eitaa logo
شهدای حکم آباد تبریز
170 دنبال‌کننده
2هزار عکس
210 ویدیو
8 فایل
بسم رب الشهداء این کانال مربوط به تقویم شهدای منطقه حکم‌آباد تبریز برای علاقه‌مندان به یاد وخاطره شهدا ایجادشده است. ادمین شهیدان👈 @admin_shahidan جهت ارسال و بارگزاری مطالب شما در کانال شهدای حکم آباد
مشاهده در ایتا
دانلود
بیست و دوی بهمن. پادگان شلوغ بود. سربازها قاطی مردم شدند. اسلحه خانه به هم ریخته بود. گلوله های خمپاره با خرج و چاشنی پخش زمین بود. دولا شد. جمع و جورشان که کرد، گفت« اگه یکیش منفجر بشه، کلی آدم تکه تکه می شن. »جعبه ها را که چیدند، با بقیه رفتند طرف دیگر پادگان. یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری، ص 10 @shohada_hokmabad_tabriz
📷 مغز متفکر سپاه در دفاع مقدس، یک خبرنگار بود!‌ 🔸شهید «غلامحسین افشردی»، معروف به «حسن باقری» دوره‌ای از زندگی‌اش را به خبرنگاری گذرانده بود و اولین خبرنگاری بود که بعد از پیروزی انقلاب، برای پوشش خبری به خارج از کشور اعزام شد. 🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷 @shohada_hokmabad_tabriz ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
۹ بهمن ماه ، سردار سرلشگر گرامی باد . 🥀 فرزند مرحوم حاج مجید 👈‌ «جانشین فرمانده یگان زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» 🗓 ولادت : ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ _ ۳ شعبان ۱۳۷۵ 👈 در سالروز ولادت امام حسین (علیه السلام) 🗓 شهادت : ۹ بهمن ۱۳۶۱ 🔹 اصابت ترکش و موج در اثر انفجار گلوله خمپاره در سنگر شناسایی 🗓 قبل از عملیات : 📌 منطقه : فکه، ارتفاعات «جبل فوقی» 📍 مزار : تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها) 🌷🌹تقویم یادبود شهداء 🌹🌷 @shohada_hokmabad_tabriz ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
💠 نماز پسرم قضا نشده!! وقتی کار و کاسبی پدرم کساد شد ، مجبور شدیم زندگی مان را حراج کنیم و سه نفری بیایم تهران . یک سال از آمدنمان به تهران نمیگذشت که زمزمه های آمدن خواستگار به گوشم رسید. خواستگار پسر دایی مادرم، مجید بود ، پسر ساده و نجیبی که نسبت قوم و خویشی با پدرم داشت . 🔷 ۲۴ ساله بودم که غلام حسین را باردار شدم در هفت ماهگی در بیمارستان زنان بستری شدم . چند روز بعد ، سوم شعبان و تولد امام حسین (علیه السلام) بود که غلام حسین به دنیا آمد ؛ ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ . بعد از آن تقریبا تمام تعطیلات را با بچه ها میرفتیم تبریز غلام حسین تقریبا از ۱۵ سالگی همیشه وضو داشت و نمازش را به جماعت و در مسجد می تواند . ✅ یکبار موقع غروب آفتاب با هم جایی میرفتیم و غلام حسین داشت رانندگی میکرد صدای اذان را که شنید ، مسیرش را عوض کرد و نزدیک مسجدی نگه داشت. نماز را خواندیم و دوباره راه افتادیم . به یاد ندارم نماز پسرم قضا شده باشد ؛ راوی: مادر شهید غلامحسین افشردی @shohada_hokmabad_tabriz ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
👈 م 👈 ن 👈 و 👈 ه‍ 👈 ی مطالب دیگر مربوط به شهدا 🌷تقویم یادبود شهداء 🌷 @shohada_hokmabad_tabriz ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄