eitaa logo
مجمع‌ جهانی‌ شیعه‌ شناسی
517 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
907 ویدیو
263 فایل
هدف ما تبیین معارف دینی هست حتما پین کانال رو مطالعه کنید☘️ سایت https://shiastudies.com/fa/ ایتا و روبیکا: @shiastudies سروش: https://splus.ir/shiastudie10 تلگرام: @Shie_shenasi اینستاگرام: @Shieh_shenasi پخش زنده (هیئت آنلاین): https://heyatonline.i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸حضرت علی اصغر علیه السلام هیچ کس نمانده بود که حسین علیه السلام دردش را با او بگوید و چه دردناک بود وقتی که فقط زین العابدین علیه السلام را در خیمه می‌دید. تمام زنان حرم را جمع کرده بود تا خداحافظی کند که ناگاه صدایی او را متوقف کرد.صدای گریه‌های اصغر شش ماهه اش که با این گریه یاری پدر و شهادت در راه او را فریاد می‌زد شنیده بود! فرصت رفتن پیش علی را نداشت به میدان رفت تا گفتنی‌ها را بگوید. آخرین حجت را بر مردم تمام کرد و بانگ برآورد: «هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟ هل من موحد یخاف الله فینا؟ هل من مغیث یرجو الله باغاثتنا؟ هل من معین یرجو ما عندالله فی اعانتنا؟» یعنی: «آیا مدافعی هست که از حریم رسول خدا دفاع کند؟ آیا یکتاپرستی هست که از خدا بترسد و ما را یاری دهد؟ آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا ما را یاری رساند؟ آیا کسی هست که به خاطر روضه و رضوان الهی به نصرت ما بشتابد؟» صدای این کمک‏ خواهی امام که به خیمه‌ها رسید ناله زنان حرم بلند شد.همه گریه و شیون می‌کردند، اما امام صدای گریه‌ای را شنید که طاقتش را نداشت علی تشنه بود و امام این را خوب می‌دانست. فهمیده بود که این ناله‌ها برای تشنگی است. امام علیه السلام قنداقه علی اصغر را در دست گرفت و به سوی دشمن رفت؛ در مقابل لشکر یزید ایستاد و فرمود:: «ای مردم! اگر به من رحم نمی‌کنید بر این طفل ترحم نمایید ...» اما گویی این جماعت بویی از رحم و انسانیت نبرده و تنها در فکر خوی حیوانی گری خویش بودند.عمر سعد به حرمله گفت نمی خواهی جوابش را بگویی؟ حرمله گفت پدر یا پسر؟ و عمربن سعد گفت مگر آن کوچک و سفید را نمی بینی... امام علیه السلام دستان خود را از خون علی اصغر پر کرد و به آسمان پاشید و گفت: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله» «تحمل این مصیبت بر من آسان است چرا که خداوند آن را می‌بیند». اما هنوز جمله اش را تمام نکرده بود که «حصین بن تمیم» تیر دیگری افکند که بر لبان مبارک حضرت علیه السلام نشست: و خون از دهان او جاری شد.امام روی به آسمان کرد و اینگونه نیایش نمود: «خدایا! سوی تو شکایت می‌کنم از آنچه با من و برادران و فرزندان و خویشانم می‌کنند» آن روز همه سربازان حسین ابن علی خود را فدای امامت کردند و حتی اصغر شش ماهه هم طاقت ماندن نیاورد و رفت 🔸مجمع جهانی شیعه شناسی👇 https://eitaa.com/shiastudies/85%F0%9F%94%B9