#امام_هادی_علیه_السلام
🔰 حکایت غلامانی که با مشاهدهٔ امام هادی عليهالسلام به سجده افتادند...
شخصی به نام «بَلطون» گوید:
🔹 من یكی از دربانان متوكّل بودم، روزی پنجاه غلام از ناحيه خزر به او هدیه شد، او به من دستور داد تا آنها را تحویل گرفته و با آنان به نيكویی رفتار نمایم.
🔸 یك سال از این ماجرا گذشت، روزی من در دربار متوكّل بودم كه ناگاه امام هادی عليهالسلام وارد شد، وقتی حضرت در جایگاه خود نشست، متوكّل به من دستور داد كه غلامان را وارد مجلس نمایم. من دستور او را اجرا نمودم.
📋 فَلَمّا بَصَروا بِأبِي الحٕسَن عليهالسلام سَجَدوا لَهُ بِأجمَعِهم،
👈 وقتی آنان وارد شده و چشمشان به امام هادی عليهالسلام افتاد،همگی به سجده افتادند.
🔹 چون متوكّل این صحنه را دید، نتوانست خود را كنترل كند و از ناراحتی خود را كشان كشان حركت داد و پشت پرده پنهان شد. آنگاه امام هادی علیهالسلام از دربار خارج شد .
🔸 وقتی متوكّل متوجّه شد كه امام عليهالسّلام مجلس را ترک فرمود، از پشت پرده بيرون
آمد و گفت: وای بر تو ای بلطون ! این چه رفتاری بود كه غلامان انجام دادند؟
گفتم: سوگند به خدا! من نمیدانم؟
گفت: از آنان بپرس.
🔹 من از غالمان پرسيدم: این چه كاری بود كه كردید؟
گفتند: این آقایی كه در اینجا حضور داشت، هر سال نزد ما میآید و ده روز كنار ما میماند و دین را برای ما عرضه میكند، او جانشين پيامبر مسلمانان است.
🔸 وقتی متوكّل از این جریان با خبر شد، دستور داد همه غلامان را از دم تيغ گذرانده و به قتل برسانم.
من نيز فرمان او را اطاعت كرده و همه آنها را كشتم.
🔹 شامگاهان خدمت امام هادی عليهالسلام شرفياب شدم، دیدم خادمش كنار درب ایستاده و به من نگاه میكند، وقتی مرا شناخت گفت: وارد شو!
من وارد شدم، دیدم امام هادی عليهالسلام نشسته، رو به من كرد و فرمود:
ای بلطون! با آن غلامان چه كردند؟
عرض كردم: ای فرزند رسول خدا! سوگند به خدا! همه آنها را كشتند. حضرت فرمود: همه آنها را كشتند؟
عرض كردم: آری، سوگند به خدا!
حضرت فرمود:
📋 أتُحِبُّ أنْ تَراهُم؟
🔻آیا دوست داری آنها را ببينی؟
🔸 عرض كردم: آری، ای فرزند رسول خدا!
امام هادی عليهالسلام با دست مباركش اشاره فرمود كه: پشت پرده وارد شو!
📋 فَدَخَلتُ فإذاً أنا بِالقَومِ قُعودٌ و بينَ أيديهِم فاكهةٌ يَأكُلُون.
👈 من وارد شدم، ناگاه دیدم همه آن غلامان نشستهاند و در برابر آنان ميوههایی است كه مشغول خوردن آنها هستند.
📚الثاقب فی المناقب، ص۵۲۹
✍ خوشا سَری که شود خاکِ پای حضرتِ هادی
خوشا دلی که پَرد در هوای حضرتِ هادی
به چشمِ بسته خدا را به روی باز ببیند
به دیده هر که نَهد خاکِ پای حضرتِ هادی
زِ قبر و برزخ و فردای محشرش نَبُود غم
کسی که زادِ رَهش شد وِلای حضرتِ هادی
به سیم و زَر نَکُند اِعتنا کسی که به عالَم
طَلب کُند نظرِ کیمیای حضرتِ هادی
به سعی بنده نیاید به دست، قُربِ خداوند
مگر که درک کُند دل، صَفای حضرتِ هادی
کسی که جانِ جهان بود، داد جانْ به غریبی
هِزار جانِ مُقدّس فدای حضرتِ هادی
18.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌لیلة المبیت فضیلتی تکرار نشدنی
👈تشکر خداوند متعال از امیرالمؤمنین علیه السلام در شب لیلة المبیت
#غدیر
#زیارت_غدیریه
#امام_هادی_علیه_السلام
#غدیری_ام
#لیلة_المبیت
#امامت
#خلافت
هدایت شده از مباحثه فقاهت
#جرعه_معرفت
❇️ توسل عامه به #امام_هادی_علیه_السلام
📖آیت الله بهجت(ره):
🔹️ در جریان ابتلای اهل #سامرا به وبا، که آقا سید محمد #فشارکی به شیعیان دستور داده بود سه روز روزه بدارند و زیارت #عاشورا بخوانند، فوج فوج از غیرشیعه میمردند و یک نفر شیعه از دنیا نمیرفت.
🔹️ ازاینرو، بعضی از #عامه در صحنِ مقابل ضریح #امام_هادی_علیه_السلام میایستادند و میگفتند: «یا عَلِیّ الْهادی، نُسَلّمُ عَلَیک مِثْلَ ما یسَلّمُ عَلَیک الشیعَةُ؛ ای علیالهادی، همانگونه که شیعه به تو سلام میگویند، ما به تو سلام میگوییم».
🔹️ ملاحظه میکنید با اینکه حقانیت روشن بود، ولی ایمان نمیآوردند و ریشه مطلب را که #زیارت_عاشورا بود دنبال نمیکردند.
📚در محضر بهجت، ج۳، ص۲۳۲
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
🌐 کانال "مباحثه فقاهت"
🆔 @mobahathah_ir