eitaa logo
حکایت‌های شِیخ عَبدُالرَّحیم
621 دنبال‌کننده
958 عکس
2.1هزار ویدیو
11 فایل
─═༅🕯📜﷽📜🕯༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ " مِلَتی کِه تاریخِ خود را نَدانَد، مَحکوم بِه تِکرار آن خواهَد بود ... " . . استفاده از مطالب کانال (حکایات)، بدون درج لینک کانال شیخ عبدالرحیم، منع شرعی دارد 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙 دعای روز سیزدهم 🤲 اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ، وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْدارِ، و وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ، بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ. ❣ای خدا در این روز مرا از پلیدی و کثافات پاک ساز و بر حوادث خیر و شر قضا و قدرت صبر و تحمل عطا کن بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت نیکوکاران موفق دار به یاری خود ای مایه‌ی شادی و اطمینان خاطر مسکینان https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ روزمون را زیبا و قشنگ کنیم با سلام بر ارباب ❣عادت سلام کردن به امام حسین (علیه السلام) را نشر دهیم... https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─═༅🌹﷽🌹༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ قسمت بیستم داستان دارد جالب میشود . دقیقا همزمان با حرکت ماشاءالله خان سردار به سوی تهران ، وثوق الدوله نیز قشونی مجهر و قدر به سوی کاشان فرستاد . روشنتر اینکه در ناحیه قم ، سردار ماشاءالله خان فرزند ارشد نایب حسین کاشی به طرف تهران حرکت کرد و ژاندارم های وثوق الوله به سمت کاشان حرکت کردند . معلوم میشود شهر کاشان و فضای اطراف خاندان نایب حسین ، آبستن حوادثی است . ماشاءالله خان به محض رسیدن به تهران ، قشون خود را در کاروانسرایی مجاور حرم حضرت شاه عبدالعظیم سلام الله علیه ( شهر ری ) اسکان داده و خود در تهران ، منزل شخصی بنام قنبر ( صاحب قهوه خانه معرف قنبر اسکان گزید ) ماشاءالله خان تمام تدابیر امنیتی را لحاظ کرده و به قشون خود گفته بود ، من برای مذاکره با وثوق الدوله میروم ، ولی اگر دیدید مرا اسیر کردند ، حمله کنید . از فردای همان روز ، سردار کاشی به قصد حرکت به سمت دفتر نخست وزیری حرکت کرد . سردار کاشی وقتی در خیابان حرکت میکرد ، هجوم مردم برای تماشای او دیدنی بود ! ماشاء الله خان ، خیابان های تهران را درنوردید تا وارد دفتر وثوق الدوله شده و مذاکرات خود را آغاز کردند . همزمان با شروع مذاکرات ، ژاندارم ها هم در کاشان مستقر شده و در تلگرافخانه منتظر دستور حمله به نایبی ها ، از سوی وثوق الدوله بودند . ( ماهیت مذاکرات ، بدون تشبیه طرف های مذاکره کننده ، بسیار شبیه نشست های ۱+۵ برجام بود ، چون همزمان با گفتگوها در اطاق کنفرانس ، تحرکات تحریمی و بازرسی های آژانس و فتنه های کف خیابان و چرندیات شبکه های فارسی زبان و مانور ناوهای جنگی در خلیج فارس ادامه داشت ، لذا معلوم بود صداقت و اعتمادی از نتیجه مذاکرات و توافقات در میان نیست ) مذاکرات تا چند روز طول کشید و سومین اشتباه مهلک را ماشاالله خان سردار مرتکب شد و آن اینکه وثوق الدوله گفته بود ، اسلحه های قشون را تحویل بده و افراد قشونت را متفرق کن . ماشاءالله خان گفته بود ، اسلحه ها را تحویل میدهم ، مشروط بر اینکه پول آنها را به من بدهید . اینجا بود که وثوق الدوله فهمید ، او قصد تسلیم بدون چون و چرا ندارد . از سوی دیگر ماشاءالله خان متوجه شد ، هوا ابری شده و باد مخالف میوزد ، لذا تصمیم گرفت به سوی لرستان فرار کند . در آستانه فرار ماشاءالله خان به سمت لرستان ، فرستاده وثوق الدوله نزد او آمد و پیغام دعوت نخست وزیر برای صرف شام در منزلش را به سردار رسانده و سردار نیز با امیدواری دعوت را پذیرفت . فردا شب ماشاءالله خان مطابق رسومات دولتی اسلحه خود را تحویل و به حالت خلع سلاح وارد منزل شد . پس از ورود به منزل و قبل از ورود به اطاق های پذیرایی ، افراد قوی هیکلی که از قبل آماده شده بودند ، ریختند و ماشاءالله خان را در غل و زنجیر به باغشاه منتقل کردند . کاروانسرای محل اسکان قشون ماشاءالله خان هم از قبل محاصره شده بود ، که پس از دستگیری سردار ، مورد هجوم قرار گرفته و پس از دو سه ساعت درگیری ، تعداد اندکی موفق به فرار و تعداد کمی هم کشته و بقیه قشون ، همگی خلع سلاح و دستگیر شدند . در همان لحظات اولیه دستگیری سردار ماشاالله خان ، توسط تلگراف دستور حمله به نایب حسین و دستگیری آنها نیز به فرمانده ژاندارم های مستقر در کاشان صادر شد . پس از حمله ژاندارم ها ، نایب حسین نیز با تعدادی از پسران و یاغیان همراهش به سمت روستای فرح آباد در اطراف جوشقان استرک فرار کرد . اما ژاندارم ها آنها را تعقیب و پس از تیر خوردن نایب حسین و یکی از پسرانش ، آنها را دستگیر کرده و در میان شادی و هلهله جمع زیادی از مردم ، وارد کاشان شدند . ادامه دارد ... https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا