مدام این شعر را تکرار میکرد وبا چهره خونین هم سوی ارباب رفت...🥀
#شهید_محمد_عبدالهی
@shogh_prvz
عجیبترین نکته که خودم تجربه اش کردم بعد از شهادت مرتضی ست.
یعنی هیچ وقت من این مدل زندگی را تجربه نکرده بودم و شاید برای هیچ کسی هم قابل باور نباشد.
من زنده بودن شهید را، حمایتش را، حضورش را آن قدری که بعد از شهادت حس میکنم، شاید قبلش به این میزان حس نمیکردم.
حتی بعد از شهادت هم، در برهههایی که شرایط سخت میشد، خود شهید بود که در تکتک صحنهها کمکم میکرد و مرا از مشکلات عبور میداد.
✍️همسر شهید
#شهید_محمد_عبدالهی
@shogh_prvz
آخرین وداع
هیچ وقت معراج شهدا نرفته بودم، برای اولین بار در معراج الشهدا حاضر شدم اون هم بر سر پیکر تمام وجودم...مرتضی
متوجه شدم چند قطره عرق رو پیشونیه پیکر مرتضی ست.
دوست داشتم برای آخرین بار نوازشش کنم...
اما گفتم:میدونم تو بهترین حالت ممکن هستی،حتی دوست ندارم به اندازه گرمی دست های من اذیت بشی مرتضی...
بااینکه میدونم این حسرت همیشه تو دلم میمونه که چرا برای بار آخر نوازشت نکردم....
زهرا ماند و دلتنگی و مرتضایی که قول داده بود هواتو دارم....
#شهید_محمد_عبدالهی
@shogh_prvz
حضرت آقا راجع به این کتاب فرمودن:
جوان دلاوری با عقلانیّت دههی ۹۰ و احساسات دههی ۶۰...
خیلی جذابه داستان مرتضایی که همسرش در خواستگاری بهش گفت:
«حتماً در جریان هستید که من تازه چادری شدم. زمان میبره تا جا بیفتم و نیاز دارم باهام همکاری بشه.»
مرتضی گفت: «خوش به سعادتتون با این انتخاب خوب، اما یادتون باشه وقتی این حجاب رو انتخاب میکنید، منتظر خاکیشدنش، طعنهشنیدن و کنایهخوردن هم باشید. این راه سختی و بالاپایینی زیاد داره و آدم زیاد آزمایش میشه.»
🌱هواتو دارم رو بخونید، متوجه میشید
شهدا چه قدر هواتون رو دارند.....
#کتاب_شهدا
#شهید_محمد_عبدالهی
@shogh_prvz