كردم دو پاى خود را بده تا ببوسم، حضرت فرمود قسم ياد كرده ام كه اجازه ندهم كسى پايم را ببوسد ، (بحارالانوار، ج 76، ص 39).
🔸یا شخصی می گوید بر امام صادق(ع) وارد شده و دست ایشان را بوسیدم، سپس فرمود جایز نیست دست کسی بوسیده شود، مگر دست #انبیای_الهی یا اوصیای آنان.
🔸ابن عمر مى گويد: ما دست رسول خدا(ص) را مى بوسيديم ، (محجة البيضاء، ج 3، ص 387)
✳️بوسیدن دست #علما اگر به این عنوان باشد که آنها شاگردان مکتب امامان(ع) و رواج دهنده روش و منش آنها و مشعل داران #علم و #هدایت در جامعه بشری می باشند، در واقع نوعی #تکریم علم و عمل و بزرگداشت کمال و فضیلت است و ایرادی ندارد و بیانگر روح #تواضع و کرنش در برابر بزرگی و عظمت می باشد.
بوسیدن دست رهبرى، همان تعظیم علماء دین و #شعائر_اسلامى و اظهار محبت شخصى به دین اسلام و به مظاهراین دین الهى است. (براى مطالعه بیشتر، ر.ک: جلد 76 بحارالانوار، صفحه 40. )
بر این اساس معیار مهم در بوسیدن دست هدفی است که این عمل بر اساس آن انجام می شود:
🔸اگر به جهت حفظ ارزش ها و شعائر الهی و تکریم جایگاه و #منزلت_الهی رهبر و نیابت و جانشینی ایشان از طرف معصومین (ع) باشد و برای همگان مشخص باشد که چنین عملی با #اهداف_الهی است ، هیچ گونه اشکالی نداشته بلکه با توجه به روایات و سیره بزرگان دین مقبول و قابل پذیرش است .
🔸اما اگر با اهداف غیر الهی و برای چاپلوسی ، یا مطامع دنیوی یا تظاهر به #ولایت_پذیری و یا سایر مواردی که در بین زمامداران نظامهای غیر دینی رایج است، بوده باشد ، عملی #مذموم و غیر قابل دفاع است
⛔️ شبهه: ⛔️
صادق هدایت در کتاب بوف کور خود می نویسد .. سی و هفت درد و عیب اساسی ما ایرانیان که هیچوقت درمان نشد..!
در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورند و می زدایند،این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد..!
به قسمتی از درد های اجتماعی ما ایرانیان توجه کنید:
۱-اکثر ما ایرانیها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.
۲-اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح میدهند.
۳-با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
۴-به بدبینی بیش از خوشبینی تمایل داریم.
۵-بیشتر نواقص را میبینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمیکنیم.
۶-در هر کاری اظهار فضل میکنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.
۷-کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.
۸-غالباً مهارت را به دانش ترجیح میدهیم.
۹-بیشتر در گذشته به سر میبریم تا جایی که آینده را فراموش میکنیم.
۱۰-از دوراندیشی و برنامهریزی عاجزیم و غالباً دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.
۱۱-عقب افتادگیمان را به گردن دیگران و توطئهی آنها میاندازیم، ولی برای جبران آن قدمی بر نمیداریم.
۱۲-دائماً دیگران را نصیحت میکنیم، ولی خودمان هرگز به آنها عمل نمیکنیم.
۱۳-همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه ۹۰ میگیریم.
۱۴-غربیها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند، ولی ما شاعر و فقیه!
۱۵-زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربیها علم شیمی را گسترش دادند.
۱۶-زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربیها علم نجوم را بنا نهادند.
۱۷-هنگامی که به هدفمان نمی رسیم، آن را به حساب سرنوشت و قسمت و بدبیاری میگذاریم، ولی هرگز به تجزیه و تحلیل علل نمیپردازیم.
۱۸-غربیها اطلاعات متعارف خود را در دسترس عموم قرار میدهند، ولی ما آنها را برداشته و از همکارمان پنهان میکنیم.
۱۹-مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام میگذاریم.
۲۰-غربیها و بعضاً دشمنان ما، ما را بهتر از خودمان میشناسند.
۲۱-در ایران کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد.
۲۲-فکر میکنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه میکنیم.
۲۳-برای تصمیمگیری بعد از تمام بررسیهای ممکن آخر کار استخاره میکنیم.
۲۴-همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.
۲۵-به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر میکنیم که کسی که عیب ما را میگوید بدخواه ماست.
۲۶-چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.
۲۷-به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح میدهیم.
۲۸-وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.
۲۹-در غالب خانوادهها فرزندان باید از والدین حساب ببرند، به جای اینکه به آنها احترام بگذارند.
۳۰-اعتقاد داریم که گربه ر�
#اجتماعی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
❎ آشنایی با برخی چهره هایی که جملات قصارشان، در فضای مجازی دست به دست میشه ❎
🚫 صادق هدایت کیست؟ 🚫
1⃣ صادق هدایت در یک خانواده اشرافی، كه در هر دو رژیم قاجار و پهلوی، صاحب مناصب بالای سیاسی بودند، بدنیا آمد.
او دانش آموزی کندذهن بود که حتی نتوانست دیپلم متوسطه را بگیرد و وقتی به مدد نفوذ خانواده اش با رانت های حکومتی به خارج از کشور اعزام شد، پس از چند ماه از مدرسه اخراج شد.
http://yon.ir/b5v5
2⃣ برخلاف تبلیغات رسانه ای، صادق #هدایت یک نویسنده غیر حرفه ای بود که به دلایلی چند، #انگلیسی ها او را به زور مشهور کردند.
هدایت در دوران اولیه نویسندگی خود، فرد ناشناختهای بوده که به قول خودش جلز و ولز میکرده تا یک کتابفروش، کتابهایش را پشت شیشه مغازهاش بگذارد، اما انگلیسی ها افکار و آثار مخرب و ضدایرانی و ضداسلامی او را کشف میکنند و به یکباره رادیو #بی.بی.سی به معرفی او و داستانهایش پرداخته و هدایت را شهرهی شهر میکند.
نظر خود هدایت در این باره همه چیز را روشن میکند: «من که جلز ولز میکردم رمضانی معلوماتم را پشت شیشه دکانش بگذارد، یک شبه شدم نویسنده شهیر مشهور آفاق!» (آشنایی با صادق هدایت، ص 24)😕