فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما صدای کوه استوار ایران را میشنوید.
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz
🌹عباس بابایی
🔸متولد ۱۳۲۹_قزوین
🔸خلبانی تیز هوش و ماهر
🔸شرکت به عنوان اولین خلبان ،در همه ماموریت های جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی
🔸 مفتخر به درجه تیمساری
🥀در ۱۵مرداد۱۳۶۶ مصادف با عید قربان
پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلولههای تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید.
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz
فرار از دست شیطان
در دوران تحصیل در آمریكا، روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» كه هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود كه توجه همه را به خود جلب كرد.
مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت 2 بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خودش دور كند.
من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم.
او گفت: چـند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع كردم به دویدن.
از قضا كلنل «باكستر» فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه بر می گشتند.
آنها با دیدن من شگفت زده شدند. كلنل ماشین را نگه داشت و مرا صدا زد. نزد او رفتم.
او گفت: در این وقت شب برای چه می دوی؟
گفتم: خوابم نمی آمد خواستم كمی ورزش كنم تا خسته شوم.
گویا توضیح من برای كلنل قانع كننده نبود.
او اصرار كرد تا واقعیت را برایش بگویم.
به او گفتم: مسایلی در اطراف من می گذرد كه گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بكشاند و در دین ما توصیه شده كه در چنین موقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم.
آن دو با شنیدن حرف من، تا دقایقی می خندیدند، زیرا نمی توانستند رفتار مرا درك كنند.»
(راوی: امیر اكبر صیاد بورانی)
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz
پپسی نه!
در طول مدتی كه من با عباس در آمریكا هم اتاق بودم، همه تفریح عباس در آمریكا در سه چیز خلاصه می شد : ورزش، عكاسی، و دیدن مناظر طبیعی.
او همیشه روزانه دو وعده غذا می خورد ، صبحانه و شام.
هیچ وقت ندیدم كه ظهرها ناهار بخورد .
من فكر كنم عباس از این عمل ، دو هدف را دنبال می كرد ؛ یكی خودسازی و تزكیه نفس و دیگری صرفه جویی در مخارج و فرستادن پول برای دوستانش كه بیشتر در جاهای دوردست كشور بودند.
بعضی وقت ها عباس همراه شام، نوشابه می خورد ؛ اما نه نوشابه هایی مثل پپسی و .... كه در آن زمان موجود بود ؛
بلكه او همیشه فانتای پرتقالی می خورد.
چند بار به او گفتم كه برای من پپسی بگیرد ، ولی دوباره می دیدم كه فانتا خریده است .
یك بار به او اعتراض كردم كه چرا پپسی نمی خری ؟ مگر چه فرقی می كند و از نظر قیمت كه با فانتا تفاوتی ندارد ،
آرام و متین گفت :« حالا نمی شود شما فانتا بخورید؟»
گفتم:« خب ، عباس جان برای چه ؟»
سرانجام با اصرار من آهسته گفت :« كارخانه پپسی متعلق اسرائیلی هاست ؛ به همین خاطر مراجع تقلید مصرف آن را تحریم كرده اند .»
به او خیره شدم و دانستم كه او تا چه حد از شعور سیاسی بالایی برخوردار است و در دل به عمق نگرش او به مسایل ، آفرین گفتم .
(راوی: خلبان آزاده امیر اكبر صیادبورانی)
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz
_گفت تو عرفه شهادت خیلی ها
امضا میشه...
_گفت برام دعا کن منم شهید شم.
نمیدونست آرزوی خودمم هست.
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz
کسی رو انتخاب کنیم
که لبخند خدا
براش مهم باشه
نه کد خدا
#انتخابات
https://eitaa.com/shogh_prvz
🌹 یه سلام ویژه خدمت همه ی عزیزانی که به تازگی به جمع ما پیوستند.
خدمت دوستان قدیمی هم ارادت✋
🌹از حضور همگی شما ممنونیم🌹
🌱شوق پرواز قصد داره با کمک جمعی از اساتید هنر در زمینه خطاطی و نقاشی و تولید صدا ، شهدا رو با زبانی متفاوت به شما بزرگواران معرفی کنه
📌درپیام های سنجاق شده میتونید شهدایی که معرفی شدند رو ملاحضه کنید و از ویدئو خط ها ی چشم نواز اساتید خط لذت ببرید.
😊در حال معرفی شهید بابایی بودیم که شما عزیزان ، شوق پرواز رو منور کردید.
✅از ساعات آینده، معرفی شهید بابایی ادامه خواهد داشت.....
🌱با ما همراه باشید....
✍️شوق پرواز
🌱گمنامی در اوج خوشنامی...
🥀شهیدی که شهادتش مصادف با عید قربان بود
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz
❌روی اسم خود خط کشید
🌹عباس همیشه علاقه داشت تا گمنام باقی بماند.
💌زمانی كه عباس فرمانده پایگاه اصفهان بود یك روز نامه ای از ستاد فرماندهی تهران رسید.
📌در نامه خواسته بودند تا اسامی چند نفر از خلبانان نمونه را جهت تشویق و اعطای اتومبیل به تهران بفرستیم. در پایان نامه نیز قید شده بود كه « این هدیه از جانب حضرت امام است.»
🔹عباس نامه را كه دید سكوت كرد و هیچ نگفت. ما هم اسامی را تهیه كردیم و چون با روحیه او آشنا بودم، با تردید نام او را جزء اسامی در لیست گذاشتم می دانستم كه او اعتراض خواهد كرد. از آنجا كه عباس پیوسته از جایی به جای دیگر می رفت و یا مشغول انجام پرواز بود.
7️⃣یك هفته طول كشید تا توانستم فهرست اسامی را جهت امضاء به او عرضه كنم.
🌱ایشان با نگاه به لیست و دیدن نام خود قبل از اینكه صحبت من تمام شود، روی به من كرد و با ناراحتی گفت:
ـ برادر عزیز! این حق دیگران است؛ نه من.
گفتم:
ـ مگر شما بالاترین ساعت پروازی را ندارید؟ مگر شما شبانه روز به پرسنل این پایگاه خدمت نمی كنید؟ مگر شما... ؟
سکوت کردم.......
❌روی اسم خود خط كشید و نام یكی دیگر از خلبانان را نوشت و لیست را امضا كرد.
در حالی كه اتاق را ترك می كردم. با خود گفتم كه ای كاش همه مثل او فكر می كردیم.
✍️(راوی: امیرعلی اصغر جهانبخش)
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz
وقتی ماموریت هاش زیاد میشد، با دلخوری میگفتم :
عباس میخوام سرت نق بزنم......
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz
گوشه ای از وصیت نامه شهید بابایی به همسرشون
#شهیدعباس_بابایی
https://eitaa.com/shogh_prvz