eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
209 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه خدا آمد ، دلم با خدا شد حی علی التوبه در توبه وا شد الهی رحمی کن خسته و زارم به این سفره من خیلی بدهکارم باز من و بار گناه ، نجاتم بده خسته شدم از اشتباه ، نجاتم بده الهی العفو یا کریم آلوده ام اما مکن ناامیدم آخر به امیدی به این در رسیدم ز لطفت پر کن این دست خالی را پذیرا باش امشب خسته خالی را عبد سرافکنده شدم مرا هم ببخش پیش تو شرمنده شدم مرا هم ببخش دارم به سر عمری امید رهایی باید در این شب ها شوم کربلایی ندارم درد و غم تا حسین دارم به روی لب ذکر یا حسین دارم دست به دامان تواَم حسین یا حسین بی سر و سامان تواَم حسین یا حسین در گوشه ی گودال قیامت به پاشد هِی ضربه خورد هِی تنش جا به جا شد برادر افتاد و خواهری افتاد سر از نی افتاد ، مادری افتاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
‍ ‌‌ صل الله علیک یا مولا یا صاحب الزمان ای آقا جونم، امشب کجا قرآن به سر می گیری؟آیا تو کوفه هستی ، کربلا هستی ، شنیدید ، وقتی همه رو صدا کرد بالای معزنه قرار گرفت ، مناجات کرد ،بعد موقع اذان صبح شد ، الله اکبر ... صداشو همه مردم کوفه شنیدن ، "به امام حسین آگه به اعتقاد خود من و تو باشه ، امشبم شما ها صداشو شنیدید اومدید اینجا" وقتی اومد به نماز ایستاد ، همچین که به سجده رفت ، شنیدید کاری کرد نانجیب ، ابن ملجم صدای همه عالمیان ، سماوات ، عرضی بلند شد ، با جبرییل ناله زدن ... الله اکبر ؛ وقتی صدای امیرالمؤمنین بعد از ضربه بلند شد "فزت و رب الکعبه" قربون تو آقای غریبم ، یه وقت صدای جبرئیل میان زمین و آسمان بلند شد ، صدا زد به خدا علی رو کشتن ، این صدا رو زینب شنید ، حسنین شنیدن ، به سرعت دو تا آقازاده ها سمت مسجد ، وقتی رسیدن دیدن محراب مسجد پر از خونه ... ای علی علی علی ..." نون و نمک بخور ولی به زخم من نمک نزن2 یه شب که مهمون منی،حرف سفر به من شبیه مادرم شدی،تو نیمه جونم می کنی سلام میدی به مادرم،دل نگرونم می کنی دل تو بی قرار زهراست ... همش دلت کنار زهراست ... چشام به چشمات گره خورده چشات به انتظار زهراست بابا بابا بابا بابایی ... بابا بابا بابا بابای تنها ... امون ازین رفتن تو ... امون ز برگشتن تو ... میخ در التماس می کرد ... بابا ، به پیراهن تو ... صحبت میخ در شدو بازم دلم شد پر غم بیا بیا ،به یاد مادرم روضه بخونیم برا هم ( یادم نرفته مادر افتاد شاخه ی یاس پرپر افتاد دیدم که زانو هات میلرزید تا روی مادرم ، در افتاد ) 2 با گریه ایستاد دوباره نگاهش کرد تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد گیسو کشید دخترش ، اما چه فایده زینب به جای فاطمه خیلی تلاش کرد ... شمشیر تا میان دو ابروی صورتش طوری نشسته بود نمی شد جدا کرد ای روزگار،ای روزگار،آخر علی را زمین زدن باید ازین به بعد جگر را فداش کرد وقت وصال بود دوباره خضاب کرد وقت خضاب خون سرش را حناش کرد *عرضم و تمام و التماس دعا بچه ها داخل گلیمی بابا رو جمع کردن ، با سر غرق خون آوردن سمت خانه ، چند قدمی خانه گفت بچه ها بزارید خودم با پای خودم بیام ... آگه زینب منو با این حال ببینه ، میمیره ... دختر طاقت نداره سر خونی بابا رو ببینه ، میخوام بگم علی جان کجا بودی بالا تل زینبیه ، والشمر جالس علی صدره ... " می گفت خواهرش دم گودال قتلگاه این روبه قبله این همه نیزه زدن نداشت ...   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
‍ ﷽ بخوان خدای نبی را بخوان خدای خدیجه که سفره های سحرهاست از دعای خدیجه بگیر درس وفا را هم از وفای خدیجه سزاست اینکه بگوئیم از صفای خدیجه 🏴منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه خدیجه همسر طاها خدیجه مادر زهرا خدیجه بانوی والا خدیجه شیعهٔ مولا خدیجه قبلهٔ دلها خدیجه کعبهٔ جانها رواست اینکه بریزیم جان بپای خدیجه 🏴منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه هر آنچه داشت خدیجه فدای دین خدا کرد تمام هستیِ خود را نثار آل عبا کرد به غیر عشقِ پیمبر هر آنچه بود رها کرد خوش آنکه درس بگیرد ز ماجرای خدیجه منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه کسی که نزدِ مقامش رسد فرشته به تعظیم به حصر و شِعب و جفا و بلا و فِتنه و تحریم نکرد شِکوه ز سختی، نداشت از عدویش،بیم و در محاصره نشنید کس صدای خدیجه منم گداى خديجه شوم فداى خديجه اَمان ز درد فراق و اَمان ز روز جدایی چه مادری که ز غمهای دختر است فدایی بپای فاطمه اَش ریخت هر چه داشت، خدایی نثار فاطمه، بارانِ گریه های خدیجه منم گداى خديجه شوم فداى خديجه کنار بستر مادر اَمان ز گریهٔ دختر حدیث بیت پیمبر کجا و خانهٔ حیدر گریزِ روضهٔ مادر رسد به روضهٔ دختر و چند مرحله خالیست باز جای خدیجه منم گداى خديجه شوم فداى خديجه نه در عروسیِ دختر، کنار فاطمه،مادر نه پشت دربِ حرم، همجوارِ فاطمه،مادر نه دید،روی زمین،وضعِ بارِ فاطمه،مادر شد انتهای غمش همچو ابتدای خدیجه 🏴منم گداى خديجه شوم فداى خديجه به احترام وفاتش که چند تا کفن آمد اگر چه پنج کفن بود، لیک،تا حسن آمد کفن برای همه،جز برای بی کفن آمد شروعِ کرب و بلا بود کربلای خدیجه منم گداى خديجه شوم فداى خديجه نرفته است به غارت هنوز معجر زینب سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب و بر حسین بگِرییم پا به پای خدیجه منم گداى خديجه شوم فداى خديجه هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#شهادت_حضرت_علی_ع #شب_نوزدهم #روضه #حاج_منصور_ارضی
سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه سمت مسجد میرود آرام ،بی کوثر علی جای زهرا خالی است ،آری اگر که زنده بود مطمئنن راه را می بست زهرا بر علی ابن ملجم لعنت الله علیه از پشت زد چون که می دانست هستی تو یل خیبر علی آقا وارد مسجد شد ، یک یک همه خوابیده های در مسجد رو بیدار کرد ، میخواد بگه آی کسایی که اومدید مسجد ، علی بیدارتون کرده ، یا بر حق علی می جنگید یا با علی هستید ... یا با عملت شمشیر به علی میزنی ... همه خواب ها رو بیدار کرد ، حتی اون ملعونم بیدار کرد ، اشاره کرد به رو نخواب که این خواب شیاطینه ، خوابیده بود تا شمشیر معلوم نشد ، آقا ممنونتیم همه رو هر شب از اول ماه رمضان بیدارمون کردی ، شب نوزدهمم ما رو بیدار کردی آوردی در خونه خدا ... خوش به حال اونایی که از امشب دیگه دنبال امیر المومنین ، هر چی وسیله ی گناه دارن، میریزن بیرون ، خدا کلام منو اول در خودم موثر قرار بده بعد هم در این عزیزان ، یا امیرالمومنین ، یا امام المتقین ، یکم دیگه روضه بخونم گریه کنی ، بهترین اعمال امشب اینکه سلام بر حسین بدی یا بری کربلا ... به حق الحسین الهی العفو ...." گفت غروب شد ، امشب نوبت من بود بابام مهمان من بود، این آخرین مهمانی زینبه ، چون بعضی ها قائل به این هستند ، ام کلثوم هم زینب بوده ، یعنی زهرا یه دختر داشته ، هی نگاه کرد به صورت باباش ..." مغرب شد دید به نماز ایستاد ، اما هی میره تو صحن حیاط به آسمون نگاه میکنه ، دست میکشه به محاسنش ، بابا امشب که خونه ی ما نوبتت شده ، همش گریه می کنی ... تو منو کشتی بابا ... مادرم تو چهارسالگی منو کشت ، امشب چته بابا به من بگو ... اخه من زینبم ..." خودت گفتی ام المصائبم ، پیغمبر تو دو ، سه سالگی به من گفت تو ام المصائبی ، حضرت فرمود صبر کن زینب جان ...؛ گفت مناجات سر شبش تموم شد ، سفره پهن بود نشست کنار سفره ؛ دیدم هی به غذا نگاه می کنه (غذا چیه؟!!) یه طرف نان جو و کمی نمک ، خوب آقا پیر شده بود دیگه گفتم امشب عشقمه ، براش یه ذره شیر خریده بودم از پولی که داشتم ؛ یه کمی شیر خریدم سر سفره گذاشتم گفتم نون رو بزنه تو شیر بخوره . یه مقدار نگاه کرد به من گفت فقط سوال منو جواب بده ؛ گفت تا حالا دیدی بابات سر سفره ای بشینه که دو جور خورشت باشه؟! یعنی یه طرف شیر یه طرف نون و نمک " گفتم خوب بابا ؛ نون و نمک و آمدم بردارم ، گفت به جان زینب همینو بزار باشه شیر رو بردار ..." آقاجان خوب کاری نکردی ، شیری که زینب دخترت آورد نخوردی " اون وقت فردا شب ... سیصدتا یتیم با ظرف شیر میان ... باشه آقا ... لااقل دل زینبتو به دست می آوردی ... چی بگم ..." گفت یه لقمه خورد ، بقیه ی سفره رو جمع کن ببر ، مشغول نماز شد فهمیدم یه خبراییه امشب هیچ شبی اینطوری گریه نمی کرد ... هی داره نگاه به آسمان میکنه ، هی میگه *انا لله و انا الیه الراجعون ... عرش هم لرزید از فزت و رب الکعبه ات داغدار فاطمه ، راحت شدی آخر ، علی ... قاتلت شمشیر زهر آلود دشمن نیست نیست قاتلت در اصل ، قنفذ بود و میخ در علی
832353_698.mp3
982.6K
سلام من به مدینه، به آستان رفیعش به مسجد نبوی، به لاله‌های بقیعش سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا تو‌ای مسافر شهر مدینه در دل شب‌ها نبود هرچه که گشتم نشان ز مرقد زهرا یا زهـــرا سلام من به تو‌ای بانویی که مرد نبردی ز غیر هرچه که دیدی به یار شکوه نکردی سلام من به بازو، کبودی رویت به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت مدینه منزل قرآن مدینه محفل قرآن درون دل خبر داری تو از درد دل قرآن مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر خدا بر تو نظر دارد، که هستی شهر پیغمبر مدینه شهر گل‌هایی چه گل‌هایی همه پر پر مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر 💠عضویت در شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1_14845450194.mp3
1.82M
ام الائمه ای تو عصمت اللهی بر تمام حجج تو حجت اللهی بانوی بی حرم هستی تو مادرم یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد کشته شدی ولی تو به چه گناهی ریشه ی نهضت بقیه اللهی زدی در کوچه ها مهدی را هم صدا یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد تا که در پشت در گشتی تو گرفتار زخمی شد صورتت بین در و دیوار فضه میزد به سر گشتی تو بی پسر یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد روضه سر بسته شد بین دیوار و در عبا رویت کشید با چشم تر حیدر شد خانه قتلگاه بر طفلی بی گناه یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh