eitaa logo
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
1.3هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
10.8هزار ویدیو
106 فایل
💚شکر خدا را که در پناه حسینیم ❤️ 💚عالم از این خوبتر پناه ندارد کپی متنهاباذکرصلوات حلال‌و گوارای قلبهای پاک عاشقان سیدالشهدا جانم❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 در هر شبانه‌روز حدود ده دقيقه يا يك ربع با خدا خلوت كردن و همچون دوستى كه به زيارت دوست خود مي‌رود، در محضر پروردگار نشستن و به زبانى بى تكلّف، با او راز دل گفتن و در قلب خويش پاسخها را دريافت كردن، تأثير عجيبى در سير سالك دارد. 🔻لذا سالك بايد چنين قرار ملاقات پيوسته‌اى را با خداى خويش داشته باشد و در اين فرصت، همان گونه كه اشاره شد، به انجام عبادات، گفتن اذكار و خواندن ادعيه و مناجات نپردازد و صرفاً به ديدار حضرت دوست و بهره مندى از مجالست با محبوب و گفت‌وگوى صميمى و بى پيرايه با او، با خداى خود كند. 👈مداومت در اين امر سبب مى شود به تدريج چنين خلوتى تمام شبانه‌روز را دربرگيرد؛ به نحوى كه سالك مشغول هر كار و حاضر در هر جمعى باشد، خلوتش با محبوب خدشه‌دار نشود و باقى و برقرار بماند. 📚شراب طهور:استاد مهدی طیّب @yarooghaye
🍃 یذره دلت غم گرفت یعنی آدم بدی شدی! یعنی دور شدی، یعنی داری دورتر میشی! یعنی داری همه عباداتتو خراب میکنی! یعنی خوبیات داره نابود میشه... یعنی سرمایه تو داری آتیش میزنی! خدا میفرماید: این بنده من چرا گرفته ست؟! چشه این؟! چیه؟! داره میگه من خدا ندارم ؟! - نه خدا بخدا این کافر نشده! این همینجوری دلش گرفته! - خب بیخود دلش گرفته، میخواد به دیگران اعلام کنه من خدا ندارم ؟ - نه غلط کرده خدا! من میرم بهش میگم! "خب این بی احترامی به خداست!" اندوه یعنی کفر، اندوه یعنی ناسپاسی، اندوه یعنی بی خدایی، بی عقلی یک لحظه نذارید نشاط و سرور از قلبتون بره... این اندوه های معنوی بطور طبیعی در دل پدید میانا، یعنی هرروز باید شما اندوه تکانی کنی، از دل ترس‌زدایی کنی، از دل حسرت زدایی کنی با این اندوه نمیشه حال خوش داشت..🍃 eitaa.com/yarooghaye
اعمال مستحب ویژه👇 شب اول ماه مبارڪ رمضان روز اول ماه مبارڪ رمضان 🌹👇👇👇👇🌹 https://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
آتش عشق و تب فراق جناب آقای دکتر اسدی گرمارودی نقل کردند: مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج سید حسین شجاعی برایم تعریف کردند: در ایامی که در نجف اشرف ساکن بودم، گاهی به کربلا مشرف می شدم. در همان ایام حضرت آقای مجتهدی هم در ساکن بودند و گاهی شب های جمعه با پای پیاده به کربلا مشرف می شدند. یک شب جمعه ای در معیت ایشان با پای پیاده از نجف به قصد زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام راهی کربلا شدیم. در بین راه به استراحت گاهی رسیدیم و جهت استراحت توقف نمودیم، همین که نشستیم، حضرت آقای مجتهدی با آن حال عجیبشان شروع به خواندن این نمودند: صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را شکر فروش که عمرش دراز باد چرا تفقدی نکند طوطی شکرخا را غرور حسن اجازت مگر نداد ای گل که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را به خُلق و لطف توان کرد صید اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست سهی قدان سیه چشم ماه سیما را چو با حبیب نشینی و باده پیمایی به یاد دار محبان باد پیما را جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را در آسمان نه عجب گر به گفته ی حافظ سرود زهره به رقص آورد مسیحا را آن شب جناب مجتهدی به قدری جانخراش و جانسوز گریه کردند که داشتند تلف می شدند! . من هم تصمیم گرفتم دست ایشان را بگیرم تا کمی آرام شوند اما همین که دستانم با دست ایشان برخورد کرد، گویا قطعه ای آتش را لمس کردم و دستانم به شدت سوخت!! فریاد زدم: سوختم، سوختم، آقاجان بدن شما چیست؟ چرا این گونه است؟! . ایشان هم در همان حال و شدت گریه فرمودند:《سال هاست که در عشق مولا می سوزیم》😭. . دلبر دلم به غمزه ی جادوی خود ربود در های درد بر رخم از هجر خود گشود دست طبیب سوخت چو دست مرا گرفت دیشب تب فراق من از حد گذشته بود ۵۱ 🕊👇👇👇👇👇🕊 https://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
♨️حرفی بزرگ برای قلب های مشتاق 🔸زمان پیامبر شخصی بود که خیلی میل داشت اولین کسی باشد که بر پیغمبر وارد می شود لذا هر روز که می‌آمد می‌دید چند نفری در مسجد هستند و از این جهت غصه می‌خورد. 🔸 یک روز صبح زودتر از همه حرکت کرد و به مسجد آمد دید در مسیر مسجد فقط یک جای پا بیشتر نیست و آن جای پای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است آن را می‌شناخت (پای رسول خدا قدری بزرگ بود و افراد آن را می‌شناختند) خیلی خوشحال شد که امروز بعد از پیغمبر هیچکس به مسجد نیامده و من اولین کسی هستم که به مسجد آمده ام، وقتی وارد مسجد شد دید سلمان هم آنجاست! 🔸 گفت: سلمان تو از آسمان آمدی؟ سلمان گفت: خیر. پرسید: دیشب در مسجد معتکف بودی؟ گفت: خیر. پرسید: پس چگونه است که من از اثرپایی جز اثر پا و کفش مبارک رسول خدا ندیدم؟ 🔸 سلمان گفت: من پیغمبر را خیلی دوست دارم دلم می خواهد در همه چیز خودم را شبیه پیغمبر کرده باشم حتی در قدم زدن لذا مراقب بودم ببینم پیغمبر پای خود را کجا گذاشته اند من هم هم همان جا پا بگذارم. 📌 چرا ما به سلمان فارسی اقتدا نکنیم و به هر شکل و وسیله‌ای ارادت قلبی و عملی خود را به آن عزیز ملکوتی ابراز نکنیم یکی از این ابراز ارادت ها انجام است به نیابت از . مرحوم نخودکی و یکی از اولیای الهی با انجام و اهدای ثواب اعمال مستحبی به امام عصر موفقیت‌های متعددی را کسب کرده‌اند. 📚زبور نور ص ۶۶ 🖤@shirintarinzekr 🖤