eitaa logo
داستان زندگی شهدا، دختر شینا
86 دنبال‌کننده
4 عکس
0 ویدیو
0 فایل
رمان مذهبی دختر شینا، زندگی نامه شهید سردار ستار ابراهیمی هژیر به روایت همسر ایشان ارتباط با ادمین @javan114
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷هر روز با شهداء🌷: سلام بر دوستان همراه شبتون بخیر از امشب قصه شهید شاهرخ ضرغامی معروف به حُر انقلاب رو براتون میذارم برای شادی روحشان صلوات وقتی از گذشته زندگی خودش حرف می زد داستان حُر را بازگو می کرد خودش را حُر نهضت امام می دانست. می گفت: حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید، من هم باید جزء اولین ها باشم. در همان روز های اول جنگ از همه جلوتر پا به عرصه گذاشت. آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان برای سرش جایزه تعیین کردند. آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسد. رفت و رفت. آنقدر رفت تا با ملائک همراه شد . شاهرخ پروازی داشت تا بی نهایت. پس از سی و یک سال زندگی پر فراز و نشیب درهفدهم آذر پنجاه و نه در دشتهای شمال آبادان این پرواز را ثبت کرد. پروازی با جسم و جان. کسی دیگر او را ندید ؛ حتی پیکرش پیدا نشد. روایت زندگینامه شهید، از تحولی روحی و معنویِ شهید ضرغام در جریان حوادث قبل از انقلاب تا انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی حکایت می کند. تحولی که ریشه در مفاهیم و معارف عمیق اسلام دارد و بازگشت به خویشتن و توبه نصوح را برای هر انسانِ طالب حقیقت بازگو می کند با اشاره به آیات آخر سوره فرقان : «شاهرخ را به راستی می توان مصداقی کامل برای این آیه قرآن(کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد، اینها کسانی هستند که خدا بدیهایشان را به خوبی تبدیل می کند) معرفی کرد. چرا که او مدتی را در جهالت سپری کرد. اما خدا خواست که او برگردد. (مقدمه) نوشتن متن كتاب تمام شــده بود . مي خواستم مقدمه را بنويسم. به دنبال شعر يــا مطلبي از بــزرگان بودم كه در آغاز مقدمه بياورم. آخر شــب، مشغول خواندن قرآن بودم . دوباره به فكر مقدمه كتاب افتادم. به ناگاه آيات آخر سوره فرقان بهترين جمله را به من نشان داد: "كســي كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايســته انجام دهد ، اينها كســانی هســتند كه خدا بديهايشــان را به خوبيها تبديل مي كند و خداوند آمرزنده و مهربان است" آري را به راستي مي توان مصداقي کامل براي اين آيه قرآن معرفی كرد. چرا که او مدتي را در "جهالت "سپري كرد. اما خدا خواست که او برگردد. داستان زندگي او، ماجراي"حُر" در کربلا را تداعي مي کند . بسياري از مورخينّ براي حُر گذشته زيبائي ترسيم نمي کنند. اما کشتي نجات آقا ابا عبدالله ( علیه السلام ) او را از ورطه ظلمات نجات داد و براي هميشه تاريخ نام او را زنده کرد. مشــعل هدايت ســالارشهيدان راه را به داســتان ما نشان داد و کشتي نجات ايشــان، او را از ورطه ظلمات رهائي بخشيد. پس از توبه ديگر به ســمت گناهان گذشته نرفت. براي کسي هم از گذشــته ســياهش نمي گفت . هر زماني هم که يادي از آن ايام مي شــد، با حسرت و اندوه مي گفت: غافل بودم. معصيت کردم. اما خدا دستم را گرفت. لذا اگر در قســمت هائي از گذشــتها ياد مي کنيم، نمی خواهيم زشــتي گنــاه و نافرماني پروردگار را عادي جلوه دهيم. بلکه فقــط مي خواهيم او را آنچنان که بوده توصيف نمائيم. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎┄┅═✧❁•🌺•❁✧═┅┄ نام: شاهرخ شهرت: ضرغام تولد: ۱۳۲۸ تهران شهادت: آبادان ۵۹/۹/۱۷ اينها مشخصات شناسنامه اي اوست. کسي که در سي و يک سال عمر خود زندگي عجيبي را رقم زد. از همان دوران کودکي با آن جثه درشت و قوی خود، نشان داد که خلق و خوي پهلوانان را دارد. هيچ گاه زير بار حرف زور و ناحق نميرفت. دشمن ظالم و يار مظلوم بود. دوازده سالگي طعم تلخ يتيمي را چشيد. از آن پس با سختي روزگار را سپري کرد. در جواني به سراغ کشتي رفت. سنگين وزن کشتي مي گرفت. چه خوب پایه هاي ترقي را يکي پس از ديگري طي مي کرد. قهرمان جوانان، نايب قهرمان بزرگسالان کشتي فرنگي. همراهي تيم المپيک ايران و ... اما اينها همه ماجرا نبود. قدرت بدني، شجاعت، نبود راهنما، رفقاي نا اهل و... همه دست به دست هم داد انساني بوجود آمد که کسي جلو دارش نبود. هر شب کاباره، دعوا، چاقوکشي و ... پدر نداشت. از کسي هم حساب نمي برد. مادر پيرش هم کاري نمي توانست بکند الا دعا! اشک مي ريخت و براي فرزندش دعا مي کرد. خدايا پسرم را ببخش، عاقبت به خيرش کن. خدايا پسرم را از سربازان امام زمان-عج- قرار بده. ديگران به او مي خنديدند. اما او مي دانست که سلاح مؤمن دعاست. کاری نمي توانست بکند الا دعا. هميشه مي گفت: خدايا فرزند مرا به تو سپردم. خدايا همه چيز به دست توست. پسرم را نجات بده ! زندگي در غفلت و گمراهي ادامه داشت. تا اينكه دعاهاي مادر پيرش اثر كرد. مسيحا نفسي آمد و از انفاس خوش او مسير زندگي تغيير كرد.