eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
1402042802.mp3
22.6M
چه می‌شود که سرانجام آن زمان برسد و قطره نیز به دریای بی‌کران برسد محرم است بیا تا که چشم مرده ی ما برای گریه در این روضه ‌ها به جان برسد چقدر نزد تو با آبروست دستی که برای خرجیِ این ماه بر دهان برسد شبیه فاطمه خوشحال می‌شوی وقتی برای مجلس جد تو میهمان برسد به کربلای شبِ دومت ببر ما را خبر رسیده قرار است کاروان برسد به عرش می‌رسد آقا صدای ناله ی تو اگر به روضه ی گودال، روضه خوان برسد حسین آمده و رأس او قرار شده به شمر و حرمله و خولی و سنان برسد عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402042803.mp3
32.35M
این جا که ذوالجناح زمین گیر می شود ... در خون غروب واقعه تصویر می شود ... یا رب پناه می برم از کرب و البلا ... خواب علی هر آینه تعبیر می شود ... روزی برای گفتن منزل مبارکی ... این دشت پر ز نیزه و شمشیر می شود ... این جا گلوی تشنه ی تیر سه شعبه هم ... از جام چشم ساقی من سیراب می شود ... این جا که حکم قحطی یک قطره شبنم است ... هم بازی گلوی گلم تیر می شود ... باران سنگ منتظر ابر کینه است ... این جا حسین فاطمه تکفیر می شود ... این جا سر حقیقت الله و اکبری ... بر روی نی به گفتن تکبیر می شود ... بمیرم در این دیار غم زده ، کمتر ز نصف روز ... از فرط غصه خواهر من پیر می شود ... جز زیر سم اسب شکستن در این زمین ... از نفس مطمئنه چه تفسیر می شود ... هر کس که زهره اش ز علمدار رفته است ... این جا سر سه ساله ی من شیر می شود ... زینب که شرم می کند از رویش آفتاب ... این جا اسیر حلقه ی زنجیر می شود ... عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402042804.mp3
19.3M
آخ چه صحراییه، تماشاییه که مَشک‌ها تو خیمه پُر آبه هنوز عجب جاییه، تماشاییه تو گهواره شش ماهه خوابه هنوز عجب قافله داره دل می‌بره که اینجا موذن علی اکبره به وقت فرود از روی ناقه‌ها رکاب پای عباس برای خواهره عجب محشره، چه دل می‌بره دل زینبه به تاب و تبه الهی نباشه جدا از حسین دل زینبه که جون بر لبه جدایی نیاره خدا از حسین بمیرم که فردا نداری پناه نداری بجز اهل خیمه سپاه چجوری ببینم که افتاده‌ای تو عریان و بی سر توی قتلگاه نداری پناه توی قتلگاه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402042805.mp3
16.16M
در مکتب حسین این نکته بارزه سینه‌ زنِ حسین هرگز نمی‌کشه دست از مبارزه سراپا زخمی ولی می‌مونیم فقط ما پای علی می‌مونیم سینه‌ زنِ کربُبلا نباید یه ثانیه خونه نشین بمونه حرف امام جامعه نباید یه لحظه هم روی زمین بمونه نحنُ انصارِ ابی‌عبدالله..... عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402042806.mp3
13.19M
(بنگر به بیابان بلا، غربت شهر را امان از دل زهرا)۲ مظلوم‌ترین، خیمه زده در دل صحرا امان از دل زهرا حسین، سرت آقا سلامت حسین، شده امشب قیامت حسین، تا برپا شده خیامت حسین، ز غمت دل لبالب حسین، چه غمی دارد امشب حسین، رحمی کن به قلب زینب و صَلَی الله، عَلی قلبِ زینب... پنجاه بهار است، به تو داشتم الفت امان از دل زینب در پنجره‌ی قاتل، که بیفتد سر زلفت امان از دل زینب حسین، چه شود پیکر تو بگو، چه کند خواهر تو اگر، بر نیزه رود سر تو حسین، من و قوم حرامی حسین، من و بی احترامی شود در خیمه، چه ازدحامی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402042808.mp3
27.81M
(بنگر به بیابان بلا، غربت شهر را امان از دل زهرا)۲ مظلوم‌ترین، خیمه زده در دل صحرا امان از دل زهرا حسین، سرت آقا سلامت حسین، شده امشب قیامت حسین، تا برپا شده خیامت حسین، ز غمت دل لبالب حسین، چه غمی دارد امشب حسین، رحمی کن به قلب زینب و صَلَی الله، عَلی قلبِ زینب... پنجاه بهار است، به تو داشتم الفت امان از دل زینب در پنجره‌ی قاتل، که بیفتد سر زلفت امان از دل زینب حسین، چه شود پیکر تو بگو، چه کند خواهر تو اگر، بر نیزه رود سر تو حسین، من و قوم حرامی حسین، من و بی احترامی شود در خیمه، چه ازدحامی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #شب_سوم_محرم #حاج_مهدی_رسولی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_a
ببار ای آسمان که بی قرارم من هم مثل تو خیلی گریه دارم شب جمعه ست و دور از ضریحش ببار ای آسمون من هم ببارم ببار ای آسمون جای رقیه😭 به یاد داغ بابای رقیه😭 به یاد خشکی لب‌های اصغر به یاد اشک چشم‎‌های رقیه ببار ای ابر که دلها بیقراره خرابه پا به پات میخواد بباره ببار اما بدون ای ابر امشب رقیه با تو خیلی حرف داره کجا بودی علی اصغر فدا شد😭 کجا بودی قیامت کربلا شد برای چند قطره آب ای ابر عمو عباس دوتا دستاش جدا شد *دل رقیه گرفته، تو هم چون بی‌قرار داری گریه میکنی منم بی مقدمه روضه میخونم* زانو ها بقل کرده دل ناز دانه گرفته با بابا خلوت کرده هنوز بابا نیومده داره بابا حرف میزنه* بی تابم شعله ورم حتما خبر داری از دوریت دربه درم حتما خبر داری محبوب من تو شمعی و من دروصال تو پروانه نه خاکسترم حتما خبرداری از زخم های صورتت بابا خبر دارم😭 از دردهای پیکرم بابا خبر داری من هم شبیه تو به زیر دست و پا ماندم زخمی شده بال وپرم حتما خبر داری بابا..دارم شبیه پیرزن ها میشوم بابا😭 از لرزه دست لاغرم حتما خبر داری از این لباس و پاره موی پریشان وضع خجالت باورم حتما خبر داری بابا بگو از جانب من به عموعباس از روسری و معجرم حتما خبر داری بابا...افتاد جای آن گلوبندم که غارت شد بابا..زنجیر دور گردنم بابا خبر داری😭 بابا مردم زنده شدم 😭 سنگی به چشمت خورد وپیش پای من افتاد خون شد دوچشمان ترم حتما خبر داری بابا..مرد پلیدی یک کنیز از ما طلب می‌کرد اصلا نمیشد باورم حتما خبر داری😭 *انقدرصدازد بابا اومد خرابه* چشم ویرونه روشن، که امشب اومدی شب‌زنده‌داری سربه زار روی پاهام ،که بابا من بخونم توبباری سایه ات نشه کم، از سر من سایه سر بابا دیگه نکنه بدون من بری سفر بابا با اینکه موهام خاکی و قلب من آشوبه اما تو الان پیشمی و حال دلم خوبه یهو بلند شد.. * شهرو بیدار کنید که ببینند بابا دارم راست میگفتم بابا توی این چند قدم تا سرتو ،هی پامیشم هی میفتم من خوب بلدم چیکارکنم واکنی اخماتو انقدر به تو بوسه میزنم خوب کنه زخماتو بابا چه کنم که وابشه ،پلک های پرخونت😭 افتاده توی تشت طلا.. دندونت میزدن مارو خوب میزدن به لبت چرا چوب میزدن چیزی از راه بازار نگو که حتی فکرش سخته واسم خیلی اونروز خجالت کشیدم جلو مردم ازلباسم اینها که نمیشه سرشون محرم ونامحرم😭 جای دستای رو صورتم همه چیو میگه من یه ماهه که گوش چپم نمیشنوه واای😭😭 ترکی.... *سر انداخت پایین رقیه آروم گرفته حالا جا داره بابا حرف بزنه* حالا که پیش توام یکم بخند حلقه کن دستاتو دورگردنم بابایی دخترم...عزیزم. نمیخواستم بیدارت کنم ببخش بابت خداحافظی نکردنم *تو خیمه خواب بودی گلم اومدم صورتت بوسیدم ،نخواستم بیدارت کنم به عمه گفتم‌ مراقبت باشه ،اما عزیزم وقتی بوسیدمت میدونی چی دیدم چقدر شبیه مادرم بودی😭 چقدر بوسیدمت از راه دور تو روشعله های تو خیمه سوزوند منو شعله های گوشه تنور حرکاتت، راه رفتنت ،نگاهت ،مادر منو به تصویر می‌کشید هریه خاری که تو پای تو میرفت بخدا من جگرم تیر می‌کشید برای صورت هرسه ساله ای ضربه های زجر خیلی سنگینه چرا دست میکشی روی صورتم دخترم مگه چشات نمیبینه؟ بیت التماس دعای فرج🤲 عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
خواب بیداری محض است اگر رویایش چشم دل را بکشاند به سوی لیلایش باز در خواب غریبی تو را دیدم دوش بود رو در روی تو کفر و همه دنیایش من در آن معرکه دنبال خودم می‌گشتم عاشقت نیست بجز خیمۀ سبزت جایش حسرت این است که ما دیر رسیدیم حسین آنقدَر دیر که آتش به حریمت پایش هر کسی را شب قدریست و عاشوراییست هر که خود داند و صف بندی عاشورایش هر که را کرب و بلاییست که باید برسد به حسین بن علی یا نه به دشمن‌هایش واقعه سر شد و هر گوشۀ این دشت کسی تازه فهمیده چه آورده سر مولایش غرق توجیه و بهانه شده وجدان‌هاشان آنچه البته به دردی نخورد فردایش هرکه جا مانده به وجدانش بد می‌گوید وسط کوفه سلیمان سُرَد می‌گوید هم سر دعوت تو با همه دعوا کردم هم گُمت در دل بیراهۀ دنیا کردم ترس زنجیر شد و پای مرا بست به خاک نرسیدم به تو هر قدر تقلا کردم کاش میشد که بسوزانم و خاکش بکنم نامه‌ای را که به دست خودم امضا کردم مُسلِمت زخم مداوا نشده داشت و من با یزید و عمر سعد مدارا کردم از چه دیوار بلندی تن مسلم افتاد بیعتش گردن من بود که هاشا کردم من سلیمان سرد بودم و عاشورا را روز و شب از سر سجاده خدایا کردم سر تو بر سر نی از وسط کوچه گذشت فقط از پنجرۀ خانه تماشا کردم کوفه خون از تن پیمان شکنش می‌جوشد این ش‍ُریح است به توجیه خودش می‌کوشد چشم کافیست به برق زر و زیور بخورد تا به هر چیز بجز دیدن دلبر بخورد چشم بستم به غریبی تو تا آنجا که کاروانت وسط دشت به لشکر بخورد سکه در کیسۀ من باشد و فرقی نکند که بر آن نام علی یا کس دیگر بخورد پس تماشاچی تنهایی تو خواهم بود تا مبادا به من و عافیتم بر بخورد مرگ تیریست که آخر به هدف خواهد خورد پس چه بهتر که به من در دل بستر بخورد من سرم را ز سر راه مگر آوردم که برای تو به هر نیزه مکرر بخورد مهم این است زن و بچۀ من حفظ شوند گیرم اصلاً دو سه تا تیر به اصغر بخورد ما تو را تشنه روی خاک سپردیم به شمر که یزید از نی یک جرعۀ بهتر بخورد حال این کوفه و بر نیزه سر شاه شهید دست بیعت برسانید به قدم‌های یزید کوفه چون عرصۀ جولان وسط بازان است حر و هانی و حبیب از نظرش پنهان است کوفه حق دارد اگر از جنگ فراری باشد جنگ چون باعث رسوایی نامردان است مکه نه شام نه امروز حرم کرب و بلاست کوفه افسوس در این دایره سرگردان است ترس پای همه را از حرمش می‌بُرد این طلسمیست که در بادیۀ شیطان است برسانید به زاهد که بیاید به نبرد آنچه می‌خواست به مسجد وسط میدان است کربلا دشت جنون است و قدمگاه وصال هر که مجنون نشود مستحق هجران است عقل می‌گفت بمان چشم تو فرمود بیا من رهایت کنم ای عشق مگر آسان است عمر سعد به نان جوی ری هم نرسید نام جون است که تا محشر جاویدان است کل تاریخ پس و پیش عقب عاشوراست بعد از آن روز شب و روز شب عاشوراست عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #شب_پنجم_محرم #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/S
گاهی دلم برای پدر تنگ می‌شود دلگیر از این زمانۀ نیرنگ می‌شود اینجا کسی یتیم نوازی نمی‌کند اینجا نصیب صورتمان چنگ می‌شود عمّه بیا اجازه بده تا رها شوم رحمی بر این یتیم که دلتنگ می‌شود عمّه بگو چگونه تماشا کنم ، ببین [بچه ها آخه حق دارید ، میخوام روضه رو بشکافم بیرونیا با شماها ناله بزنن ، اما اگر موضوع رو شکافتم ، بی قرار ببینم چجوری برا بچه های امام حسن داد میزنیا... آخه اومد جلو ابی عبدالله آخرین وداع بود ، هفت تا وداع داره ابی عبدالله ، یه جا اونجایی که با زینب وداع میکنه ، قبلش اونجایی که هر چه کرد زوالجناح حرکت نکرد ، نگاه کرد دید دخترش سکینه است. اما اینجا این مهمه ، توو وداع آخرش صدا زد زینبم ، دست عبداللهُ گرفت گذاشت رو دست زینب ، گفت زینبم این پسرِ حسنه ، یادگارِ حسنه ، این طاقت نمیاره عموشو غریب ببینه ، به سن و سالش نگاه نکن ، تو میدونی مثل باباش از شمشیر و نیزه و تیر نمیترسه ، حالا عمو رفته ، این بچه جلو خیمه دستش به دست عمشه ، آخ امان از آن ساعتی که داشت نگاه می‌کرد... نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت آی جانم... هوا زِ جور مخالف چو قیر گون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید آخ... بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد بزرگترا میخوام از روضه فرار کنم نمیشه ، از وجود حسین داره خون جاریه... تیر توو بدنشه ، هر قَلتی که میخوره تیر توو بدن میشکنه ، یه وقت این بچه نگاه کرد ، دست عمه رو رها کرد ، گفت مگه من مُردَم ، من پسر حسنم ، من نوه‌ی فاطمه ام ، مادربزرگ من اِمامشو وقتی بردن از بین در و دیوار اومد وسط کوچه... اومد رسید تو گودال دید عمو افتاده ، دید یه ملعونی شمشیر بلند کرد ، گفت منم باید مثل عموم بی دست بشم ، دستشو آورد جلو ، یه وقت بازوی کوچولوش بریده شده... امشب از شعر میام بیرون ببینم کیا کار دارن ، رو کنده‌ی زانو بشین ، اگر میخوای گریه نکنی ، دستتو رو گوشِت بگیر امشبو نشنو ، حسین عبدالله رو بغل گرفته ، یه مرتبه دیدن یه نامردی اومد ، اسمشو بگم دادِت بلند میشه ، آخه اون کسیه که دادِ اهل بیت رو بلند کرده ، اونم حرمله بود ، گفت همه برید کنار میدونم چه کنم... ، من از صاحب عزا امام زمان معذرت میخوام از امام رضا معذرت میخوام... ، آی رفقا دو نفر بودن توو دستِ امام حسین بال بال زدن ، یکی علی اصغر بود... ، حرمله نشست یه تیر زد ، این بچه به حسین دوخته شد ، همون کاری که علی اصغر کرد این بچه کرد ، حسین یه وقت دید این بدن داره میلرزه حسیییییین... ساکت نباشینا ، بیرونیا ، زن مرد به بچه هاتون یاد بدید هر جا گفتن حسین فریاد بزنن بگن ، حاجت دار ، گرفتار ، مریض دار...] عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah