eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک:منم آواره بین کوچه رها کن دستم عمه جانم ، ببوسم پایت مهربانم از آن می ترسم جا بمانم ، واویلا یتیمم قلبم را مسوزان ، علی اصغر هم رفته میدان فقط من ماندم دیده گریان ، واویلا واویلا ، عمویم شده بی کس و بی یاور زده حلقه گرد عمویم لشگر ، مزن عمه بر سر من از تبار شاه مدینه ام عقده ی کوچه مانده به سینه ام ز خیمه آیم ای بی قرینه ام یابن الزهرا ، مظلوم کربلا به بالای تل قد کشیدم ، صدای آهت را شنیدم ز خیمه تا مقتل دویدم ، عمو جان مسیر گودالت شلوغ است ، دگر چشمانم بی فروغ است که گفته این روضه دروغ است ، عمو جان واویلا ، چرا گیسویت دست این و آن است به زیر لگد آیه ی قرآن است ، ز تن خون روان است زسینه آه هل من معین مکش میان مقتل آهی حزین مکش محاسنت را روی زمین مکش یابن الزهرا ، مظلوم کربلا به خنده آمد نیزه داری ، صدا زد به به چه شکاری به حنجر زد یک زخم کاری ، واویلا پر از خون شد ناگه دهانت ، مچرخان دور لب زبانت دهد با پا دشمن تکانت ، واویلا واویلا ، ضریح تنت زیر پای دشمن به دندان گرگان نخ پیراهن ، تن تو ، تن من تن تو من با نیزه شد جدا چه صحنه ای شد در زیر دست و پا رسیده وقت بازی نیزه ها یابن الزهرا ، مظلوم کربلا
سبک:چه عطری پیچیده عمو جان بیا که نفس نفس می زنم کمر بسته دشمن به نیت کشتنم در التهاب نفس/ فتاده ام از فرس/ عمو به دادم برس پرچمدار حسنم- من در اوج محنم- بنگر جنس کفنم- یاثارالله من وارث جملم- در آغوش اجلم- مست جام عسلم- یاثارالله ثارالله ثارالله ۳ یابن الزهرا به رؤیام رسیدم شکر خدا ای عمو دگر قد کشیدم شکر خدا ای عمو اسیر ماتم شدم/ وارث پرچم شدم/ ذبیح اعظم شدم بنگر ای خون خدا- حاجاتم گشته روا- اعضایم گشته جدا- عمو جانم غرق احساس توأم- مدیون یاس توأم- مست عباس توأم- عمو جانم ثارالله ثارالله ۳ یابن الزهرا رسیدم عموجان نگو که دیر آمدم خودم شیرم اما به جای شیر آمدم فدایت ای دلربا/ کمی تحمل نما/ تا که ببوسم تو را عمری ای سایه ی سر- پر کردی جای پدر- من را با خود تو ببر- عمو جانم حیران روی توأم- بسته بر موی توأم- کشته کوی توأم- عمو جانم ثارالله ثارالله ۳ یابن الزهرا دلم تا نوای هَل مِن مُعینت شنید عزیز برادر به مقتل تو رسید ای پسر بوتراب/ بعد از عزیز رباب/ مرا نما انتخاب ای شاهنشاه دلم- هادی راه دلم- بشنو این آه دلم- عمو جانم جانم نذر سر تو- بی دستم در بر تو- در پیش مادر تو- عمو جانم ثارالله ثارالله ۳ یابن الزهرا
سبک: شد محرم پر وا کن بر سرم مهرت دائم می رود میدان قاسم تا شهادت شد عازم من زنده می کنم خاطره ی شیر جمل قربان تو شدن، پیش من “أحلی مِن عسل” مولا مولا افتادم از پشت فرس ۲ وقتی که میوفته قاسم از پا یک لحظه بیا به پیشم آقا با رزم خودم زنده نمودم نام حسن و علی و زهرا مولا مولا مست جام مولایم از تبار زهرایم زاده ی مجتبایم از کینه ی عدو، ببین که شکسته سینه ام دوباره زنده شد، خاطره ی مدینه ام مولا مولا بیا و به فریادم برس ۲ مثل پدرم دلت کریمه گفتی که بلای من عظیمه گفتم علی و نظاره کردم کینه تو دلاشون از قدیمه مولا مولا در سرم شور و غوغا در دلم یاد بابا بر لبم نام زهرا من می روم کنون به سوی عمو با شور و شین عبدالهم من و عزیز حسن عبد حسین ای وای ای وای تک و تنها گشته حسین ۲ عمه بنگر عدو رسیده نیزه به سوی عمو کشیده سرگرم دعا میان مقتل بین خاک و خون چه آرمیده عمه عمه کودکم اما شیرم دامنت را می گیرم من ز عشقت میمیرم ای دشمن خدا نیزه به پهلو میزنی اینگونه بی هوا ضربه به ابرو میزنی ای وای ای وای خنجر اومد سوی گلو ۲ “یَابنَ خبیثه” حیا نداری بر مصحف حق پا می گذاری درسی به تو می دهم که باشد از پور حسن چو یادگاری
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا طفل م،بی یسه،پرپر له بانه، دس م ،گیان دایه اصغر نه آوری هس، نمی واران بوا ره نه آوی تا وه لب بیلم م،مضطر لب شش ماهه گم،خشکیده بیه گل وغنچه خدا،پژمرده بیه نیه آوی ،نمنیه دی سبوئی نه وه،علقم رسه مشک عموئی نه یاری تا بکه امداد یاریل نه سقّایی بکیده ن، چاره جوئی وه دریا چیه، سقا،دی نمنیه علمبردار تنیا،دی نمنیه م،دیمه مشک آوت، پاره پاره امید دشت وصحرا،دی نمنیه خدایا اصغرم چیه و دسم وه دس دامه،تمام بود وهسم عطش بُردیه صوره اصغره م سوزانیه له کف،بال وپره م توانی له تن یاریل نمنیه چیه،دی تاب طفل پرپره م نیه تاثیری دی،هر وه لالائی تلظی کردیه،وه،بی نوائی چه مظلومانه وه آغوش دایه لبه،اصغر مکد وه،غم فزائی خدایا اصغره،م بی زوانه له تیره حرمله حنجر نشانه وه میدان بردمه،طفل صغیرم یل شش ماهه بی آو،و شیرم مگر رحمی بکه، ظالم،وه طفلم کنار طفل بی تابم بگیرم دلم آگر گریده ن،وه غم گی چو دیمه،قطره گانه، نم نم گی وه نوک نیزه گی سیراوه، خوین بی سه شعبه بیه،یارب همدم گی خدایا اصغرم ،بی شیر بیه هدف وه،حنجره،یه، تیربیه وه ای صحرای خوینه، بی پناهم فدا کردم صغیر بی گناهم وه قنداقی که، وه خوین بیه رنگین وه چاویله ترم خوین بی، نگاهم چه مظلومانه وه خوین غوطه ور بی شهادت گاهِ گی، دس پدر بی له،دل بوشه،که (مجنون)جوره،اکبر حسین گریان طفل خوین جگر بی خدایا اصغرم ،بیه فدایی بیه طفل صغیرم کربلایی
بسم الله الرحمن الرحیم ای سپهسالاره گم، دسم وه دامانت برا ((گیان وه قربانت برا،گیان وه قربانت برا)) بی کسی سخته کسم،، رحمی وه طفلانت برا ((گیان وه قربانت برا ،گیان وه قربانت برا)) ای برا بی کس ،م بیمه، بیکسم کردی ارا بین وه پای زولجناحت، سر نیامه،ای برا زینبت وه،سینه وو،وه،سر کوته دن،لی عزا هر زمان اوشه فدات بوم، گیان وه قربانت برا ((گیان وه قربانت برا،گیان وه قربانت برا)) گر وه،شوق وصل گیانان، ترکم ای سر کردیه ای برا آماده خود،له تیروخنجرکردیه م وداخ خودبرا،بی بال وبی پر کردیه زینبت شاها فدای نوجوانانت برا ((گیان وه قربانت برا ،گیان وه قربانت برا)) قامتت خم که براگیان، تاببوسم حنجرد بین وصیت کردیه ،او دالگه،غم پرورد خویشکد بوده، فدایه، او، دوچاونت برا یه ترحم وه منُ طفلان نالانت برا ((گیان وه قربانت برا،گیان وه قربانت برا))
بسم الله الرحمن الرحیم زنجیرزنی _سبک واحد برای من ،رخت عالیجناب است گل باغ حسین، رویت گلاب است ندارد این جهان نور وضیایی جمالت برفلک چون آفتاب است رخ زیبای تو، یک آسمان نور سره گهواره ات یک انقلاب است به قربان دو چشم نازنینت که روی دست مادر خواب خواب است مراکشتی توباتیر محبت عروجت بر فراز دوش باب است به شیر مادرش سوگند اصغر نفسهای تواز اسلام ناب است مرامست علی اصغر نمودند مرادیوانه ی دلبرنمودند شب شادی شب دلبر رسیده به دریای ولا، گوهر رسید برای خانه ی ارباب عالم سپهر عشق چون اختر رسیده رسداز لعل لبهای ملائک که میلاد علی اصغر رسیده بگو میلاد مسعود برادر به سجّاد و علی‌اکبر رسیده رقیه باسکینه خنده میکرد که فرزندی براین مادر رسیده طلوع اختران بادامبارک که میلاد مه برتر رسیده ذبیح کوچک مولا رسیده شفیع محشرکبری رسیده سپهر اختران را اختری تو علی عشق و وفارا گوهر ی تو نهال آرزوهای ربابی تو ای شهزاده زیبادلبری تو حسین ابن علی چشم تو روشن علی اصغرتوچیزدیگر ی تو مبارک برحسین وبر رباب است که هستی تو، علیِّ اصغر ی تو بده مژده که آمد شیر خواره به باغ آرزوها نوبری تو رسیده آخرین گل بین این باغ که تقدیمی ز حیّ داوری تو زمین شد لاله باران ازقدومت رسدفصل بهاران ازقدومت حسین از مقدم گل با خبرشد علی بر شمس دین قرص قمر شد رسیده بچه شیری، شیرخواره ز شیران جهانی، شیرتر شد عروس فاطمه آورده طفلی که نخل مرتضایی پر ثمر شد رسیده یوسف مصر مدینه حسین ابن علی صاحب پسر شد علیه اصغرآمد مژده مژده به حق او، رایت فتح و ظفر شد حسین بوسد سفیدی گلویش که اومعنی ایثار پدر شد دو چشم خودگشاید بهر مادر نگاهش خیره بر دوش پدر شد شودمادر به قربان جلالت ملک محو تو ومات کمالت بقربان رخ نورانی تو فدای ابروان چون هلالت صدای حق بود روی لبانت علی شد جلوه گر ،اندر جمالت تویی شور و تویی عشق وتویی حال حسین گردیده محو شور و حالت سره دوش حسین معواگرفتی شده سیرالی الله نقش بالت تویی شیر ه نر شیرولایت فدای رزم میدان قتالت حسین دلخوش براین هنگامۀ توست گلو ی نازکت،خون نامۀ توست همه گردون عالم محو رویت تو بشکفتی و عالم مست بویت به لعل آن لب‌ خاموشت اصغر هزاران قصه در سرّ مگویت ز صبحی که رسیدی عشق آمد بود عشق شهادت آرزویت تو آن شش ماهه ی شیری که اسلام سرافراز است از خون گلویت اگرچه طفلی اما پیر عشقی مرابنماشبی، زوّار کویت رباب ازبهررویت خنده میزد نشسته مادرت درروبرویت عروج خویش ‌دیدی در یم خون به معراج خدا رفتی تو گلگون زدی خنده تو ازصبح ولادت توراباشدبه سر شور شهادت علی کوچکی وازسرآغاز شهادت نیست بهرت جز سعادت اگرچه شیرخواره،شیر ه حقی دهی برعالمی درس شهادت نخوانم کودک شیریت هرگز که بر پیران تویی پیر سیادت بزن مهر قبولی دلم را که دارم هرکجا عرض ارادت بگریم یا بخندم برتوامشب که دانم هر دو را امشب عبادت به دل مهر تورا دارم من ایدوست بگریم یابخندم هر دو نیکوست لب ناشسته از آب است وهم شیر گلویت شدسپراز بهرآن تیر گمانم آیه های ناب. قرآن به خون حنجر توگشته تفسیر تب و تاب نگاهت رادیده بابا به خاموشی لبت گشته جهانگیر شدی از شیرخواری محو دلبر تو شستی دل ز آب و دست از تیر دم مرگ است وخندیدی به پیکان به ناگه زدملک آوای تکبیر به ناگه گشته ای پیروز میدان به خون حنجرت گشتی تو تطهیر زتیره حرمله گردید خاموش که(مجنون)رفته در این روضه ازهوش
بسم الله الرحمن الرحیم یاحسین،له مهرخود،توبیقرارم،کردیه دست خالی هاتمه، سرمایه دارم ،کردیه م که یه، عمر یگه، دل مشغولی ام تنیا تونی تو وه لطفت پادشاه روزگارم کردیه هر دوچاوم، عطر شورانگیز روضه ،دیریده ن عمریگه،تویه دالگم گهواره گم،وه،یاد اصغر تاب دا له خمت آه ونوا،هر وه،کنارم کردیه هر شوی له، روضه گد، یه تار موم بیه سفید وه جوانی عاشقی بس بیقرارم کردیه جوره، فرزندی که چندین سال دوره، دالگه تو ارای کربلاگد،گیان سپارم،کردیه عشق یعنی پا پیاده،وه، نجف تا کربلا اربعین تا اربعینت رهسپارم کردیه نوکرت یه روز حتما،بین روضه کشته بو باز (مجنون) دل اسیر،بیشمارم کردیه
بسم الله الرحمن الرحيم لالایی اصغرم بی آب بیده له گهواره،گلم بیتاب بیده تو،ناله،کردیه،وه،گیره اصغر .وه،سوزتشنگی بیخواب بیده نحوه غم کودک ناخورده شیرم وه،خوین حنجرت سیراب بیده عزیزه،م ارا،رنگت پریه ارا رخساره تو مهتاب بیده بچو،توهمره بابا،وه میدان تو اصغر طالب ارباب بیده خدایابو،حسینم ،بای له میدان که بینم،کودکم سیراب بیده خدایاسخته، م دلشوره دیرم تواصغر دلخوشی،باب بیده وه بهره جرعه آوی بهراصغر حسین گیان، واردگرداب بیده دواره،حرمله، تیرسه شعبه وه حلق نوگولوم قلاب بیده شنیدوم نوگلوم دره،خنیدن وه تیرحرمله شاداب بیده شنفتم،حنجرت صدپاره بیه له سمت آسمان پرتاب بیده بنازم اصغرشش ماهه گی م وه ایره،مایه ی اعجاب بیده بنالم ای دل (مجنون)که عمری اسیراصغره ارباب بیده
‍ ‍ ‬‏ بسم الله الرحمن الرحیم سبک..شهیدم رو شهیدم رو.شهیدنیزه وخنجر صد،پاره پیکر ،بی اکبر وه،خوین شناور ،بی اکبر جو، یاس پر شیرتر شد عروس فاطمه آورده طفلی که نخل مرتضایی پر ثمر شد رسیده یوسف مصر مدینه حسین ابن علی صاحب پسر شد علیه اصغرآمد مژده مژده به حق او، رایت فتح و ظفر شد حسین بوسد سفیدی گلویش که اومعنی ایثار پدر شد دو چشم خودگشاید بهر مادر نگاهش خیره بر دوش پدر شد شودمادر به قربان جلالت ملک محو تو ومات کمالت بقربان رخ نورانی تو فدای ابروان چون هلالت صدای حق بود روی لبانت علی شد جلوه گر ،اندر جمالت تویی شور و تویی عشق وتویی حال حسین گردیده محو شور و حالت سره دوش حسین معواگرفتی شده سیرالی الله نقش بالت تویی شیر ه نر شیرولایت فدای رزم میدان قتالت حسین دلخوش براین هنگامۀ توست گلو ی نازکت،خون نامۀ توست همه گردون عالم محو رویت تو بشکفتی و عالم مست بویت به لعل آن لب‌ خاموشت اصغر هزاران قصه در سرّ مگویت ز صبحی که رسیدی عشق آمد بود عشق شهادت آرزویت تو آن شش ماهه ی شیری که اسلام سرافراز است از خون گلویت اگرچه طفلی اما پیر عشقی مرابنماشبی، زوّار کویت رباب ازبهررویت خنده میزد نشسته مادرت درروبرویت عروج خویش ‌دیدی در یم خون به معراج خدا رفتی تو گلگون زدی خنده تو ازصبح ولادت توراباشدبه سر شور شهادت علی کوچکی وازسرآغاز شهادت نیست بهرت جز سعادت اگرچه شیرخواره،شیر ه حقی دهی برعالمی درس شهادت نخوانم کودک شیریت هرگز که بر پیران تویی پیر سیادت بزن مهر قبولی دلم را که دارم هرکجا عرض ارادت بگریم یا بخندم برتوامشب که دانم هر دو را امشب عبادت به دل مهر تورا دارم من ایدوست بگریم یابخندم هر دو نیکوست لب ناشسته از آب است وهم شیر گلویت شدسپراز بهرآن تیر گمانم آیه های ناب. قرآن به خون حنجر توگشته تفسیر تب و تاب نگاهت رادیده بابا به خاموشی لبت گشته جهانگیر شدی از شیرخواری محو دلبر تو شستی دل ز آب و دست از تیر دم مرگ است وخندیدی به پیکان به ناگه زدملک آوای تکبیر به ناگه گشته ای پیروز میدان به خون حنجرت گشتی تو تطهیر زتیره حرمله گردید خاموش که(مجنون)رفته در این روضه ازهوش
بسم الله الرحمن الرحیم هفتمین روز جیایی،بیه،وی دشته برا داخ یاسیله خدائی بیه،وی دشته برا وه شب هفتم یاسیله، وه خوین خفته دمی فاطمه کرببلائی ،بیه وی دشته برا کس چه زانه، که وه،ای دشته،چه رخ دایه خدا چه، وه زینب ،بیه،وه،داغ شهیدان بلا وه یتیمیل حسین وی،خم هجران چه بکم نوبت عقده گشائی بیه،وی دشت بلا مگه امشو شب هفت گل زهرا س،خدا یاکه وه،کوفه چنین رسم اسیری برپاس ریه تسکین یتیمیله، سر نازه،باباس عجبا یه، چه عزائی بیه،وی دشت بلا وه،سنان رأس شهیدان بیه فانوس عزاء کف کتان خنده کنان وه بر چاوه،اسرا خاندان شهدا وه سر بازار،خدا که وه، پا شور و نوائی بیه،وی دشت بلا کوفه بوش، کشتن مهمان روش زندگیه؟ وه یتیمیل،وی،آزار برازَندگیه تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگیه گیره وه،درد، دوائی بیه وی دشت بلا کوفییل وه بر ما ن،ای همه غوغا عجوه بهر همدردی مان،هلهله بر پا،عجوه بانویله حرمین،بهر تماشا عجوه که عجب حال و هوائی بیه وی دشت بلا هفتمین شام جدائی بیه،وی دشت بلا
بسم الله الرحمن الرحیم وعالم نیه کس، مثالت عباس شیر دایه بوده حلالت عباس وه،دوره زینب خود،گردی عباس امان نامه تو پاره کردی عباس الگوی خداوند عشقی عباس پناگی بانوی دمشقی عباس غیرت الله عالمینی عباس تو پشت و پناه حسینی عباس پناه چاویله پر،اشکی عباس ساقی لشکربی مشکی عباس باو،نچو،که زینب،اسارت عباس بعده،تو معجرم بو غارت عباس
بسم الله الرحمن الرحیم سبک..شهیدم رو شهیدم رو.شهیدنیزه وخنجر صد،پاره پیکر ،بی اکبر وه،خوین شناور ،بی اکبر جو، یاس پرپر ،بی اکبر خم تو، وه سر،بی اکبر وه گیان برابر،بی اکبر وه،گیانم آذر،بی اکبر حیدر وه،لشکر،بی اکبر جسم،صدپاره گد،دیمه ، توانم بردیه بابا کنارت ای علی گیانم ، بینه،م کفتمه وه،پا یل گی،میدان جنگم ، وه خوینت غلتیده بیده تمام هستم ،ای روله، تو،وه غم برچیده بیده دو چاویله خیمه روله ، اکبر منیه،وه راهت وه امیدی که بینیده ن، ، دواره رخساره ماهت گله وه خوین شناور م، تبسم که ،روله گیانم له داخد روله سوزیایه،تا وه مغزه استخوانم صدپاره پیکر ،بی اکبر اگه بی یاوری وه،ای، وجودم خیمه بستیه ولی داغ جوانه گم، گشته،گیانم گسستیه وه سوز دل بیله بوشم ، کلام غم فزاگی تو که آه آتشینگم ، سوزانیه، فضا گی تو بابا وه نعش اکبره ، ج جوری،سربکه یارب چه جوری لعل خشکه گی ، کوره گی تر بگه یارب جوره جد پاکد،اکبر ، خشکیده ،بیه،کامی تو برسن،وه م،له کورم ، له سودای دل، سلامی تو صدپاره پیکر،بی اکبر سکوتت غصه آوره ، کلامت غم نشین بیه ببینه که،آهنگ ماتم، وه نایم همنشین بیه جوانمرد شجاعگم ، وه پایان تو بنازم که وه پرواز خونیند ، علی گیان ،م،سرفرازم بوسم رخساره خوینید ، م،وه حالی دلشکسته که وه سوز تو ،م،بسوزم ، وه ،ای،قلب غم نشسته کفتیه چاوه،خمبارم، وه نعش لاله گون تو نوازش دسم کفتیه ، وه فرق غرق خوین تو صدپاره پیکر،بی اکبر تشنگی،پیدا بُیه وه،، ترکیله، زوان تو علی انگشترم بیلم ، روله گیان وه، لبان تو وه تفسیر سجوده تو ، قنوت،م ای دعا بی قیام سرخ ناب م ، وه خوین تو پر بها بی ارای خیمه بردنه تو ، عبا پیچت بکم بابا وه دوش خوم جسمت کیشم، ، له بین ،ای دشت وصحرا وه سوگ مرگت،ای،اکبر ، (مجنون) دره عزا وخم که وه آئینه گی،دلم ، نیشتیه گرده،صد ماتم صدپاره پیکر ،بی اکبر