✨مصطفی نظر کرده حضرت ابوالفضل بود✨
وقتی سه ساله بود، پیش از اذان ظهر روز تاسوعا با موتور تصادف کرد.
گفتند از دنیا رفته است.
مادرش او را نذر حضرت عباس کرده و گفته بود: نگهش دارید تا سرباز شما باشد.
نگهش داشتند، بیست و شش سال،
تا پیش از اذان ظهر تاسوعا سال ۹۴ در حومه حلب سوریه 🌹🥀
🌹به مناسبت سالگردشهادت🌹
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شهید_روز_تاسوعا
@shogh_prvz
🏴سلام و عرض ادب خدمت شما عزیزان
عزاداری هاتون مقبول درگاه حق.
📌از امروز فعالیت شوق پرواز در اینستاگرام شروع شده.
@shoqparvaz_khat
از اینکه مارو همراهی میکنید ، ممنونیم🌹
وشب دهم...
شب انتخاب،شب وداع، شب ثابت کردن.
اصلا شب دهم، داروخانه ایست که برای درمان دردهای لحظه به لحظه زندگی مان ،نسخه ای آماده دارد.
امان نامه شمر به عباس(ع)
ثابت قدم ماندن ۷۲یار باوفا
وزینب(س) که دلگرم به حضور حبیب و زهیر بود.
و حسین(ع) که از امشب زینب(س) را برای فراقی جانسوز آماده میکند.
برای گودال...برای سرهای به نیزه... برای تیرهای سه شعبه... برای اربا اربا شدن و علم روی زمین افتاده....
سخن کوتاه...
امشب شب حسین(ع) است
شب دل دادن به ارباب.....
#شب_دهم
#محرم
@shogh_prvz
والوتر الموتور
ای تنهای بی همتا
چنان بی یاور شدی که ملائکه تورا یاری کردند.......
#روزدهم
#محرم
@shogh_prvz
در غروبی حزن انگیز.... تمام روضه ها به سر رسید....
و زینب(س) ماند و غمی که فروخورد .....
#عصرروزدهم
#محرم
@shogh_prvz
و «خولی» فکر کرد اگر با سم بتازند بر پیکرش، سرتاپایش را طلا میگیرند..
و «ابن زیاد» فکر کرد اگر پیکر ها سه روز بر زمین زیر آفتاب بماند حسین فراموش خواهد شد....
و «تاریخ» نشان داد که حسین شمع تاریکی های تاب آور زندگی مان است.
#شب_یازدهم
#محرم
@shogh_prvz
وشب یازدهم....
امروز غمگین ترین روز برای زینب بود،
امروز شاید بر اساس احساسات زنانه، بغض کرده باشد،
شاید حلقه های اشک در چشم هایش هم جمع شده باشد،
شاید هزاران حرف نگفته بر حلقومش رسیده باشد،
ازهمان تلی که بر آن ایستاده بود و گودال را تماشا میکرد ،
دست و پازدن ...
دامن های پراز سنگ شده ،
یا عصا زدن پیرمردان فرتوت بر پیکر ولی اش،
شمشیر و نیزه که بماند و اما جولان سم ها بر سینه حسین.....
من اگر بودم غالب تهی میکردم، شاید از هوش میرفتم...
ولی...
ولی او زینب بود.
او کسی بود که کربلا را زنده نگه
داشت
#شب_یازدهم
#محرم
@shogh_prvz
یزید با نیش و کنایه پرسید در کربلا چه دیدی؟
زینب(س) به یاد آورد ...
همراهی همسر زهیر را ،
دلیری مادر وهب را،
توبه حر و ادب عباس(ع) را،
احلی من العسل قاسم(ع) را
و در آخر پیشکش کردن عون و جعفر را ...
این کوه صبر، این مادر شهید محکم و مقتدر، مانند پدرش، حیدر وار پاسخ داد:
مارایت الا جمیلا
#شب_یازدهم
#محرم
@shogh_prvz