eitaa logo
تاریخ تشیع
177 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
4.6هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
📝گفت🔻 سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن به هیچ چیز و هیچ کس هم فکر نکن، ما بی طرفیم، کار به کسی نداریم... به ما چه فلانی دزدی میکنه! فلانی رشوه گرفت.. فلانی درد و مشکل داره! 📝گفتم🔻 را خوانده ای... دو دسته جمله دارد یا یا ؛ جامعه هم دو دسته دارد... مورد سلام اهل بیت(ع) و مورد لعنشان، عاقبت هم دو دسته میشوند، و ، وسط ندارد. 📝گفت 🔻 حتی ها؟؟؟؟ 📝گفتم🔻 در زیارت جوابت هست... ( و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله) امام صادق(ع) آن بی طرف ها را هم لعن کرده... البته زیاد هم بی طرف نبودند... هر که در لشکر (ع) نباشد در محفل شراب باشد یا نماز... یزیدی است. گفت🔻 زمانه عوض شده ، فرق کرده... گفتم🔻 باز زیارت عاشورا جوابت را داده، (و اخر تابع له علی ذلک) تا اخرالزمان هر کسی مثل این ها باشد لعن شده.. قرار نیست که فامیلیش یزیدی باشد. گفت🔻 با این حساب کل یوم عاشورا یعنی چه؟ گفتم🔻 یعنی حسین زمان و شمر امروزت را بشناسی. در هیئتی که بوی استکبار ستیزی، نباشد ابن زیاد هم در آن هیئت سینه میزند. گفت🔻 حسین زمان که در است؟ گفتم🔻 اگر میخواهیم کوفی نباشیم باید بدانیم تا حسین نیامده، ولی امر است. 👈ببین چقدر گوش به فرمان هستی . ❤️🍃🌷🍃❤️
ری علمی و عملی وی بر دیگران پس از پدرش را نخستین دلیل بر وی دانسته‌اند واقعه و اسارت واقعه امام (ع) در واقعه و در روزی که امام (ع) و یارانش به رسیدند، 😭😭به شدت بیمار بود به گونه‌ای که در مواردی که می‌خواستند او را به برسانند،😔 عده‌ای گفتند: او را همین بیماری که دارد کفایت می‌کند پس از واقعه ، امام و اهل بیت امام (ع) را به اسیری گرفتند و روانه و کردند. هنگام بردن اسیران از به ، بر گردن امام (ع) غل و [جامعه، طوق مانندی است که دست‌ها و گردن را با آن به هم می‌بندند] نهادند و چون بود و نمی‌توانست خود را بر پشت نگاهدارد هر دو پای او را بر شکم بستند😔😔 زیاد، امام (ع) و سایر کربلا را در زندان نگهداشت و نامه‌ای به نوشت و از کسب تکلیف کرد. پاسخ داد، اسیران و سرهای کربلا را به بفرستد. ابن زیاد، امام (ع) را غل بر گردن نهاد😔😔 و با همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه کرد ✍خطبه امام (ع) در شام خواند و خود و پدر و خویش را به مردم شناساند و به گفت که آنچه و کارگزاران او بر زبان‌ها انداخته‌اند، درست نیست. پدر او خارجی نیست و نمی‌خواسته است جمعیت را بر هم بزند و در بلاد اسلام برانگیزد. او برای حق و به دعوت به پاخاست تا دین را از که در آن پدید آمده، بزداید و به سادگی و پاکی عصر خود برساند به ✍به نوشته مفید، امام حسین (ع)، به دستور یزید، از به سوی حرکت کردند. (ع) که سال پس از واقعه زنده بود،همواره تلاش می‌کرد یاد و خاطره کربلا را زنده نگه دارد. هر گاه آب می‌نوشید به یاد پدر بود و بر (ع) گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت😭😭😭 در روایتی از (ع) آمده است، « (ع) چهل سال بر پدر گریه کرد، در حالی که روزها روزه بود و شب‌ها به نماز می‌ایستاد، هنگام افطار که برای ایشان آب و غذا می‌برد ✍بعد از در سال ۶۳ قمری، مردم علیه امویان قیام کردند که این در پی داشت و به واقعه حَرّه شهرت یافت. مردم شهر با بن حنظله -که پدرش حنظله به الملائکه معروف بود- بیعت کردند و را که شمار آنان به ۱۰۰۰ تن می‌رسید، نخست در خانه مروان بن حکم به افکندند، سپس از شهر بیرون راندند.[۴۰] (ع) از آغاز خود را کنارکشید و با مردم همراه نگشت، چون پایان کار را می‌دانست👇👇👇👇 در روزهای پرگیرودار حره، مروان بن حکم (از اهل بیت(ع)) نزد بن عمر رفت و از او خواست تا وی را نزد خود نگاه دارد، ولی نپذیرفت. مروان چون از حمایت او ناامید شد به (ع) برد. امام با بزرگواری خاص خود خواهش او را $قبول فرمود و خانواده مروان را همراه با زن و خود به (چشمه‌ساری نزدیک مدینه از جانب راست کوه ) فرستاد👇👇👇👇 در این ، ۴۰۰ خانواده را تحت کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر ( لشکر یزید در حره) در بود آنان را می‌پرداخت🍃 ✍نهضت یکی دیگر از نهضت‌های پس از واقعه بود که رهبری آن را بن صرد خزاعی، به همراهی تنی چند از دیگر سرشناسان در بر عهده داشتند.[۴۳] توابین در بر آن بودند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت(ع) بسپارند و در آن زمان از نسل (س)، کسی بن (ع) برای این کار وجود نداشت؛ اما سیاسی خاصی بین (ع) و توابین وجود نداشته است.[ قیام ✍قیام سومین جنبش پس از واقعه است و درباره ارتباط سجاد(ع) با این جنبش ابهاماتی وجود دارد. گفته شده که پس از آنکه موفق شد در ، را به سوی خود جذب کند، از (ع) جست، روی خوش نشان نداد سپاسگزارم
سیدعلیرضا: شمر بن ذی‌الجوشن لعنت الله علیه شِمْرِ بْن ذِی‌الْجَوْشَن (کشته شده در ۶۶ق)، از و از فرماندهان عمر بن سعد در واقعه که به سبب در این واقعه، از چهره‌های منفور نزد است. از جمله اقدامات او در واقعه زمینه‌سازی مسلم بن عقیل،😔 برافروختن آتش در روز ، فرماندهی جناح چپ عمر بن سعد، به شهادت رساندن امام (ع)،😭 حمله به و تلاش برای کردن امام (ع) است.😭😭 شمر بن ذی‌الجوشن فردی نام کامل شمر بن شُرَحبیل(ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن کنیه نسب/قبیله خاندان بن کلاب / قبیله هَوازِن درگذشت ۶۶ق نحوه درگذشت به دست یاران شمر پیش از آن، در جنگ در سپاه امام (ع) بود؛ ولی بعدها در جمع دشمنان امام و درآمد. در زیارت از شمر با لعن و یاد شده است. او در مقابل ثقفی شکست خورد و سر از جدا گردید. نسب شمر شِمر بن ذی الجَوْشَن، ابوسابغه، از و رؤسای قبیلۀ از تیرۀ بنی عامر بن صَعْصَعَه و از ضِباب بن بودازاین رو، از او با نسب‌هایی چون ، ضِبابی و یاد کرده‌اند. در مورد تاریخ ولادت شمر اطلاع درستی در دست نیست.😐 پدر شمر (ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن نام داشت. دربارۀ سبب نام‌گذاری او به ذی الجوشن برخی به جهت برآمده بودن به ذی الجوشن معروف شده است. به قولی نیز، نام او بن ربیعه بود. ذوالجوشن به خواسته اکرم (ص) برای پذیرش اهمیتی نداد اما پس از فتح ، چون مسلمانان بر مشرکان ✌️پیروز شدند، اسلام آورد. درباره 🧕مادر شمر اطلاع چندانی در دسترس نیست. در واقعه ، امام (ع) پس از اهانت شمر، وی را پسر زن خطاب کرده است. شمر بن ذی الجوشن در ابتدا از یاران امام (ع) بود. وی در جنگ ، آن حضرت را یاری کرد و در مبارزه با اَدهم بن باهِلی (از سپاه شام)، صورتش به شدت گشت اما بعدها ازامام (ع) روی گرداند و از دشمنان پر کینۀ او و خاندانش شد😔😔 شمر هنگام حُجر بن عَدی (از صحابه (ص) و از یاران امام (ع)) در سال ۵۱، جزو کسانی بود که نزد بن ابیه به دروغ داد که حجر مرتد شده و شهر را به کشیده است. در حادثۀ نیز، او از و مسببان شهادت امام (ع) بود😭😭 نقش او در واقعه وقتی بن عقیل در سال ۶۰ قمری از سوی امام ۱حسین به رفت، شمر از جمله افرادی بود که از طرف بن زیاد، حاکم ، مأمور شد مردم را از اطراف پراکنده سازد. وی در سخنانی مسلم را نامید😔 و را از سپاه ترساند.😰 پس از آنکه امام به رسید، عمر بن سعد، فرمانده لشکر ، قصد جلوگیری از و ریزی داشت و به دنبال راه حل مسالمت آمیز بود اما شمر، ابن زیاد را که به نظر می‌رسید با قصد عمر بن سعد است، به جنگ با تشویق کرد😔😔 در عصر روز ۹ سال ۶۱ قمری، شمر با چهار هزار و نامۀ تهدیدآمیزی از سوی ابن زیاد، برای عمر بن سعد به رسید. ابن سعد با دیدن نامه، به شمر گفت کاری را که در آن امید صلاح بود کردی. با این حال، عمر سعد دستور ابن زیاد مبنی بر اخذ از امام یا جنگ با او را پذیرفت و شمر سردار سپاه او گردید. شمر برای حفظ سنّت و پیوندهای ، از آنجا که با‌ ام ، مادر حضرت ، هم قبیله بود، در عصر عباس و برادرانش را زاده‌ خود صدا کرده و خواست تا نامه‌ای از ابن زیاد برای آنان بگیرد، اما آنها نپذیرفته و در کنار ماندند. روز صبح روز عاشورا، شمر قسمت چپ جبهه ابن سعد را برعهده گرفت و هنگامی که با و مشتعل در اطراف خیمه‌های علیه‌السلام و روبه رو شد، با گستاخانه سخن گفت پس از آنکه امام علیه‌السلام برای تذکر به سپاه خطبه‌ای در سابقۀ درخشان و از رسول (ص) در مورد دوستی اهل آغاز نمود، شمر کلام را قطع کرد اما بن مظاهر به او پاسخ دندان‌شکنی داد😒 یک بار دیگر زمانی که زُهَیر بن قَین، از یاران ، به پند و اندرز پرداخت و آنان را به یاری امام دعوت کرد، شمر به سوی او پرتاب نمود و به او کرد.😔😔 وقتی عبداللّه بن عُمَیر کلبی به رسید، شمر به خود (رستم) دستور داد تا با همسر عبداللّه را که بر بالینش نشسته بود نیز به رساند.😔 شمر، بن هِلال جَمَلی، یار دلاور امام ، را
📗سيّد، در كتاب «لهوف» مي‌گويد: 💢چون خبر گرفتار شدن و آنچه از صدمات بر او وارد شده بود به حضرت عليه السلام رسيد، 🔻 خود آن حضرت  با كساني كه با او بيعت كرده بودند براي جنگ با از خانه خارج شد، 💥 از ترسش به دارالاماره پناه برد، و افراد آن ملعون، با ياران مسلم عليه السلام به جنگ و قتال مشغول شدند ⚔ 🔺🔺🔺🔺
🌙هنگامي كه شب فرا رسيد، اصحاب عليه السلام كم كم پراكنده شده و به يكديگر مي‌گفتند: ✍ چه كار داريم كه در فتنه و فساد عجله كنيم، بهتر است در خانه‌هاي خود بنشينيم، و كاري با اين قوم نداشته باشيم تا اين كه خداوند امر اين گروه را اصلاح كند. 🔶🔶🔶🔶
📙سپس سيّد ابن طاووس،می گويد: ✍مردم پيوسته از دور عليه السلام پراكنده مي‌شدند با مسلم عليه السلام، جز باقي نماند، 🔸🔸🔸🔸🔸 🌙 هنگامي كه مغرب شد و مسلم عليه السلام براي نماز مغرب وارد مسجد شد. آن ده نفر نيز پراكنده شدند، حضرت مسلم يكّه و تنها از مسجد خارج شد و در كوچه‌هاي كوفه سرگردان مي‌گشت نمي دانست به كجا رود؟ 🔹🔹🔹🔹🔹
🔷 عليه السلام در خانه بر سجاده مناجات خويش نشسته بود و تعقيبات خود را به جاى مى آورد. ✨✨✨✨✨✨✨ 💫🌀 صداى شيهه اسبان و سر و صداى سربازان كه خانه را محاصره كرده بودند،  توجه او را جلب نمود. 🔸🔸🔸 ✍سريع از جاى خود برخاست و لباس رزم پوشيد.🗡
🧕 ، سراسيمه نزد او آمد. عليه السلام با قلبى مالامال از آرامش به او فرمود: ✍اى طوعه! تو با لطفى كه در حق من نمودى، از شفاعت صلى الله عليه و آله بهره مند گشتى. 💫💫💫💫💫 🖊 دیشب در خواب عمويم، را ديدم.  آغوش به رويم گشوده بود و فرمود: فردا مهمان ما خواهى بود. ✨✨✨✨✨ 🧕اشك، مجال از ستانده بود و با حسرت، مهمان يك شبه خود را تماشا مى كرد. ــــــــــــــــــــــــــ 📙كامل بهائى، جلد ۲، صفحه ۲۷۵؛ 📗نفس المهموم، صفحه ۱۰۸
🔷 عليه السلام، تيغ از ميان كشيد و از اتاق بيرون آمد.🗡 ✨✨✨ 🥷🥷چند تن از سربازان به داخل خانه هجوم آوردند. 💎 عليه السلام به آنان حمله كرد و آنان را از خانه بيرون راند.🗡 ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 🥷🥷سربازان براى بيرون كشيدن او، بالاى ديوارها و بام هاى خانه هاى اطراف رفتند و دسته هاى نى را آتش زده و بر سر و روى  عليه السلام انداختند و سنگ بارانش نمودند.🔥🔥🔥
حضرت «ع» وصیت آخرش این بود🔰🔰 📜مدتی که در کوفه بودم قرضی دارم،  زره و شمشیر مرا بفروشید و قرضمن را ادا کنید ⚠️
📘به نظر می‌رسد هیچ یک از کتاب‌های تاریخی کهن تعداد فرزندان را به  صورت یک جا و منسجم ذکر نکرده اند. 🍃🍃🍃🍃 📗نویسنده کتاب نیز به این مطلب اشاره کرده است. 🖊اسامی فرزندان (ع) که به صورت پراکنده درکتب تاریخی ذکر شده است به صورت ذیل می‌باشد 🔰🔰🔰🔰🔰