eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
1. بار الها.mp3
4.27M
بار الها ، مُرغِ جانها پَر کشیده بینِ سینه دیده گِریان ، سینه نالد از غریبی در مدینه در جنان غوغا به پا شد دیده گِریان ، مرتضی شد در غمِ فرزند و بابا فاطمه ، صاحب عزا شد فاطمه ، صاحب عزا شد ( واغریبا ، واغریبا ) تکرار کار زینب در غمِ تو ناله های آتشین شد این غریبی بس که جسمت لاله‌گون از تیرِ کین شد کاش جسمت را ز خانه با غم و آه شبانه سوی کوچه برده بودند همچو زهرا مخفیانه ( واغریبا ، واغریبا ) تکرار کی رود ، از خاطر تو یاد آن رُخسارِ نیلی مانده روی صورتِ تو همچو زهرا ، جای سیلی شب ، شبِ قدر تو باشد دیده بر قبر تو باشد قبر ویرانت جلوه ی صبر تو باشد ( واغریبا ، واغریبا ) تکرار ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
2. تا به چشمم.mp3
6.83M
قسمت دوم : تا به چشمم ، خاطراتم زنده شد جسمِ پُر زَهرم ، به غم آکنده شد دید ، دیده دیده های خویش را کرد امضا حکم مرگِ خویش را زنده شد فصلِ خزان باغ من تازه بود و تازه تر شد داغ من ؟ یاد کردم یاد یاس و غنچه را آن مصیبت هایِ بینِ کوچه را ... تا به کوچه خصم بر ما ره میگرفت از خُسوفِ ضرب سیلی مَه میگرفت تا توان رفت از دو پای مادرم من شدم آنجا عصای مادرم گویی از دست داده چشمان خود چون پی ام میگشت با دستان خود کوچه ای تنگ و دلی سنگ و صدای ضرب دست بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد ای که بر هر درد بی درمان دوایی یا حسن نازنینم ، یوسف اهل کسایی یا حسن عشق زهرا ، مَحرمِ آل عبایی یا حسن دلبر من ، معدنِ جود و سخایی یا حسن ( یا حسن ، مظلوم حسن مظلوم حسن ... ) تکرار من غلامِ مادرت زهرا و سرمَستم حسن با امیدی برسرِراه تو بنشستم حسن من دلم را با سرِ زلفت گِره بستم حسن گرچه ناقابل ولی با آبرو هستم حسن رونمایت میدهم ، جان گر بیایی یا حسن ای کریمِ اهلبیت و نوبهارِ فاطمه ای غریبِ شهر یثرب ای نگار فاطمه نورِ چشم مرتضی دار وندارِ فاطمه ای عصای دست مادر افتخار فاطمه انتظارت میکِشم چون باوفایی یا حسن گفت : هر وقت ، چشماش به اون نانجیب می افتاد « مُغیره ، قُنفذ » تا می اومدند حرف بزنند ، میگفت شما دیگه دهنتون رو ببندید ، من یادم نمیره توو کوچه خیلی مادرم رو کتک زدید ، با غلاف شمشیر به دستای مادرم زدید ، ... دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
قسمت سوم : #نوحه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #حاج_یونس_حبیبی فاطمه جان بیا کنارمن بشین دل ندارم ببی
قسمت سوم : امروز مدینه دو صحنه داشت ، یه صحنه کنار بسترِ آقا رسولَ الله ، بی بی فاطمه زهرا کنار بستر بابا نشسته ، بچه هاش هم کنارش نشستند ، دارند گریه ی مادر رو تماشا میکنند ، هی میگه وای بابا ... وای بابا ... این یه صحنه بود امروز مدینه ، اما یه صحنه ی دیگه هم کنار یک خواهر وبرادر ، یه برادری لب هاش خون آلوده ، طشت مقابلش ، پاره های جیگر ، وای حسنم ، وای حسنم ...اما « لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله » اینجا کنار طشت ، ابی عبدالله زینب رو دلداری داد ، اما روز عاشورا کنار بدن حسین ، انقدره زینب رو کتک زدند ، نازدانه ی ابی عبدالله صدا زد بابا پاشو ، عمه ام زینب رو دارند میزنند ... وای وای ... اجازه بدهید من این روضه رو از اول شروع کنم از زبان آقا رسولُ الله ... گفت : فاطمه جان بیا کنارمن بشین دل ندارم ببینم تورو چنین تو باید بعد بابا قوی باشی حامیِ رهبریِ علی باشی دشمنا منتظرِ فرصتی اند خیلی ها به کارشون ، مشتری اند کینه ها دیده میشه توو ایده شون عقده زنده میشه توو سینه شون از غروب عمر من شروع میشه از قلوب دشمنم ، طلوع میشه درب خونَتون رو آتیش میزنند انگاری به قلب من نیش میزنند ... اما ناراحت نباش ، فاطمه جون ، اینقده بهت بگم با این زبون فاطمه جان ، یه خورده جلوتر بیا ، یه وقت دیدند ، پشت گوش فاطمه یه حرفی زد ، فاطمه لبخند رو صورتش نمایان شد ، چی گفت ؟ زودتر از همه تو مهمونم میشی مهمون این دلِ پُر خونم میشی یه وقت دید بابا یه بُغچه ای رو باز کرده ، چندتا کفن نمایان شد ، بابا اینها چیه ؟ جبرئیل حق برام هدیه آورد ، اینطوری یکی یکی برام شمرد این کفن مال منه فاطمه جون بعد مرگم ، تو به حیدر برسون گرفتی چی گفتم ؟ یعنی بدن آقا رسول الله رو ، خود آقا علی غسل داده ، خود علی کفن کرد ، ... اما سخت نبود آقا جان برای امیرالمومنین ... این کفن مال خودت دختر من ( نَه نَه اینطوری بگیم :) این کفن مال خودت مادر من این کفن مال علی یاور من دخترم این کفن هم مال حسن ( تموم شد ... ) همین ها رو جبرئیل گفته به من ( من نگفته ، تو داری گریه میکنی ؟ حرف رو اینطوری زد ، یه نگاه سرد به صورت بابا کرد ، خشکش زد ، چی بگه ؟ ) گفت بابا ، این سخن آتیش به قلبم میزنه پس بابا حسین من ، بی کفنه ... ( یعنی اون روز کنار بستر آقا رسولَ الله ، روضه ابی عبدالله رو خوندند ، ... گفت آره دخترم ... گوش بده ... یه روز کربلا ، حسینم برای دین من ، کشته میشه ، بدن بی سرو عریانش بر زمین کربلا می ماند سه روز ، دل فاطمه سوخت ، بمیرم ، بمیرم ... بیخود نبود از روزی که وارد کربلا شدند ، دست و پاهاش می لرزید ، داداش جون بیا برگردیم ، اسم این سرزمین خیلی به گوشم آشناست ، مادرم خیلی از اینجا تعریف کرده ، تا روز عاشورا ، زینب همینطور به خودش می لرزید ، اما تا روز عاشورا اومد خداحافظیِ آخر رو بکنه ، گفت میرم دیگه برنمیگردم ، زینب غش کرد ... ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4. گل غریب فاطمه.mp3
7.59M
قسمت چهارم : (حسن غریب فاطمه ) تکرار گل غریب فاطمه ای بی شکیب فاطمه ای در میان کوچه ها تنها حبیب فاطمه امشب دل مجنون من داره وساطت میکنه به زلف تو دخیل شده تو رو زیارت میکنه میخوام تمام هستیمو برای تو فدا کنم چی میشه یک شب توو بقیع منم تورو صدا کنم ( رفت دلت بقیع ، هان ؟ ان شاءالله بقیع سینه بزنی ... ) شُهرت غربت تورو تموم عالَم میدونه گفتن نیمخواد که هنوز قبر تو بی سایه بونه ای سایه ی کِرامتت رو سرِ اهل کائنات حبلُ المتین محبتت ساحلِ کشتی نجات من شنیدم که غربتت خیلیه و بی شماره تا قیامت اگه بگم غمت تمومی نداره توو دین می اومدند همه دینِ خدای جدّ تو مردم می دیدند مصطفی به اهل بیتش می بالِه به خانواده ی شما چه احترامی قائله همه دیدند تو و حسین سوار دوش اون بودید با خنده هاتون چطوری دل ازدلِ اون ربودید ؟ ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
7. ذکر پایان.mp3
10.01M
قسمت هفتم : ( حسن غریب فاطمه ) تکرار وای حسن ... وا حُزنا ... وا اَسفا ... واویلا ... یاالله ... محمدا ...واعلیا ... وا اُمّاه ... وا حُزنا ... واویلا ... حسن ، حسن ، حسن ... امروز عاشورای مدینه است ...حسین ، حسین ، حسین ... حسن ، حسن ، حسن ... لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله ... یَا اَبا عَبْدِاللهِ الْحُسین ... تو نور چشمان منی خامنه ای تو بهتر از جان منی خامنه ای تو جانِ جانان منی خامنه ای تو بهتر از جان منی خامنه ای یا حُجَّتِ ابْنِ الْحَسَن عَجِّلْ عَلی ظُهورِکْ دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته تو مَروه ای ، تو صفایی خدا کند که بیایی ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah