eitaa logo
سید محمد جواد سید شبیری
1.1هزار دنبال‌کننده
640 عکس
81 ویدیو
80 فایل
کانال شخصی حجةالاسلام سیدمحمدجواد سیدشبیری(مشهد) شامل محتوای سخنرانی، مباحث حدیثی و مناسبتی مرتبط با معارف اهل البیت(علیهم السلام) ارتباط با بنده👇 @smjssh ارسال پیشنهادات، مطالب جدید و مفید👇 @rejal_admin تبلیغ👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حسادت ها، کینه ها سبب دشمنی ها با امیرمومنان علی(علیه السلام) 🔻(م292ق) مشهور و کهن درباره روزهای نخستین علی(ع) می نویسد: «ولیدبن عقبه از جانب به آن حضرت گفت: تو به همه ما ضربه زده ای؛ پدر من را بعد از غزوه گردن زدی، پدر سعیدبن عاص را در هنگام جنگ کشتی و هنگام برگرداندن پدر به به ایراد گرفتی.» به این دلایل ما با تو بیعت نمی کنیم و تو را قبول نداریم!!!!!!!! 🔻بنابر گفته عبدالله بن بَديل بن وَرقاء خُزاعي: قریش به دلیل هایی که از (ع) دارد، هرگز تسلیم او نمی شوند. ابن ابی الحدید(م656ق) نیز می نویسد: «تمام اهل بصره، بسیاری از مردم مدینه و و قاطبه مردم مکه امیرمؤمنان علی(ع) بودند. به طوری که کاملا مخالف او بود و همراه با بنی امیه بر ضد آن حضرت بودند.» 📌«برخی از علمای اهل سنت مانند علی بن جعد، به دلیل دشمنی با امیرمؤمنان علی(ع)، از این جهت که نام آنان علی است، پدارن خود را می گفتند.» 📚یعقوبی، التاریخ، ج2، ص178. 📚ابن كثير‏، البدایه و النهایه، ج2، ص204. 📚منقری، وقعة صفین، ص102. 📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص103. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
🔆 امام علیه‌السّلام ● زُهْری گوید: خدمت امام زین العابدین علیه‌السّلام بودم که یکی از اصحابش نزد آن حضرت آمد و حضرت به او فرمود‌ند: ای مرد چه وضعی داری؟ عرض‌کرد: یا ابن رسول الله من امروز چهارصد اشرفی قرض دارم و نانخور زیادی دارم و چیزی ندارم برای آنها ببرم. امام به شدت گریه کرد. عرض‌کردم: چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: آیا گریه برای غیر مصیبت و بلاهاست؟ (گریه برای مصائب و محنتهای بزرگ است). گفتند: این چنین است. فرمودند: «فَأَيَّةُ مِحْنَةٍ وَ مُصِيبَةٍ أَعْظَمُ عَلَى حُرٍّ مُؤْمِنٍ مِنْ أَنْ يَرَى بِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ خَلَّةً فَلَا يُمْكِنُهُ سَدُّهَا وَ يُشَاهِدُهُ عَلَى فَاقَةٍ فَلَا يُطِيقُ رَفْعَهَا» چه محنت و بر آزاد از این سخت‌تر که برادر خود را محتاج بیند و نتواند به او کمک کند و او را فقیر بیند و نتواند علاج آن بکند. ● زهری گوید: مجلس بهم خورد و یکی از مخالفان که بر امام طعن می‌زد و می گفت: از اینها تعجب است که یک بار ادعا می‌کنند آسمان و زمین و هر چیزی فرمانبر آنها است و خدا هر خواست آن‌ها را اجابت کند و بار دیگر، نسبت به اصلاح حال خواص خودشان، اعتراف به درماندگی می‌کنند. ● این خبر به آن مرد گرفتار رسید و آمد نزد امام و عرض کرد: یابن رسول الله از فلانی به من خبر رسیده که چنین و چنان گفته و این گفته او از گرفتاری خودم بر من سخت‌تر است. امام فرمود: خدا اجازه رفع گرفتاریت را داده است. ‌ای فلانه (خطاب به یکی از کنیزها)، افطاری و سحری مرا بیاور. دو قرص نان آورد. امام به آن مرد فرمود: اینها را بگیر که جز آنها چیزی نداریم. خدا به وسیله آنها از تو رفع گرفتاری کند و مال بسیاری به تو می‌رساند. ● آن مرد آن دو قرص نان را گرفت و به بازار رفت و نمی‌دانست چه کند. در‌اندیشه سنگین و بدی وضع عیالش بود و به او وسوسه می‌کرد که این‌ دو قرص نان چطور حوائجت را برطرف می‌کند؟ به ماهی فروشی رسید که ماهی او خشک شده بود. به او گفت: این ماهی تو خشک است، این قرص نان من هم خشک است، میل داری این ماهی خشک شده‌ات را به این قرص نان خشک من بدهی؟ گفت: آری. ماهی را به او داد و قرص نان او را گرفت. باز به مرد نمک فروشی که نمک او را نمی‌خریدند برخورد کرد و به او گفت: این نمکت را که از تو نمی‌خرند به من می‌دهی و در مقابل، این قرص نان را بگیری؟ گفت: آری. نمک را از او گرفت و با ماهی آورد و با خود گفت این ماهی را با آن نمک اصلاح می‌کنم. چون شکم ماهی را شکافت دو لؤلؤ فاخر در آن یافت و خدا را حمد گفت. ● در این میان که خوشحال بود، در خانه او را زدند. آمد ببیند پشت در خانه چه کسی است. دید صاحب ماهی و نمک هر دو آمدند و هر کدام می‌گویند‌: ای بنده خدا ما و عیال ما هر چه کوشش کردیم دندان ما به این قرص نان تو کار نکرد (نتوانستم نان را بخوریم) و گمان کردیم که تو از بدحالی و فقر این نان را می‌خوری و آن را به تو برگرداندیم و آنچه هم به تو دادیم بر تو حلال کردیم آن دو قرص نان را گرفت. چون آن دو نفر برگشتند، باز در خانه او را زدند که فرستاده امام بود. وارد شد و گفت: امام می‌فرماید خدا به تو گشایش داد، طعام ما را باز ده که جز ما کسی آن را نخورد. آن مرد آن دو لؤلؤ را به بهای بسیاری فروخت و قرضش را ادا کرد و وضع زندگیش خوب شد. ● یکی از مخالفین گفت: ببین تفاوت تا کجا است؛ در عین حالی که علیه‌السّلام توانا به رفع فقر خود نیست، او را به این ثروت بسیار رسانید و این چگونه می‌شود و چگونه کسی که از رفع فقر خود ناتوانست‌ به این ثروت بی نهایت تواناست. ● امام فرمودند: هم به پیغمبر همین اعتراض را داشتند و می‌گفتند: کسی که نمی‌تواند از مکه تا مدینه را جز در دوازده روز برود (چنان که به هنگام هجرت او نیز چنین بود)، چگونه در یک شب از مکه به می‌رود و برمی‌گردد. ● سپس علی بن الحسین علیه‌السّلام فرمودند: اینها غافلند از کار خدا و دوستان خدا. 👈به مقام‌های بلند نمی‌توان رسید مگر با در مقابل خدا و ترک اظهار نظر و رضا به آنچه او صلاح می‌داند. دوستان خدا می‌کنند بر گرفتاری‌ها و ناراحتی‌ها بطوری که دیگران چنین صبری ندارند و خداوند در مقابل این شکیبائی آنها را به تمام آرزوهایشان می‌رساند. با وجود این، آنها جز خواسته خدا را نمی‌خواهند. 📚الأمالي (للصدوق)؛ ص۴۵۳ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام