eitaa logo
منتظران ظهور "تولید دارو تختی"
775 دنبال‌کننده
22هزار عکس
4.6هزار ویدیو
34 فایل
#منتظران_ظهور_تولید_دارو_تختی https://eitaa.com/shhdMoezGholami_Jahadi مدیریت کانال @Tasbih1361
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🧡 °○•انبیا هر یک گروهے را شفاعت مے کنند✨ •●°انبیا را یڪ‌بہ‌یڪ شفاعت مےکند😍🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 آدرس کانال ما✨💠: http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
﷽ 🌹ماه ، ماه خوبی‌ها رسید 🌹ماه فضل و رحمت و رضوان رسید 🌹بانگ آمد بر تمام خاکیان 🌹چون ع آمد به دنیا 🌹نور اعلا هم رسید 🌹بعد از آن آمد 🌹 به دنیا با وفا 🌹در پی آن دو خوبان ، 🌹 هم رسید 🌹در نهایت می‏رسد در ماه 🌹دو گل دیگر ز باغ دو سرا 🌹هم این پرچمدار زیبای جوان 🌹هم گل نرگس ، مهربان یار با وفا ماه ماه خوبی و صفاست در همه روزش ز مهر دنیای ما هم پر بهاست 🌹حلول ماه پر فیض شعبان مبارک باد https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🌷محبین فاطمه (۲)👇 💗شفاعت حضرت فاطمه(س) در روز قیامت: امام باقر(ع): به خدا قسم ای جابر درروز قیامت فاطمه (س) جدا می کند و نجات می دهد شیعیان ومحبین و دوست دارانش را همچنان که مرغ دانه ی خوب از دانه ی بد را جدا می کند. زمانی که شیعیان او با آن حضرت نزدیک در بهشت می رسند، خداوند در دل های آن ها می اندازد که برگردید و نگاه کنید، بر می گردند و نگاه می کنند. خداوند می فرماید:👈 چرا برگشتید؟ در حالی که فاطمه(س) دختر حبیبم در بین شماست! و هر آینه شفاعت، او را درباره ی شما خواهم پذیرفت...می گویند: خدایا دوست داریم قدر و منزلت ما شیعیان فاطمه (س) در این روز شناخته شود... پس از جانب خداوند خطاب می شود، ای دوستان من برگردید و نگاه کنید و ببینید هر کسی شما را به خاطر دوستی فاطمه (س) دوست داشته است، هر کسی شما را اطعام کرده است؟ هرکس را که به خاطر زهرا(س) شما دوستداران فاطمه را اطعام کرده، نیکی نموده وباجرعه ی آبی سیراب تان کرده است و یا غیبت افرد را از شما به خاطر دوستی فاطمه(س) برگردانده، دست او را بگیرید و به بهشت واردش کنید. سپس امام باقر(ع) فرمود: به خدا قسم باقی نمی ماند در بین مردم جزشک کننده، یا منافق ویا کافر. بحارالانوار، ج 43، ص65 🌷وصیت یک شهید🌷 😢💔من مي روم امّا اگر زنده برنگشتم، به ياد محسن فاطمه گريه کن و اگر سلاح دشمن قلبم را پاره پاره کرد، به ياد حسنش گريه کن و اگر تير بر تارک سرم خورد و آن را دو نيم کرد، به ياد شوي فاطمه گريه کن و اگر بدنم را پاره و لهيده يافتي، به ياد حسينش گريه کن ولي اگر جسمم را ديگر هرگز نيافتي، به ياد فاطمه گريه کن که من نيز به ياد او بارها گريه کردم و هميشه گريه خواهم کرد؛ چون از او مظلوم تر سراغ ندارم.اينک من مي روم تا انتقام سیلي بگيرم.😢💔 کتاب شهدا و اهل بیت، ناصر کاوه 💥روضه حضرت زهرا(س):👇 🌟 خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند ... حاج حسین خرازی بی قرار بود اما به رو نمی آورد. خیلی‌ها داشتند باور می‌کردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد. حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم، تورجی‌ زاده را پیدا کن... شهید تورجی‌زاده فرمانده گردان یا زهرا سلام الله علیها بودند و مداح با اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا(س) بود. خلاصه تورجی را پیدا کردند... حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی چند خط روضه حضرت زهرا(س) برام بخون.... تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت... صدا را روی تمام بی سیم‌ها انداخته بودند. خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند. خط را گرفته بودند. عراقی‌ها را تارو مار کردند. تورجی خونده بود:       " در بین آن دیوار و در       زهــرا صدا می زد پدر       دنبال حیـدر می دوید      از پهلویش خون می چکید      زهرای من، زهرای من..." کتاب شهدا و اهل ببت، ناصرکاوه 🌷ازسلمان نقل شده كه پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند: ☀️اى سلمان! هر كس دخترم فاطمه(س) را دوست بدارد، او در بهشت و كنار من خواهد بود و هر كس او را دشمن بدارد گرفتار آتش مى‌شود. ☀️سلمان! محبت به فاطمه(س) در یکصد جا به درد مى‌خورد: از جمله آنها: هنگام مرگ، عالم برزخ، درياى ميزان، عرصات محشر، پل صراط و محاسبه اعمال.... ☀️سلمان! واى بر كسانى كه به او ظلم كنند و واى بر آنان كه به شوهر او جفا نمايند، واى بر ستمگرانى كه به فرزندان و شيعيان وى ستم كنند. متن حدیث: يا سلمان! من احب فاطمه بنتى فهو فى الجنه معى، و من ابغضها فهو فى النار. يا سلمان! حب فاطمه ينفع فى ماه من المواطن، ايسر ذالك المواطن الموت و القبر و الميزان و المحشر و الصراط و المحاسبه... يا سلمان! ويل لمن يظلمها و يظلم بعلها اميرالمومنين عليا، و ويل لمن يظلم ذريتها و شيعتها. «فرايدالسمطين،ج 2،ص67 - بحارالانوار،ج27،ص16» من رزق سال کشور را در شب های فاطمیه می‌گیرم ☀️یکی از نقل قول های که در سال های اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفت، مربوط می شد به کلامی که رهبری معظم انقلاب بعد از مراسم عزای حضرت زهرا(س) هنگام صرف شام به یکی از حاضران فرمودند. یکی از حاضرین در سفـره شام مراسم ایام فاطمیه بیت رهـبری نـقل کرده است که سخنران مراسم، بعـد از سخنرانی در حسینه امام خمینی(ره) هنگام صرف شام در محضر مقام معظم رهبری به ایشان عرضه داشت: «رخی گلایه می کنند که چرا حضرتعالی با این کسالت جسمانی اینقدر برای مراسم وقت می گذارید و از اول تا آخر مراسم وقت می گذارید و از اول تا آخر مجلس فاطمیه و روضه را می نشینید.» 🌷معظم له نیز در جواب فرمودند: «آنها نمی دانند، من رزق سال کشور را در شب های فاطمیه می‌گیرم.»
❤️🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃❤️ ✅داستان عجیب یکی از بچه هایی که برای جشن تکلیف مهمان حضرت آقا بودن 🦋داستان زهرا فرزند شهید مدافع حرم عبد المهدی کاظمی🦋 ✍عبد المهدی قبل رفتنش بهم گفت وقتی من شهید شدم اگه رفتی دیدن رهبرم به ایشون بگو عبد المهدی گفت آقا جون یه جان نا قابل بیشتر نداشتم اینم دادم در راه از شما .... 🦋همش تو ذهنم بود و منتظر که کی نوبت ما میشه و مشرف به دیدار اقا میشیم.... چند سال گذشت و خبری نشد،ولی این خواسته عبد المهدی از ذهنم پاک نمیشد .. یه روز یکی از دوستام زنگ زد گفت عازم حرم اربابم ،عازم نینوا...🕌 دلم پر کشید سمت حرم ،،بغضی گلو گیر داشتم اشکم جاری بود همونجا گفتم اقا جان خودت کمک کن من بتونم خواسته عبد المهدی رو انجام بدم.... 🦋یه نامه نوشتم کتبا از اقا امام حسین ع طلب کمک کردم و لیاقت حضور محضر آقا رو ازشون خواستم تا بگم حرف شهیدمو ... نامه رو دادم دوستم و گفتم بندازش تو شیش گوشه ی ارباب💔 دوستم رفت و نامه رو انداخت و برگشت خیلی از اون ماجرا نگذشته بود که باهامون تماس گرفتن و گفتن اماده بشین برای دیدار با رهبر انقلاب👌 شوکه شده بودم،،خوشحال ،،متعجب ،،راضی ولی استرس داشتم ،، ذوق داشتم لحظه شماری میکردم واسه اونروز... به بچه هام گفتم و اماده شده بودیم واسه رفتن دل تو دل هیچ کدوممون نبود ،،اخه بچه ها همیشه حسرت این رو داشتن ... آرزوشون بود و الان اون ارزو براورده شده بود حس غریبی بود سر از پا نمیشناختیم مخصوصا ولی شب رفتنمون به دیدار ... 🦋 دختر کوچیکه چشمش مشکل پیدا کرد قرمز شد ،،چرک کرد،،آب و چرک شدید از چشمش سرازیر بود ... همونجا تو مسیر بردمنون بیمارستان پانسمان و دارو .. ولی افاقه نکرد ،،هیچ دارویی اثر نداشت چشمش بد تر و بد تر شد و به شدت باد کرده بود حتی دل نگاه کردن به چشمشم نداشتم مونده بودم چرا...چرا امشب...چرا اینجا..چرا اینجوری شد‌.... 🦋خلاصه با همین چشم مجروح حاضر شدیم تو اتاق مخصوص دیدار با نشستیم تشریف اوردن نشستن بچه ها همشون رفتن نزدیک با اقا حرف زدن ایشون بغلشون کرد... همه رفتن جز 😓 هر چقدر بهش اصرار کردم که پاشو برو جلو نرفت... گفت روم نمیشه با این صورت برم جلو جلو بقیه😭❤️ نرفت تا اینکه ..... ✅ادامه دارد.....
💚قسمت دوم 🦋تا اینکه جلسه تمام شد و رفتیم خونه... از فردای اونروز اخلاقش عوض شد بد اخلاقی میکرد،لج میکرد،مدرسه نرفت همش گریه و گریه و گریه.... که چرا من نرفتم تو بغل آقا 😔 چرا من نرفتم جلو و دست آقا رو ببوسم چرا من محروم شدم😭 🦋منم حرفشو قبول داشتم بدای همین چیزی نمیگفتم فقط غصه میخوردم ک چرا اینطوری شد چند وقتی گذشت و طول کشید تا آروم بشه یه روز تو خونه نشستته بودیم ک تلفن خونه زنگ زد.... +الو بفرمایید: -سلام از دفتر حضرت آقا هستم +بله،چی ؟ -از دفتر حصرت آقا مزاحم شدم با زهرا خانوم کار دارم 😳 🍃باورم نمیشد ،گیج شده بودم ،یعنی چی ... گفتم بله بفرمایید 🍃گفتن گوشی رو بدین به زهرا خانوم حضرت آقا باهاش کاردارن‼️‼️ 🔹من هاج و واج و بهت زده یه نگاه به تلفن یه نگاه به زهرا گفتم باهات کار دارن ،حضرت آقان اشک از چشمام بی اراده جاری بود ،خود‌خودشون😭 ❤️الو جان ،آقاجون سلام ..... با زهرا صحبت کردن و بهش گفتن به زودی به دیدن من میای آماده سفر شو😍 سر از پا نمیشناخت،،اشک شوق تو چشماش حلقه زده بود از خوشحالی نمیدونست باید چیکار کنه ..😇 🔹ولی خب کی ،کجا ،چه طوری،برام هنوز باورکردنی نبود‼️ 🍃تا اینکه ..... ✅ادامه دارد....