اینقدر مردم مثل موج و صخره در جنگند
خداوندا، نمیدانم چه سوداییست در سرها
به شوق روی باز دوستان رفتیم، اما حیف
که برخوردیم ناغافل به قفل بستهی درها
خبر دارند در بندند وقتی بازمیگردند
مگر آدم بیاموزد وفا را از کبوترها ...!
#هادی_محمدحسنی
📕فقط او بخواند/ #موج_و_صخره
♥️⃟••⃟🔥
@sherziba110
شبیه شمع چنان آتشم به جان افتاد
که قصهام همه جا بر سر زبان افتاد
تو بودی و قدح باده بود و من بودم
که ناگهان غمناخوانده در میان افتاد
برای آمدنت دیر شد ز ما بگذر
برو که بوسهی گرم تو از دهان افتاد
چه طالعیست که صیاد بینوا دارد
که تیر وقت شکار تو از کمان افتاد
در این زمانه اگر رسم دوستی این است
هزار شکر که کارم به دشمنان افتاد ...!
#هادی_محمدحسنی
📕فقط او بخواند
🎀 @sherziba110🎀
💞💞
دلم ای مرگ مجال نفسی تازه ندارد
بیقرار توام آنقدر که اندازه ندارد
جانم آمد به لب اما نشد از تن به در آید
آه از این قلعهی متروک که دروازه ندارد!
دل و دین چون ورقی باخته در باد هوایم
این سرانجام کتابیست که شیرازه ندارد
کوس رسوایی خلق دو جهان بر سر بامش
پیش طشتی که من انداختم آواز ندارد
سرخوش آن تشنه که از دست اجل جام بگیرد
که فقط مستی مرگ است که خمیازه ندارد
#هادی_محمدحسنی
📕فقط او بخواند
از مستی ما گشت جهان پوچ و بقا هیچ
یا رب، سرِ ساقی به سلامت، سرِ ما هیچ
آه از دلِ پروانه که با نالهی خاموش
خود سوخت و شب را به سحر برد و صدا هیچ
هرچند حبابیم، ولی در دل دریا
با این همه سرمایه که داریم چرا هیچ؟
گفتند که یوسف سر بازار حراج است
ما نیز تهیدست و خریدار تو با هیچ
از موعظهی زاهد و از وحشتِ دوزخ
انگار نداریم امیدی به خدا هیچ
وقت است که از رستم و سهراب بپرسیم
اینجنگ چه جنگیست که «ما هیچ و شما هیچ»
یک قطره مِی ناب چشیدیم و خماریم
این است که من معتقدم یا همه یا هیچ
#هادی_محمدحسنی
📔ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ
@sherziba110