eitaa logo
حکایت‌های شِیخ عَبدُالرَّحیم
620 دنبال‌کننده
958 عکس
2.1هزار ویدیو
11 فایل
─═༅🕯📜﷽📜🕯༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ " مِلَتی کِه تاریخِ خود را نَدانَد، مَحکوم بِه تِکرار آن خواهَد بود ... " . . استفاده از مطالب کانال (حکایات)، بدون درج لینک کانال شیخ عبدالرحیم، منع شرعی دارد 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
─═༅🌹﷽🌹༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ داستانک قسمت دوم قبل از نقل ادامه ماجرای یافا دختر یهودی و جوان مسلمان ، لازم است یادآور شویم : مرحوم آیه الله یثربی به بابای این جوان (که یکی از کسبه محترم و خوشنام و معروف کاشان است ) گفته بودند به والده اش بگوئید دست به دامان حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها شوند و اگر مصلحت باشد آن حضرت کمک خواهند کرد . در آن روزها ایام فاطمیه س بود و میدانگاه آقا ، پشت مشهد مرحوم حاج شیخ احمد کافی منبر میرفتند . شب شهادت ، مجلس سوگواری عظیمی برپا شده بود و والده جوان همشهری ما در این مجلس با دلی شکسته و غمگین بسیار گریسته و برای استجابت حاجت فرزند خود به حضرت صدیقه طاهره علیها السلام متوسل میشوند . گویا مادر همان شب حضرت صدیقه کبری ع را در خواب میبینند که یک چادر سفید و نورانی به ایشان هدیه میدهند و میفرمایند این چادر را به فرزندم مهدی عرضه کنید تا برایتان تبرک کند . بگذریم ... جوان عاشق چهره پریشان و غمگین یافا را از پشت شیشه های اتوبوس دیده ، اما تاب نیاورده و اشک ریزان به خانه باز میگردد . اما پس از رسیدن جوان دلشکسته به منزل دقایقی نمیگذرد ، که زنگ درب خانه به صدا درآمد . چنانچه پیش از این گفتیم ، آنروز آسمان به شدت میبارید . همه از زنگ درب خانه تعجب کردند که در این هوای بارانی ، این کیست که پشت درب آمده است !؟ مادر با دیدن وضع خراب فرزندخود ، برای گشودن درب به حیاط منزل رفت . وقتی درب منزل را گشود با چشمان حیرت زده دید ، یافا زیر باران با چادری خیس پشت درب ایستاده است . دختر جوان یهودی ابتدا خود را در آغوش مادر مهربان انداخته و حسابی گریه کرد . مادر جوان مسلمان به او گفت ، یافای عزیزم کجا بوده ای ؟ برای چه آمده ای ؟ دختر جوان به مادر گفت : اگر برای من جایی در این خانه هست ، شهادتین بگوئید تا من هم با شما بگویم . مادر در این هنگام به یاد خوابی که دیده بود افتاده و حضرت زهرا علیه السلام در خواب به او فرموده بودند ، این چادر را به فرزندم مهدی بدهید تا برایتان تبرک کند . لذا مادر به یافا میگوید من مامورم شما را نزد حاج سید مهدی یثربی ببرم تا ایشان برایت شهادتین بخوانند . کوتاه سخن اینکه یافا توسط آیه الله یثربی به دین اسلام وارد شد و نام ایشان به صدیقه تغییر کرد . پس از ایام فاطمیه س مرحوم آیه الله یثربی جشنی برای صدیقه خانم بپا کرد و از مردم خواستند ضمن دیدار با ایشان هدایایی هم تقدیم کنند . در آن روز صحنه های بیاد ماندنی و تکرار ناشدنی در کاشان به وجود آمد . زنان مومنه و با معرفت کاشانی از سراسر شهر دسته دسته برای دیدار با صدیقه خانم رهسپار شده و هر کسی قطعه ای از جواهرات و طلا آلات خود را هدیه میدادند که حجم زیادی از طلاو جواهرات گرد آمده بود . از سوی دیگر توسط مردان هم آنقدر وسائل منزل هدیه داده شده بود که به اندازه جهیزیه چندین دختر لوازم گردآوری شد . و اما بشنوید از خانواده صدیقه خانم که پس از ترک آنها توسط فرزندشان ، مجددا به خانه برگشته و مستقر شدند . به توصیه آیه الله یثربی و رضایت صدیقه خانم ، تمامی جواهرات برای خانواده ایشان فرستاده شد تا رضایت آنان برای ازدواج دخترشان جلب شود . گویا پدر یهودی صدیقه خانم ، جواهرات را پذیرفته و برای ازدواج نیز اعلام رضایت کرده ، اما گفته بودند ایشان را برای همیشه طرد کرده ایم . ازدواج با شکوه صدیقه خانم با جوان همشهری ما انجام شد ، ولی تا مدت ها غم دوری پدر و مادر ، او را رنج میداد . تا اینکه پس از دو سال فشار دلتنگی موجب شده بود ، پدر و مادر مجددا او را پذیرفتند و از آن پس گاهی با یکدیگر دیدار میکردند . بهر حال صدیقه خانم زندگی نوین خود را با همسر مسلمان خود با خوشحالی و مسرت آغاز کردند . صدیقه خانم پس از سالها زندگی سعادتمند سه فرزند دختر خوب و رشید به دنیا آورد ، که هم اکنون فرزندان مومنه اش از خانواده های محترم کاشانی هستند . ناگفته نماند ، خانواده یهودیِ صدیقه خانم با شروع خیزش های مردمی برای واژگونی رژیم سلطنتی ، به اسرائیل رفتند و دیگر باز نگشتند . اما خود صدیقه خانم هم چند سال قبل ، متاسفانه بر اثر بیماری ، روح ملکوتی شان به آسمان پر کشید تا در جوار اسوه و ملکه اش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها آرام بگیرد . رحمه الله علیها هدیه به روح پاک شان صلواتی هدیه فرمایید . https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ هرکس کینه را از خود دور کند قلب و عقلش آسوده می‌گردد... https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در برابر رفتار نامناسب اطرافیان، چه واکنشی نشون بدیم؟ ❣وقتی کسی باهاتون رفتار بدی میکنه، به خاطر خدا عصبانی نشید (البته دشمنان اسلام مصداق این رفتار نمیشن) https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
حکایت‌های شِیخ عَبدُالرَّحیم
❣ اللّهم! أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ فِي... تَرْک التَّعْییرِ... خدایا! من رو شبیه متقین ک
❣اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي... خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و در برابر آنکه بر من دشمنی ورزد، پیروزم کن... https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از محمد عزیز، کتابفروش مراکشی پرسیدند: چرا وقتی نیستی در کتابفروشی را نمی‌بندی؟ پاسخ داد: ❣آنها که سواد ندارند کتاب نمی‌دزدند ❣آنها که کتاب می‌خوانند، دزدی نمی‌کنند https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
از محمد عزیز، کتابفروش مراکشی پرسیدند: چرا وقتی نیستی در کتابفروشی را نمی‌بندی؟ پاسخ داد: ❣آنها که سواد ندارند کتاب نمی‌دزدند ❣آنها که کتاب می‌خوانند، دزدی نمی‌کنند https://eitaa.com/joinchat/1633813156Ce1a9f12310
بلاخره وصل شدیم 😇 چشممون روشن 😍 بریم سراغ داستان؟ هستید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─═༅🌹﷽🌹༅═─‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌ قسمت بیستم در قسمت های قبل داشتیم در باره فعالیت های جمعیت فدائیان اسلام که در منزل شیخ عبدالرحیم تاسیس شده بود ، مینوشتیم ، و رسیدیم به اعدام انقلابی سلیمان برجیس یهودی ... حیف که با قلم و بیان نمیشود فضای رعب و وحشتی که نظام شاهنشاهی در جامعه ایران به وجود آورده بود را برای نسل امروز مجسم کرد . لذا وقتی میگوئیم فدائیان اسلام چنین و چنان کردند ، خواننده خود را در فضای کنونی تصور میکند و مطالب را ساده انگاری میکند . امروز در جمهوری اسلامی گاهی عده ای اغتشاشگر به راحتی و بدون واهمه در خیابان شعار علیه ارکان نظام سر میدهند . و یا برخی سلبریتی ها با دهن کجی به مردم و نظام کشف حجاب میکنند و یا پست و استوری های کنایه آمیز و موهن علیه دولت و نظام منتشر کرده اند . اما ( پیش خودمان بماند ) در آن زمان رژیم پهلوی ، حتی برخی علما و مراجع تقلید هم برای حفظ حوزه های علمیه ، از سخنان اعتراض آمیز علیه دستگاه سلطنتی واهمه داشتند . نگارنده در زمان سلطنت پهلوی یک روز رفتم نزد یکی از اقوام که کارمند اداره ای بود ، ما باهم زیاد شوخی و مزاح میکردیم ، پس از ورود به اطاق ایشان و خوش و بش های اولیه ، از پشت میز خود برخاست و رفت برای بنده چای بیاورد . در این لحظه ما دنگ مان گرفت و روی یک قطعه کاغذ کوچک نوشتیم ( مرگ بر شاه ) و گذاشتم زیر شیشه میز جلو این آقا ، وقتی ایشان بر گشت و چای را جلو حقیرگذاشت ، رفت پشت میز خود نشست و شروع کردیم به اختلاط کردن ، پس از دقایقی بطور اتفاقی چشمش افتاد به کاغذ زیر شیشه میز و شعار ( مرگ بر شاه ) را خواند . البته ایشان ابتدا نمیدانست که بنده این کار را کرده ام ، ناگهان نگاه کردم دیدم رنگ چهره اش آنقدر قرمز شد که نزدیک بود از وحشت سکته کند . باور کنید خیلی ترسیدم ، چون لب های ایشان هم کبود شده بود و عرق به پیشانی اش نشست . فورا کاغذ را از زیر شیشه درآور و با چشمان گشاد شده به من گفت این کاغذ زیر شیشه میز کجا بوده ؟ و من که برای سلامتی اش ترسیده بودم ، خندیده و به او گفتم نترس ، من نوشته ام . اول کاغذ را با کبریت سوزاند و خاکسترش را کف دستش پودر کرد و بعدا ریخت داخل استکان چای خودش که قابل احیاء نباشد 😂 البته تا مدتها با ما قهر بود و میگفت درست است که ما باهم مزاح میکنیم ، ولی بنا نیست با شوخی جان همدیگر را به خطر اندازیم . این خاطره را گفتیم که وقتی میگوئیم حاج محمد رسول زاده و دوستانش پس از معدوم ساختن یک سلیمان برجیس رفتند در شهربانی و خود را معرفی کردند ، یعنی اینکه بطور واقعی طعم مرگ را با تمام وجود چشیده بودند . حاجی رسول زاده و مرحوم حاج شیخ غلامرضا گلسرخی و سایر دوستانش با شهید نواب صفوی در منزل شیخ عبدالرحیم آشنا شده بودند و شیفته شجاعت و غیرت دینی او شده و با توصیه مرحوم آیه الله خالصی زاده ، گروه فدائیان اسلام را در کاشان تاسیس کرده ، اما اعلام عمومی نکرده بودند و جلسات مخفی برگزار میکردند . منتها مرحوم رسول زاده یک جلسه دعای ندبه هم تاسیس کرده بود بنام هیئت بنی الزهراء س که صبح های جمعه برای عموم برگزار میکردند . این جلسه هنوز هم در کاشان ادامه دارد و این یکی از آن جلسه های اصیل و پر معنویت کاشان از قدیم تا کنون است . البته جلسه اصیل و نظر کرده دیگری هم در کاشان هست که شب های جمعه برگزار میشود ، بنام اباصالح المهدی عج که بین دوستان معروف است به جلسه سیب زمینی 😊 چون در این جلسه از قدیم تا کنون رسم است در پایان مراسم برای پذیرایی ، نان و پنیر و سیب زمینی توزیع میکنند . خلاصه در بخش های گذشته این نوشتار گفتیم ، یکی از علما و فقهای بزرگی که حکم شرعی ارتداد سلیمان برجیس را صادر کرده بودند ، مرحوم آیه الله غروی کاشانی بودند . متاسفانه همشهریان ما آنگونه که باید ، این عالم مجتهد و مجاهد نستوه را نشناخته اند . آیت الله غروی ،عارفی جلیل القدر با ملکات اخلاقی و حسنات معنوی ، مجتهدی جامع الشرایط در فقه و اصول و اعجوبه دوران در کشف اسرار و رموز آیات قرآنی بوده است.  او نخستین روحانی در ایران است که پیوند دانشگاه و روحانیت را ترویج کرد .  آیت الله غروی ، مبارزات سیاسی خود را همزمان با شهید مدرس و از زمان پیدایش فرقه ضاله و فاسد بهائیت در کاشان آغاز کرد و با رواج بهائیت بعنوان عوامل صهیونیسم که با فعالیت علنی خود عرصه را بر مسلمانان تنگ کرده و عامل فساد اخلاقی شده  بودند مبارزه جدی داشت.  مرحوم آیه الله غروی از آنجا که وجود این فرقه را باعث به خطر افتادن اعتقادات دینی مردم می دید ، در یک اقدام شجاعانه فتوای اعدام سلیمان برجیس یهودی را داد که این فتوا توسط افراد گروه فدائیان اسلام ، درکاشان اجرا می شود .
بعد از اجرای حکم اعدام برجیس ، کسبه و تجار کاشان با شنیدن این خبر بازار را تعطیل و همراه با مردم شهر در حمایت آیت الله غروی به منزل ایشان آمده تا وی را از خطرات احتمالی دستگاه وقت محافظت نمایند. دستگاه وقت هم بدنبال این ماجرا در صدد برمی آید تا آیت الله غروی را پس از دستگیری به یک نقطه بسیار دور دست تبعید کند که با مقاومت و ممانعت مرحوم آیت الله کاشانی(ره) در برابر این دستور آیت الله غروی تحت الحفظ به منطقه ای در جنوب تهران تبعیدمیشود.  وی در تهران با اینکه تحت نظر بود . در سال ۱۳۴۲ با حمایت از قیام امام خمینی(ره) مدتی در زندان بود . و حتی به دستور شخص شاه نامش از دفتر تلفن حذف  و تلفن منزلش قطع می شود و کسی حق ملاقات با این روحانی مجاهد را ندارد .( در آن ایام موبایل نبود ، فقط برخی خانه ها تلفن ثابت داشتن ، و هر کس این نوع تلفن را در منزل داشت ، یک دفتر تلفن هم از مخابرات میگرفت که به ترتیب حروف الفباء نام و شماره تلفن همه مشترکین در آن چاپ شده بود ) نام کسانی که با حکومت شاه مخالف بود از این دفتر حذف میشد تا کسی دسترسی به آن فرد نداشته باشد . مبارزات آیه الله غروی تا سالهای آخر عمر وی ادامه داشت تا جائیکه دستگاه پهلوی از طریق شخصی که در نقش پزشک به منزل ایشان جهت درمان وی رفت و آمد می کرد ، آیت الله غروی را با تزریق آمپول از ناحیه دو پا فلج و ایشان را خانه نشین کردند .  سرانجام ایشان در آذر ماه سال۵۷ ( دو ماه مانده به پیروزی انقلاب ) به رحمت خدا رفتند و پیکر مطهرش در جوار مرحوم ملامحسن فیض به خاک سپرده شد . ادامه دارد ... https://eitaa.com/sheykhabdolrahim