eitaa logo
پاسخ به شبهات فجازی
91.4هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
83 فایل
🔹 کانال رسمی حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم 🔹داستانک @dastanak_ir 🔹 سخنرانی های دکتر قربانی مقدم @ghorbanimoghadam_ir 🔹تبادل وتبلیغ @tabligh_arzan 🔹ارسال شبهه @shobhe_ir 🔻 حمایت مالی از موسسه 6063731065865173 + eitaa.com/Shobhe_ShenaSi/7750
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از شهادت تا مدتها توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را کنی?" می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها کنند و بلایی سرم بیاورند. اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف . ※※※※ توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید. پیکری شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!" میخکوب شدم از درون گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن شده. این بدن قطعه قطعه شده!" بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را کرد و کشید طرفم. داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!" حاج سعید حرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده." دوباره فریاد زدم: "کجای آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید!?" داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام،و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر." اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا." نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست مان بدهد. توی دلم شدن به علیها السلام. گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭 یکهو چشمم افتاد به تکه کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😔 بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر . از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی و هم . راقعا به استراحت نیاز داشتم فرداش حرکت کردم سمت دمشق.همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.💝 به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد پیشم و گفت: " و شهید حججی اومده‌ان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم." من را برد پیش پدر محسن که کنار ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن آوردی?" نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر را تحویل داده‌اند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند?😭 گفتم: "حاج‌آقا، مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قسمت میدم به بی‌بی که بگو." التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭 دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برآوردی، راضی ام." وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام و اربا اربا کرده ان."😭 هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"💔 🌷🌷🌷🌷🌷 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔰حسین (مشاور سابق جنگ روانی روحانی)، هجوم خلیفه دوم به خانه سلام الله علیها را انکار کرده! و ادعای خود را به اظهارات علامه فضل الله (یکی از علمای لبنان) گره زده! به اسم اینکه اختلاف و تمام شود! 1️⃣اولا، اتفاقا انکار این مسئله که حتما با پاسخهای قاطع شیعیان مواجه است، خود با هدف شعله ور کردن اختلافات صورت گرفته و در کنار موج توهین به پیامبر اسلام در اروپا روندی مشکوک را نشان می دهد. 2️⃣ثانیا، خود مرحوم بعدها سخنان خود را "تقطیع" شده و صرفا یک "طرح بحث" خواند، او در کتاب “الزهراء القدوه” می گوید: «اینجانب مانند برخی از علما از جمله آیت الله سیدمحمدحسین کاشف الغطاء، موضوع آتش زدن خانه، شکستن پهلو و استخوان سینه حضرت، سقط جنین و سیلی زدن و کتک زدن آن حضرت را نفی نمی کنم زیرا هیچ دلیلی برای نفی آن ندارم.!» و حالا این غریق، یتشبث به آن حشیش؟! 3️⃣ثالثا، شیعه و سنی، در هجوم خلفا به خانه وحی، به خانه حضرت زهرا(س) متفق اند. تعدادي از علماي اهل سنت ؛ از جمله ذهبي، طبري، ابن قتيبه دينوري، ابن عساكر، پشیمانی ابوبکر از هجوم به خانه حضرت زهرا را نقل کرده اند: «عبد الرحمن بن عوف در بيماري ابوبكر بر او وارد شد و بر وي سلام كرد ، پس از گفتگويي ، ابوبكر به او چنين گفت :أما إني لا آسي علي شيء إلا علي ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث وددت أني سألت رسول الله صلي الله عليه وسلم عنهن : وددت أني لم أكن كشفت بيت فاطمة وأن أغلق علي الحرب . من به چيزي تأسف نمي خورم ، مگر بر سه چيز كه انجام دادم و سه چيزي كه انجام ندادم و سه چيزي كه كاش از رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) مي پرسيدم : دوست داشتم خانهء فاطمه را هتك حرمت نمي كردم هر چند براي جنگ بسته شده شود ... .» (تاريخ الإسلام ، ج3 ، ص118 و تاريخ الطبري، ج 2، ص 619، ج 3 ص 430 ط دار المعارف بمصر و الامامة والسياسة - ابن قتيبة الدينوري ، تحقيق الزيني - ج 1 - ص 24 و تاريخ مدينة دمشق - ابن عساكر - ج 30 - ص 422 و شرح نهج البلاغة - ابن أبي الحديد - ج 2 - ص 46 - 47 و المعجم الكبير - الطبراني - ج 1 - ص 62 و مجمع الزوائد - الهيثمي - ج 5 - ص 202 - 203 و مروج الذهب ، مسعودي شافعي ، ج1 ، ص290 و ميزان الاعتدال - الذهبي - ج 3 - ص 109 و لسان الميزان - ابن حجر - ج 4 - ص 189 و كنز العمال ، المتقي الهندي ، ج 5 ، ص631 و ... .) 👌التماس تفکر و مطالعه ✍️ 🚩 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 http://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
۲۰ جمادی الثانی ؛ ولادت حضرت زهرا و امام خمینی گرامی باد🌺 پا بر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت تا آمدم بگویم زهرا، زبان گرفت گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت 💙 ولادت حضرت زهرا و روز مادر مبارک باد ! 🆔 @Shobhe_ShenaSi