eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #شب_پنجم_محرم #حاج_محمد_رضا_بذری عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanker
آمدم تا رشته‌اَم را بَر دَرَت محکم کُنی زندگی‌اَم را به ذکرِ دائِمَت، توأم کُنی با تَضَرُع، زیرِ لَب دارم صدایت می‌زنم تا که قدری از حجابِ بِینِمان را کم کُنی شرمسار و سَر به زیرَم که سبب شد نامه‌ام باز هم گریه برای مَعصیَّت‌هایم کُنی یابنَ الحسن... خسته‌ام از خُدعه‌های نفس، از طولِ اَمَل آمدم یابنَ الحسن، دیگر مرا آدم کُنی صاحبِ من، خیرخواهم، سایه‌ی بالا سَرَم می‌شود قلبِ مرا خالی زِ نامحرم کنی دوری از کربُبَلا دارد مَرا دِق می‌دهد کربلایی کُن مرا تا راحت از این غم کُنی دوست دارم یاورت باشم به اشکِ بر حسین ساعتی که گریه بر آن ماتمِ اعظم کُنی جان فدای پلکِ مجروحت که دائم صبح و شب گوشه‌ی مَقتَل، نَظَر بر پیکرِ دَرهَم کُنی **** وای اگر سوخته‌ای ناله‌ی شب گیر کند کودکی را غمِ یک حادثه‌ای پیر کند من چهل سال گرفتار غروبی سردم بین آن کوچه‌ی غم فاطمه را گم کردم بغض‌ها راه گلو را همه شب سَد کردند همه، حتی در و دیوار به من بد کردند آن کسانی که سَرِ سفره‌ی من می‌ماندند نانِشان دادم و هر روز مُضِلَم خواندند کینه‌ی مخفیشان را عَلَنی می‌کردند دوستان هم به من بد دهنی می‌کردند نگو از پاره جگر‌ها بگو از روی کبود نگو از جَعده بگو قاتل من قُنفُذ بود شَرَرِ این قوم به من بیشتر از زَهر زدن صد نفر مادرِ ما را وسطِ شهر زدند غنچه‌ی یاسِ علی داغ زدن داشت مگر یک زنِ حامله شلاق زدن داشت مگر **** نیست چون هیچ کسی دور پِیَمبَر‌زاده همه امید عمو کیست برادرزاده اکبرت نیست ولی غیرت من مانده هنوز گر چه افتاده ابالفضل حسن مانده هنوز یازده سال عمو جان پدرِ من بودی مثل پروانه فقط دور و بَرِ من بودی بیشتر از علی اکبر نَظَرَت بر من بود جای من مثل پسرهات بر آن دامن بود زودتر از پسرت لقمه به من می‌دادی با تماشام سلامی به حسن می‌دادی خاطِرَت هست نشستی به کنارم سحری قول دادی که مرا هم بِبَری هر سفری حال امروز چه رُخ داده امیرِ دو سَرا می‌سِپاری به حَرَم تا که بگیرند مرا فکر کردی بِرَوی من به حَرَم می‌مانم بی‌خیالِ تَنِ زخمِ پدرم می‌مانم دارم از دور به اوضاعِ تَنَت می‌نِگَرَم نیزه‌ای بَر کَمَرَت خورد که خم شد کَمَرَت وای مست‌ها دور و بَرَت نعره‌ی مستانهزدند نیزه‌ها گیسوی خونینِ تو را شانه زدند نیزه را داخلِ پهلوی تو کَج می‌کردند بعد با هم سَرِ قتلِ تو لَج می‌کردند قصد دارند سَرَت را زِ قَفا قطع کنند آمدم جای سَرَت دستِ مرا قطع کنند حسنی‌ها همه یک روضه‌ی سنگین دارند همه یک خاطره با بازوی خونین دارند ای عزیزی که تَنَت پیشِ همه عُریان شد بر سَرِ پیروهَنَت فاطمه دعوا دیده **** نمی‌گم مُفَصَل، شد اون کوچه یک لحظه مَقتَل گرفت راهمونو، سر مادرم داد زد اول اِحانَت به من کرد، جسارت به زن کرد جلو چشمای من، روی مادرم دست بلند کرد مادر زمین خورد، حسن مرد، حسن مرد **** کمی از قُسله زیر پیروهَن ماند کمی از خونِ خُشکَت بَر بَدَن ماند کفن را در بغل بِگرِفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی‌کفن مُرد حسین... **** حسین، حسین، حسین ای بی کفن حسین حسین، حسین، حسین عریان بَدَن حسین **** گفتم از خاتمِ انگشت تو را بشناسم دیدم انگشت نداری یَمَنی نیست تو را استخوان‌های تَنَت مثلِ دلت نرم شده جز من و مادرمان سینه زنی نیست تو را ای که از بعدِ حسن گفتی غارت زده‌ای حال غارت شدی و پیروهَنی نیست تو را همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402050102.mp3
29.5M
دنبال کبریایی، بی‌کبر و بی‌ریایی وقت اَدای دِینَت فارق ز هر ادایی وقتی که پشت این در، پیغمبران نشستند در کوی نیک‌نامان پیوسته خاکِ پایی هر مَنصَبی که داری بیرون روضه داری اینجا که پا نهادی تا می‌شود گدا باش آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است دیوانه‌یِ حسین و مجنون مجتبی باش آب زلال را در سرچشمه جستجو کن خواهان خیر هستی، خواهان مرتضی باش حق با علی مگر نیست، حق هم مگر خدا نیست پس در نجف بمان و هر لحظه با خدا باش فرمود امام صادق از پشتِ بام خانه با یک سلام ساده الساعه کربلا باش اون غرق خون خود شد، من غرق در گناهم سر داد، دل ندادم، ای بی‌وفا مرا باش کار بَنی‌اَسد در تدفین او گره خورد وقتی تنی نمانده دنبال بوریا باش عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402050103.mp3
36.68M
هر که از عاشقی خبر دارد در دلش میل ترک سر دارد آنکه از نسل حیدر و زهراست شوق پرواز بیشتر دارد کربلا جای پر کشیدن هاست قاسم از راز آن خبر دارد رنگ و بوی حسین دارد او همنشینی گل اثر دارد سیزده ساله است و با این حال جگری مثل شیر نر دارد ذکر احلی من العسل به لبش پیش او مرگ هم شکر دارد بی زره آمده، عدو میگف چقدر این پسر جگر دارد عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402050104.mp3
16.07M
چه دلخون شدم چه گلگون شدم به زیر سم اسبا بی جون شدم کفن پیرهنم که بی جوشنم به بزم هزار نیزه مهمون شدم چه گلگون شدم شده عشق من با تو ضرب المثل لبام رو به هم بسته طعم عسل عمو قاسمت رو بغل میکنی همون جور که اکبر رو کردی بغل شدم از ازل توو عشق تو حل یتیم حسن آتیشم نزن چرا مادرم رو صدا می‌زنی بمیرم برات برای نگات پیش چشم دست و پا می‌زنی دارن می‌زنن دم و روی دست کدام نیزه راه گلوی تو بست زیر سم مرکب نفس می‌زنی مثل مادرم سینه تو شکست دل من شکست هر که از عاشقی خبر دارد در دلش میل ترک سر دارد آنکه از نسل حیدر و زهراست شوق پرواز بیشتر دارد کربلا جای پر کشیدن هاست قاسم از راز آن خبر دارد رنگ و بوی حسین دارد او همنشینی گل اثر دارد سیزده ساله است و با این حال جگری مثل شیر نر دارد ذکر احلی من العسل به لبش پیش او مرگ هم شکر دارد بی زره آمده، عدو میگف چقدر این پسر جگر دارد عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1402050108.mp3
16.4M
بی زره آمدم و پیرهنم شد کفنم قاسم بن الحسنم مثل عباس عمویم بخدا صف شکنم قاسم بن الحسنم حسن، شده فتح الفتوحم حسن، رجز پر شکوهم حسن، نامت آرامش روحم حسن، علمت روی دوشم حسن، کفنم را بپوشم حسن، مانند تو می‌خروشم حسن جانم ای جانم جانم... در حرم ولوله افتاد که بر روی جبین قاسم افتاده زمین ای عمو برگ گلت را به روی خاک ببین قاسم افتاده زمین عمو، برس اینجا به دادم عمو، به زمین سر نهادم عمو / زیر دست و پا فتادم عمو، بنگر که زکینه عمو، چه شده زخم سینه عمو، گشته کربلا مدینه عمو جانم ، اى جانم ، اى جانم... چه دلخون شدم چه گلگون شدم به زیر سم اسبا بی جون شدم کفن پیرهنم که بی جوشنم به بزم هزار نیزه مهمون شدم چه گلگون شدم شده عشق من با تو ضرب المثل لبام رو به هم بسته طعم عسل عمو قاسمت رو بغل میکنی همون جور که اکبر رو کردی بغل شدم از ازل توو عشق تو حل یتیم حسن آتیشم نزن چرا مادرم رو صدا می‌زنی بمیرم برات برای نگات پیش چشم دست و پا می‌زنی دارن می‌زنن دم و روی دست کدام نیزه راه گلوی تو بست زیر سم مرکب نفس می‌زنی مثل مادرم سینه تو شکست دل من شکست هر که از عاشقی خبر دارد در دلش میل ترک سر دارد آنکه از نسل حیدر و زهراست شوق پرواز بیشتر دارد کربلا جای پر کشیدن هاست قاسم از راز آن خبر دارد رنگ و بوی حسین دارد او همنشینی گل اثر دارد سیزده ساله است و با این حال جگری مثل شیر نر دارد ذکر احلی من العسل به لبش پیش او مرگ هم شکر دارد بی زره آمده، عدو میگف چقدر این پسر جگر دارد عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#مناجات آخر مجلس #شب_ششم_محرم #حاج_محمد_رضا_طاهری
من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند صفای دل توئی و دل زهر چه داشت صفا صفا ندارد اگر با غمت صفا نکند جواب ناله دلهای خسته بر لب تو است که را صدا کند آن کو تو را صدا نکند هزار مرتبه حیف از نماز مرده بر او که زنده ماند و جان در رهت فدا نکند رضا مباد خدا از کسی که در همه عمر تو را به قطره اشکی زخود رضا نکند رهایی همه عالم بود به دست کسی که هر چه بر سرش آید تو را رها نکند کشیدم از دو جهان آستین که دولت عشق مرا به جز در این آستان گدا نکند کسی که خاتم خود را دهد به دشمن خود چگونه از کرم خود نگه به ما نکند گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم بمیرم و نروم کربلا خدا نکند تو درد داده ای و تو طبیب درد منی به جز تو درد مرا هیچکس دوا نکند هزار مرتبه «میثم» اگر رود سردار به جز علی و به جز آل را ثنا نکند بی زره آمدم و پیرهنم شد کفنم قاسم بن الحسنم مثل عباس عمویم بخدا صف شکنم قاسم بن الحسنم حسن، شده فتح الفتوحم حسن، رجز پر شکوهم حسن، نامت آرامش روحم حسن، علمت روی دوشم حسن، کفنم را بپوشم حسن، مانند تو می‌خروشم حسن جانم ای جانم جانم... در حرم ولوله افتاد که بر روی جبین قاسم افتاده زمین ای عمو برگ گلت را به روی خاک ببین قاسم افتاده زمین عمو، برس اینجا به دادم عمو، به زمین سر نهادم عمو / زیر دست و پا فتادم عمو، بنگر که زکینه عمو، چه شده زخم سینه عمو، گشته کربلا مدینه عمو جانم ، اى جانم ، اى جانم... چه دلخون شدم چه گلگون شدم به زیر سم اسبا بی جون شدم کفن پیرهنم که بی جوشنم به بزم هزار نیزه مهمون شدم چه گلگون شدم شده عشق من با تو ضرب المثل لبام رو به هم بسته طعم عسل عمو قاسمت رو بغل میکنی همون جور که اکبر رو کردی بغل شدم از ازل توو عشق تو حل یتیم حسن آتیشم نزن چرا مادرم رو صدا می‌زنی بمیرم برات برای نگات پیش چشم دست و پا می‌زنی دارن می‌زنن دم و روی دست کدام نیزه راه گلوی تو بست زیر سم مرکب نفس می‌زنی مثل مادرم سینه تو شکست دل من شکست هر که از عاشقی خبر دارد در دلش میل ترک سر دارد آنکه از نسل حیدر و زهراست شوق پرواز بیشتر دارد کربلا جای پر کشیدن هاست قاسم از راز آن خبر دارد رنگ و بوی حسین دارد او همنشینی گل اثر دارد سیزده ساله است و با این حال جگری مثل شیر نر دارد ذکر احلی من العسل به لبش پیش او مرگ هم شکر دارد بی زره آمده، عدو میگف چقدر این پسر جگر دارد عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #شب_هفتم_محرم #سید_مهدی_میرداماد عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankerma
آب كه نخوردي تشنته مي دونم چند روزيه گرسنته مي دونم اينقده دست و پا زدي رو سينه ام خسته شدي يه مدته مي دونم *ابي عبدالله داره با بچه اش صحبت ميكنه...* نگاه نكن لشكرِ روبرو تو تا نبينن سفيدي گلوتو انگاري تير داره مياد به سمتت شبيه اون تيري كه كُشت عموتو صداي هلهله داره مياد، نمونده فاصله سه شعبه واسه چي؟ الهي خير نبينه حرمله اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم *خيلي اين روضه روضه ي سختيه، اين روضه با همه ي روضه ها فرق داشت، اگه عليِ اكبرش رو از دست داد، اَشبه الناس رو از دست داد، علي اكبر رفت سمت ميدان كه بجنگه، با لباس جنگ رفت، نزديك به دويست نفر رو مقتل ميگه ميكُشه، خودش جنگ نماياني كرد، قاسم همينطور، همه برا جنگيدن رفتن، اما ابي عبدالله اين بچه رو روي دست گرفت، گفت:" إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل" اگه فكر مي كنيد آب بر من حرامِ، اگه به من رحم نمي كنيد، خودتون اين بچه رو بگيريد سيرابش كنيد... اما روضه ي من روضه ي تير سه شعبه نيست، حرف گلو نيست، اين خانواده كوچيك و  بزرگ ندارن"أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَة" اصلاً اين شيرخواره اومده بود مُهر بزنه بر طومار كربلا، اما اوني كه مارو ميكُشه اينه، شيرخواره، سه شعبه،"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" يه طرف، حرف من اينه: اينا با سيدالشهدا چه كردن، اينا نذاشتن حرفِ حسين تمام بشه، امامِ باقر ميگه: جدم داشت حرف ميزد، خون گلوي علي اصغر پاشيد تو صورتش...* اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم تير شعبه اي كه به گلوت خورد نذاشت يه سالگيت رو من ببينم سرتو افتاده به روي دوشم صداي عمه ها مياد به گوشم زير عبا گرفتمت عزيزم با مادرت چه جوري روبرو شم *اي واي رباب... تنها شهيدي كه پيام تسليت از جانب خداوند اومد فقط همين شهيد بود، روضه ي علي اصغر منحصر به فرده، اصلا اين روضه هيچ مشابهي تو روضه هاي كربلا نداره، تنها شهيدي كه"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" با يه تير گلوش بريده شد علي اصغر بوده، تنها شهيدي كه ابي عبدالله خونش رو به آسمان پاشيد، امام باقر فرمود:"  فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْض" يه قطره از خون علي اصغر به زمين برنگشت، كه اگر بر ميگشت عذاب نازل ميشد، بعضي ها ميگن:" بِدَمِ المَظلُوم" همين خونه... تنها شهيدي كه يه نفري تشييع جنازه كردن همين شهيده، اميرالمؤمنين رو چهار نفري تشييع كردن، حضرت زهرا سلام الله عليها رو هفت نفري تشييع جنازه كردن، ابي عبدالله خودش يه نفري بچه رو زير عبا گذاشت، اي حسين... ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
تنها شهيدي كه ابي عبدالله خودش تشييع كرد، علي اصغر بود، تنها شهيدي كه خودش نماز خوند، نماز صبر خوند، خودش دفن كرد، بعضي ها ميگن: امام سجاد اين قنداقه رو از زير خاك بيرون آوُرد، رو سينه ي بابا دفن كرد، اما باز هم معلوم نيست، خدا كنه همين باشه، خدا كنه دفنش كرده باشه، اگه دفن نشده باشه، زير سُم اسب ها رفته يا نه؟ رو نيزه ها رفته يا نه؟ اي حسين... اي خدا بحق علي اصغر باب الحوائج، خيلي ها حاجت دارن، خيلي ها گرفتارن، دكتر جواب كرده داريم، خدايا! بحق علي اصغر، كسي رو نا اميد و دست خالي بر مگردان، خدايا به تَحَيُّر ابي عبدالله، اونجايي كه هي مي رفت به سمت خيمه ها، هي بر ميگشت، اين تَحَيُّر يادت باشه، من دو تا تَحَيُّر ديگه سراغ دارم، يه تَحَيُّر ديگه برا پس فردا شبه، حسين كنارِ علي اصغر مُتَحَيِّر شد، يه جا هم عباس مُتَحَيِّر شد، اوناجيي كه تير به مشك آب زدن، عباس ديگه نمي دونست چيكار بايد بكنه " فَوَقَفَ العباس مُتَحیّرا "...* سقاي دشت كربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل *يه تَحَيُّر علي اصغر زيرِ عبا، يه تَحَيُّر عباس با دست بريده و مشك پاره، اينا مالِ كربلاست، تَحَيُّر زياده، اما من ميخوام ببرمت مدينه، يه تَحَيُّر اون ساعتي بود كه علي ميخواست فاطمه اش رو دفن كنه، هي مي رفت داخلِ قبر، خدايا! چه كنه علي؟ چاره سازِ عالم زهرا رو به كي بده؟ زهرا رو از كي بگيره، اينجا پيغمبر به دادِ علي رسيد، گفت: فاطمه رو بده من.... كنارِ اباالفضل دو دست از بدن جدا شده بود، مشك رو زدن عباس افتاد رو زمين، حسين اومد بالا سرش كمكش كرد، اما كنارِ علي اصغر كسي نبود حسين رو كمك كنه، خودش رفت پشت خيمه ها، نشست، قبر رو كند، با دست خودش، يه وقت ديد رباب داره مياد، به نيت فرج سه مرتبه بگو: يا حسين... عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Mirdamad 1402 shab03 d.mp3
15.49M
ای یار که به دل داری عشق کربلا ای یار نکند دیر بیایی به منا ای یار الوعده وفا اگر دلت امید میخواهد بیا حسین شهید میخواهد حبیب زهیر سعید میخواهد الوعده وفا با خونِ خدا راهی میشویم مقصد کربلا ای جانم حسین **** باید که شوی راهی سوی آسمان باید برسانی خود را به کاروان جمع است جمع عاشقان نفس نفس بخوان با مولا قدم قدم بمان با مولا بُوَد جهان جنان با مولا حُر باش و بمان در بند حسین نور عالم است لبخند حسین ای جانم حسین عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Mirdamad Shab 07 Moharam 1401 h.mp3
13.09M
خیمه قحط آب است همه دلها کباب است علی اصغر به دامان رباب است عطش بالا گرفته دل سقا گرفته که لب ها تشنه ی یک جرئه آب است عطش بالا گرفته دل سقا گرفته که لب ها تشنه ی یک جرئه آب است عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah