eitaa logo
🇮🇷🦋 شعـر زیبـا 🦋🇮🇷
3هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
مـی‌فــروشـــی گـــر مــــرا، اینگــونـه بـازارم مکن تیـغ بــر حلقــــــم مکش، پیـــوستـه آزارم مکن گفت حافظ،نکته‌ای را نیمه‌شب درگوشِ من یـار مفــــــروش ای بــرادر! نقضِ گفتــارم مکن گـر حـراجـــم می‌کنـی، شــرمــی نمـا ای نازنین! پــرده‌ای بـر رویــم افکن، اینقَـدَر خـوارم مکن می‌بری گرهمچو منصـورم، به قربانگاهٔ عشق انـدکــــــی بنمــــــــا تــأمّـــــل، زود بـــر دارم مکن حیف باشد این هُمـــا را بشکنــی با تیـر، بـال تـا کـه مــــرغـــی دیده‌ای بـر بـام، انـکارم مکن ســــالهـــــــا پیمــــــوده‌ام، ایـن راهٔ پیچـــاپیچ را حـــالیــــــا، بــر قــــاف نـزدیکـــم، عـــزادارم مکن حــرمتــم بخشید و آبــم داد، آن نیکـوسرشت ایـن چنیـن پیــکار، بـا شمشیـــرِ دادارم مکن 🌷@sherziba110🌷 •┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈• -𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹ ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
کودک کش و اهریمن و احمق هستی بد کیش و پلیـد و دشمـن حـق هستی این هـاری صهیـونیت امـروزی نیست از روز نخـست، شــــرّ مطلـق هستی •┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈• -𝐉𝗼𝗶𝗻 𝐈𝗻↹ ــــــــــــــــــــــــــ❤ℒℴνℯ❤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک شب صدایم کن سیاهی رنگ خوبی نیست از خلوت چشمان تو آزار می‌بینم! با خاطراتت زندگی را... ساختم اما هر روز و شب خود را بروی دار می‌بینم داغی درون سینه‌ام جا دادی و رفتی باران دلتنگی بروی گونه‌ها جاری‌ست زخمی که از تو خورده این پیکر نمی‌دانی! راهی به سوی مرگ دارد، مرگِ اجباری‌ست شاکی از این دنیا نخواهم بود، چون تقدیر از تو برایم عشق‌ِ بی‌اندازه می‌سازد در چشم‌های تو جهانی نور می‌بینم! که سرنوشتم را مسیری تازه می‌سازد در جیب دلتنگی نشاندم من خیالت را حسی که از تو در درونم زندگی دارد!! هرگز ندارد قیمتی جز عشق این احساس وقتی به سمت روشنایی بندگی دارد.. 💔
بگذار با تو درد دلی مختصر کنم با یاد خاطرات کمی دیده تر کنم یادش به خیر آنکه جهان را به عشق خویش میخواستم برای تو زیر و زبر کنم در گوش باورت چه قدر خواندم و نشد در کوره راه عشق تو را همسفر کنم با شوق بوسه ، آمده بودی به خواب من بر گونه ام نشاندی و گفتی خطر کنم تعبیرشوم خواب من این شد که روز بعد با داغ بوسه رفتی و گفتی گذر کنم یادت که هست، سخت گذشتم به خاطرت اما نخواستم که از عشقت حذر کنم
: من عاشقی را از تو یاد گرفتم تو معلم شدی که عاشق بمانی من با ناز چشمانت ترانه ای سرودم و کلاس درس سرشار از گل های رنگی شد. 🍀🍀🌷🌷🌷🌷🍀🍀 به مناسبت روز جهانی معلم
شاعرانه 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 کاش بر ساحل رودی خاموش عطر مرموز گیاهی بودم چو بر آنجا گذرت میافتاد بسراپای تو لب میسودم کاش چون نای شبان میخواندم بنوای دل دیوانه تو خفته بر هودج مواج نسیم میگذشتم ز در خانه تو کاش چون یاد دل انگیز زنی میخزیدم به دلت پر تشویش ناگهان چشم ترا میدیدم خیره بر جلوه زیبائی خویش کاش در بستر تنهائی تو پیکرم شمع گنه می افروخت ریشه زهد تو و حسرت من زین گنه کاری شیرین میسوخت کاش از شاخه سرسبز حیات گل اندوه مرا میچیدی کاش در شعر من ای مایه عمر شعله راز مرا میدیدی ✍ ۱۵ مهرماه زادروز فروغ فرخزاد
شعر و ادب شهرستان بهاباد ✍ ... هر روز یک حکایت  » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت حکایت شمارهٔ 2⃣ دو امیرزاده در مصر بودند، یکی علم آموخت و دیگر مال اندوخت. عاقبة‌الاَمر آن یکی عَلّامهٔ عصر گشت و این یکی عزیزِ مصر شد. پس این توانگر به چشمِ حقارت در فقیه نظر کردی و گفتی: من به سلطنت رسیدم و این همچنان در مَسْکَنَت بمانده است. گفت: ای برادر! شکرِ نعمتِ باری، عَزّ‌َ‌اِسْمُهُ، همچنان افزون‌تر است بر من که میراثِ پیغمبران یافتم یعنی علم و تو را میراثِ فرعون و هامان رسید یعنی مُلکِ مصر. من آن مورم که در پایم بمالند نه زنبورم که از دستم بنالند کجا خود شُکرِ این نعمت گزارم که زورِ مردم‌آزاری ندارم؟ 📚 .
دریاست آن قطره که با دریاست ،اما نیست بیش از همان قطره اگر مشتاق دریا نیست هرکس جهان را از نگاه خویش می بیند دارا نگاهش به جهان مانند سارا نیست کرم درون پیله غیر از آن نمی بیند مجنون نباشی چشم تو دنبال لیلا نیست در ذهن شاگرد دبستانی ریاضی هم افزون‌تر از تقسیم و ضرب و جمع و منها نیست خود را در این گنداب بیهوده نکن ضایع نیلوفر ،این مرداب جای نیروانا نیست نقش خودت را خوب بازی کن در این صحنه مقصود ازاین رفت و آمدها تماشا نیست در مزبله هم گاه می روید گلی خوشبو هرچند در چشم کسی پسماند گیرا نیست دنیا نگارستان نقش نو گرایان ست اندیشه‌ی واپسگرایانه غزلزا نیست جنگل نترسی از رجز خوانی این طوفان او با شبیخون هم حریف راش و افرا نیست ای همسفر گفتم که آگاهانه عاشق باش دیدی منافاتی میان لفظ و معنا نیست با من بخوان مصراع پایانی شعرم را ای وای بر آن قطره که مشتاق دریا نیست
ویران همه کاخِ ظلم ، از آتشِ آه صهیون شده در آینه ها ، روی سیاه با وعده ی صادقِ دو، امّید شکفت لا حولَ و َلا قُوّه الّا باللّه