eitaa logo
پاسخ به شبهات فجازی
91.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
82 فایل
🔹 کانال رسمی حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم 🔹داستانک @dastanak_ir 🔹 سخنرانی های دکتر قربانی مقدم @ghorbanimoghadam_ir 🔹تبادل وتبلیغ @tabligh_arzan 🔹ارسال شبهه @shobhe_ir 🔻 حمایت مالی از موسسه 6063731065865173 + eitaa.com/Shobhe_ShenaSi/7750
مشاهده در ایتا
دانلود
آشنایی با انواع ۲) مغالطه علت جعلی مغالطه علت جعلی دو نوع است: نوع اول وقتی است که چیزی به عنوان «علت» وانمود می شود که در واقع علت نیست یا بخشی از علت به عنوان کل علت معرفی شود. یعنی در تحلیل عقلی و منطقی، آن چیز نمی‌تواند جنبه علّی و تأثیرگذاری داشته باشد، اما گوینده یا نویسنده در استدلال خود آن را به عنوان و سبب یک امر خاص به حساب می‌آورد. مثال: با گذشت زمان متوجه شدیم که در جوامع پیشرفته هرچقدر مسئله اخلاق نادیده گرفته می‌شود، از قید و بندهای آن نیز خلاصی می‌یابند و این باعث پیشرفت هرچه بیشتر آنان می‌شود. پس ما نیز می‌بایست، زمینه کمرنگ کردن مسئله اخلاق را فراهم کنیم، تا به پیشرفت جوامع مدرن برسیم. در این مثال، شخص مغالطه کننده می‌خواهد پیشرفت نکردن و عقب ماندگی را ناشی از این علت بداند که قوانینِ اخلاق جدی گرفته می‌شود، در حالی که در تحلیل واقع بینانه و منطقی هرگز نمی‌توان حکمفرمایی اخلاق در جامعه را به عنوان علتِ عقب ماندگی به حساب آورد. 🔹علت وقوع این مغالطه یا جهل است و یا غرض‌ورزی نقل است که در دوران قدیم، فرزند ساده لوح یکی از طبیبان از پدر خود نشنیده بود که هرگاه حال یکی از بیماران بد شد، بر بالین او حاضر شو و به اطراف او نگاه کن ببین چه می‌بینی؟ اگر مثلاً پوست خربزه‌ای دیدی، بگو که بیمار خربزه خورده و مرضش شدت یافته؛ یا اگر هسته آلو دیدی، بدان که آلو خورده و. جوان ساده لوح روزی باخبر شد که حال یکی از بیمارانش وخیم است، لذا بر بالین او حاضر شد و مرتب می‌گفته که بیمار ناپرهیزی کرده و برای اثبات مدعای خویش به اطراف نگاه کرد و چیزی نیافت جز یک پالان، لذا خطاب به اطرافیان بیمار کرد و گفت: بیمار خر خورده!! اگر کسی بگوید پس از انقلاب مردم بی دین تر شده‌اند (بر فرض صحت این گذاره) از این مغالطه استفاده کرده است. یعنی تاثیر تهاجم فرهنگی، ماهواره‌ها، اینترنت، فضای مجازی و.... را نادیده گرفته و انقلاب را مقصر بی‌دینی معرفی می‌کند. 🔸نوع دوم مغالطه علت جعلی نوع دیگر مغالطه علت جعلی این است که از علت به عنوان کل علت معرفی شود؛ یعنی اگر برای تحقق معلولی، مثلاً لازم است پنج عامل دست به دست هم بدهند تا آن معلول محقق شود، شخص مغالطه کننده آن معلول را تنها به یکی از آن علل استناد می‌دهد، مثل ما در دهه اخیر شاهد افت تحصیلی شدیدی در مدارس راهنمایی و دبیرستان‌های کشور هستیم. واضح است که آموزگاران و دبیران در انجام وظایف خود بسیار کوتاهی می‌کنند. افت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان می‌تواند ناشی از علل بسیار زیادی باشد، مانند تغییرات متون درسی، سطح پایین آموزش در دوره ابتدائی افزایش چشمگیر برنامه‌های تلویزیون و دیگر تفریحات کوتاهی آموزگاران در انجام وظایف خود نیز می‌تواند یکی از علل افت تحصیلی باشد، اما در استدلال فوق شخص مغالطه کننده با چشم پوشی نسبت به علل و عوامل دیگر، تنها علت افت تحصیلی در دهه اخیر را کم کاری معلمان معرفی می‌کند. مثال دیگر: چرا زنان حجاب داشته باشند تا مردان به گناه نیفتند؟ (در اینجا بخشی از علت به عنوان دلیل وجوب حجاب معرفی شده که اتفاقا جزء کمتر مهم است) شکل اخیر مغالطه علت جعلی بیش از شکل دیگر صورت می‌گیرد. علت این امر را می‌توان در این مسئله جست و جو کرد که در این جا علت مذکور به عنوان علت منحصر، امر بیگانه‌ای نسبت به معلول به حساب نمی‌آید و واقعاً آن علت دارای تأثیر علی بر معلول مورد نظر است و همین امر باعث می‌شود که مخاطب به سادگی فریب خورده و این مغالطه را بپذیرد. 👈 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 https://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
آشنایی با انواع ۲) مغالطه علت جعلی مغالطه علت جعلی دو نوع است: نوع اول وقتی است که چیزی به عنوان «علت» وانمود می شود که در واقع علت نیست یا بخشی از علت به عنوان کل علت معرفی شود. یعنی در تحلیل عقلی و منطقی، آن چیز نمی‌تواند جنبه علّی و تأثیرگذاری داشته باشد، اما گوینده یا نویسنده در استدلال خود آن را به عنوان و سبب یک امر خاص به حساب می‌آورد. مثال: با گذشت زمان متوجه شدیم که در جوامع پیشرفته هرچقدر مسئله اخلاق نادیده گرفته می‌شود، از قید و بندهای آن نیز خلاصی می‌یابند و این باعث پیشرفت هرچه بیشتر آنان می‌شود. پس ما نیز می‌بایست، زمینه کمرنگ کردن مسئله اخلاق را فراهم کنیم، تا به پیشرفت جوامع مدرن برسیم. در این مثال، شخص مغالطه کننده می‌خواهد پیشرفت نکردن و عقب ماندگی را ناشی از این علت بداند که قوانینِ اخلاق جدی گرفته می‌شود، در حالی که در تحلیل واقع بینانه و منطقی هرگز نمی‌توان حکمفرمایی اخلاق در جامعه را به عنوان علتِ عقب ماندگی به حساب آورد. 🔹علت وقوع این مغالطه یا جهل است و یا غرض‌ورزی نقل است که در دوران قدیم، فرزند ساده لوح یکی از طبیبان از پدر خود نشنیده بود که هرگاه حال یکی از بیماران بد شد، بر بالین او حاضر شو و به اطراف او نگاه کن ببین چه می‌بینی؟ اگر مثلاً پوست خربزه‌ای دیدی، بگو که بیمار خربزه خورده و مرضش شدت یافته؛ یا اگر هسته آلو دیدی، بدان که آلو خورده و. جوان ساده لوح روزی باخبر شد که حال یکی از بیمارانش وخیم است، لذا بر بالین او حاضر شد و مرتب می‌گفته که بیمار ناپرهیزی کرده و برای اثبات مدعای خویش به اطراف نگاه کرد و چیزی نیافت جز یک پالان، لذا خطاب به اطرافیان بیمار کرد و گفت: بیمار خر خورده!! اگر کسی بگوید پس از انقلاب مردم بی دین تر شده‌اند (بر فرض صحت این گذاره) از این مغالطه استفاده کرده است. یعنی تاثیر تهاجم فرهنگی، ماهواره‌ها، اینترنت، فضای مجازی و.... را نادیده گرفته و انقلاب را مقصر بی‌دینی معرفی می‌کند. 🔸نوع دوم مغالطه علت جعلی نوع دیگر مغالطه علت جعلی این است که از علت به عنوان کل علت معرفی شود؛ یعنی اگر برای تحقق معلولی، مثلاً لازم است پنج عامل دست به دست هم بدهند تا آن معلول محقق شود، شخص مغالطه کننده آن معلول را تنها به یکی از آن علل استناد می‌دهد، مثل ما در دهه اخیر شاهد افت تحصیلی شدیدی در مدارس راهنمایی و دبیرستان‌های کشور هستیم. واضح است که آموزگاران و دبیران در انجام وظایف خود بسیار کوتاهی می‌کنند. افت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان می‌تواند ناشی از علل بسیار زیادی باشد، مانند تغییرات متون درسی، سطح پایین آموزش در دوره ابتدائی افزایش چشمگیر برنامه‌های تلویزیون و دیگر تفریحات کوتاهی آموزگاران در انجام وظایف خود نیز می‌تواند یکی از علل افت تحصیلی باشد، اما در استدلال فوق شخص مغالطه کننده با چشم پوشی نسبت به علل و عوامل دیگر، تنها علت افت تحصیلی در دهه اخیر را کم کاری معلمان معرفی می‌کند. مثال دیگر: چرا زنان حجاب داشته باشند تا مردان به گناه نیفتند؟ (در اینجا بخشی از علت به عنوان دلیل وجوب حجاب معرفی شده که اتفاقا جزء کمتر مهم است) شکل اخیر مغالطه علت جعلی بیش از شکل دیگر صورت می‌گیرد. علت این امر را می‌توان در این مسئله جست و جو کرد که در این جا علت مذکور به عنوان علت منحصر، امر بیگانه‌ای نسبت به معلول به حساب نمی‌آید و واقعاً آن علت دارای تأثیر علی بر معلول مورد نظر است و همین امر باعث می‌شود که مخاطب به سادگی فریب خورده و این مغالطه را بپذیرد. 👈 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 https://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06