eitaa logo
ڪنگره شـهـداے خوراسـگان
586 دنبال‌کننده
2هزار عکس
876 ویدیو
16 فایل
⚘ #موسسه_فرهنگی_شهدای_خوراسگان (اصفهان) 📍 تکریم مقام شامخ بیش از ۵۰۰ شهید خوراسگان 🔹️ آخرین لحظه اولین پیمان 🔹️نشر خاطرات شهدا 🔹️خاطرات جبهه ها 🔹️معرفی شهدا 🌐 آدرس‌کانال‌رسمی روبیکا.اینستاگرام @shohada_khorasgan
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 💢مراسم تشیع پیکر شهید ۸سال دفاع مقدس 🌷شهید حیدرعلی فتوحی🌷 🔸مکان وزمان:امروز ۱۲مردادماه ۱۴۰۱ساعت ۱۸بعدازظهر آستان مقدس امامزاده ابوالعباس علیه السلام خوراسگان 🌷 🌱🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹 دعا کنید شهید "باشیم" نه اینکه فقط شهید" بشویم"! اصلا تا شهید نباشیم، شهید نمی‌شویم... تا حالا فکر کرده‌اید پشت بعضی دعاهای شهادت، یک جور فرار از کار و تکلیف است. سریع شهید شویم تا راحت شویم! 🥀اما دعا کنید قبل از این‌که شهید بشویم، یک عمر شهید باشیم، مثل حاج قاسم سلیمانی که رهبر به او می‌گوید تو خودت شهید زنده‌ای برای ما... مثلا هشتاد سال شهید باشیم. شهید که "باشیم" خودش مقدمه می‌شود تا شهید هم "بشویم"،🌹 "ان شاءالله".. 🥀eitaa.com/shohada_khorasgan 🥀rubika.ir/shohada_khorasgan 🥀t.me/shohadakhorasgan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانش آموز نخبه شهید محمد رضا کشاورز.در حرم حضرت شاه چراغ.🌹🌹 چه زیبا و غم انگیز ،حیران و سرگردان،به هر طرف می دود!!😔😔😔 🥀 🌹 چه زیبا پرواز کرد...🕊. 🌹🕊 🌹@shohada_khorasgan
🕊بسم‌رب‌الشهدا‌..... 🏴انا لله و انا الیه راجعون 📸تصاویر دوشهید حادثه تروریستی خانه اصفهان ♦️شهید محمد حسین کریمی ۳۰ و شهید محسن حمیدی ۵۴ سال سن داشتند. 🍃🌷 شادی ارواح مطهر شهیدان فاتحه ای همراه با صلوات قرائت نماییم. 🕊شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .🌷 🌷@shohada_khorasgan
🚨 شهیدی که گوشت بدنش را خوردند! ⭕️ ابتدا دو دستش رو از بازو قطع کردند در دیگ آب نمک انداختند با تمام زخم‌ها و ... در انتها در دیگ آب جوش ريختند و پختند. و جگرش را به خورد هم سلولی‌هاش دادند. و بقیه را خودشان خوردند. 👈 این کار کومله و دموکرات‌ها در دهه ۶۰ بود... پدران و مادران تروریست‌های وحشی که در جوانرود و مهاباد و ... حتی به لباس زیر ناموس مردم هم رحم نکردند. 🌹@shohada_khorasgan
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد.🍂 همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد : ❌خواهرم حجابت !! خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!. نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده.🍂 به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید.🍂🍁 تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه‌ وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ، بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن..🍂🍁 پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت : خدایا این کم رو از من قبول کن !! شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد.🍂🍁 فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت. توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت؟🍂🍁 لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید.🍂🍁 دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد اما کسی جلو نمیومد ، اینبار با صدای بلند التماس کرد اما همه تماشاچی بودن ، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه : آهای ولش کن بی غیرت !! مگه خودت ناموس نداری ؟؟🍂🍁 وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !!🍂🍁 دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه 😔😔 ناخودآگاه یاد دیروز افتاد ، اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد :🍂🍁 وقتی خواستن به زور سوارش کنند ، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت !! همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید.. اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود💪 دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود✌️ 🌹 این جوون ریشو کسی نیست جز شهید امر به معروف و نهی ازمنکر علی خلیلی🌹 🌹@shohada_khorasgan
♥️ 🔰ده ماه بود ازش خبر نداشتیم. مادرش میگفت: ! پاشو برو ببین چیشد این بچه⁉️میگفتم: کجا برم؟ یه وجب دو وجب نیست که... 🔰رفته بودیم . حاج آقا آخر خطبه گفت: حسین خرازی را دعا کنید! آمدم خانه🏡 به مادرش گفتم: مارو میگفت؟ چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟ نمیدانستیم لشکر اصفهان است! 🌹🍃🌹🍃 👇🏻 لطفاً با ما همراه باشید 👇🏻 🌷 ڪنگره شـهـداے خوراسـگان
✌🏻 آدم ها دو دســـــته اند: غیـــــرتۍ و قیـــــمتۍ غیرتی ها با معامله ڪردند قیمتی ها با بــــــنده خــــــــــدا ... 《 شهید برونسی 》 ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ 🌹@shohada_khorasgan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| 💌 🕊 |• تا غروب این بچه‌ها ذکر "یا قمر بنی‌هاشم" می‌گفتن و تیر می‌خوردن و شهید می‌شدن... ـــــــــــــــــــــــــ 🌼🍃 ــــــــــــــــــــــ 👇🏻 از همراهی شما سپاسگزاریم🌹👇🏻 🌷 ڪنگره شـهـداے خوراسـگان
🌷شهادت یکی از مدافعان امنیت در سمیرم 🔹 در پی اغتشاشات شب گذشته سمیرم یکی از مدافعان امنیت بسیجی بنام شهید محسن رضایی، توسط اشرار مسلح و ضدانقلاب به ضرب گلوله جنگی به شهادت رسید. 🌷@shohada_khorasgan
🌱آری شهادت زیباست .. اما مثل مرد پاے بیرق انقلاب ایستادن، از آن زیباترست... خون دادن برای خمینے زیباست اما خون دل خوردن برای خامنه اے از آن هم زیباتر است.. 🌹شھیدسیدمرتضےآوینے 🌷@shohada_khorasgan
🔰 شهید بزرگ حاج احمد کاظمی: کاری کنید که وقتی کسی شمارا ملاقات می کند احساس کند که یک شهید را ملاقات کرده است. 📌 ۱۹ دی ماه ســالــروز آســـمــانـی شــــدن شهــید احــمد کاظــمی گــرامـی باد. 🌷با ما در ڪانال ڪنگره شـهـداے خوراسـگان🌷 همراه باشـید👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/shohada_khorasgan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 دختر شهید مدافع حرم در صحن علنی مجلس مسئولین نظام را به خون حاج قاسم و پدرش قسم داد... 🔺 اختلاف ها را کنار بگذارید و درد مردم و حفظ کشور داشته باشید... وی گفت: اگر جز این باشد ما فرزندان شهدا که روزگارمان را بی سایه پدر می‌گذرانیم از آنها (مسئولین) نخواهیم گذشت...😢 🌷با ما در ڪانال ڪنگره شـهـداے خوراسـگان🌷 همراه باشـید👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/shohada_khorasgan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 پیشنهاد دانلود🌱 روز مادر، بر محضر مادران شهدا مبارک🥀 🌷با ما در ڪانال ڪنگره شـهـداے خوراسـگان🌷 همراه باشـید👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/shohada_khorasgan
🌹امام خامنه‌ای مدظله‌العالی : انگیزہ های بسیار شدیدی وجود دارد برای فراموشی شهــدا.. نگذارید یاد شهـدا فراموش شود 🕊 https://eitaa.com/shohada_khorasgan
🕊 🔸رتبه اول کنکور تجربی سال۱۳۶۴ !📚 زمانی که رتبه اول کنکور شد، ما تلفن نداشتیم، یکی از دوستان احمدرضا از شمال با منزل همسایه­‌مان تماس گرفت، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت، پرسیدم احمدرضا کی بود؟ گفت: یکی از دوستانم بود­، پرسیدم: چکار داشت؟ گفت: هیچی، خبر قبول شدنم در کنکور را داد. گفتم: چی؟ گفت: می­گوید در کنکور رتبه اول راکسب کردی‌ه­ا! با خوشحالی من و پدرش گفتیم­: رتبه اول­؟؟ پس چرا خوشحال نیستی­؟ احمدرضا گفت: اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم. در همان حال آستین­‌ها را بالا زد، وضو گرفت و رفت مسجد. یادم هست با این­که دانشگاه قبول شده بود، همراه عموی بزرگش می­رفت بنّایی، می­گفتم احمدرضا تو الان دانشگاه قبول شدی ها، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟ می­گفت­: می­خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می­کشند­، می­خواهم سختی کارشان را لمس کنم :) [شهید احمدرضا احدی] _دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی🎓 💔 📔 https://eitaa.com/shohada_khorasgan
- میگفـت وقـتی میم‍ـیری کـسی بـهت دست نمیـزنه میـگه غـسل داره ولی وقـتی شـهید بشـی سر تیـکه های کفـنت دعواسـت:)🥀💔 •• 🌷 https://eitaa.com/shohada_khorasgan http://rubika.ir/shohada_khorasgan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید‌حاج‌حسین‌خرازی 📝 قوطی خالی کمپوت 🔻وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳت...🌷 🌷 🌷 یادش با ذکر 🌷 ‌‌‌ https://eitaa.com/shohada_khorasgan https://rubika.ir/shohada_khorasgan
🔷 اگر از من بپرسید که در شب لیله الرغائب برای دوستان خود چه آرزویی کنیم، شما را به شهید سید مجتبی علمدار از ساری حواله می دهم.‌ همانی که فرمود: «برای بهترین دوستان خود آرزوی شهادت کنید.» ♦️و اما در این شب عزیز سلام بر فرزند حضرت فاطمه زهرا (س)، مهدی موعود (عج)، سلام بر رهبر مظلومان جهان، سلام بر منتقم خون شهدا و حاج قاسم، سلام بر ادامه دهنده راه عیسی، موسی و ابراهیم. 💐 یا مهدی، ما در شب لیله الرغائب، تعجیل در ظهور تو را خالصانه از خداوند آرزو می کنیم و شهادت در رکاب شما آرزوی دیگر ما است. اللهم عجل لولیک الفرح، یالثارات الحسین 🌷 یادش با ذکر ✾࿐ᭂ༅•❥❥•༅ᭂ࿐✾ https://eitaa.com/shohada_khorasgan https://rubika.ir/shohada_khorasgan
‹💔› - ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خوش‌نـآم‌تویۍ؛گمنـٰام‌منـم..シ🔓' •• 🌷 ✾࿐ᭂ༅•❥❥•༅ᭂ࿐✾ https://eitaa.com/shohada_khorasgan https://rubika.ir/shohada_khorasgan
چگونه دوستت‌ نداشته باشم؟ مگر رقیه،دست‌از دوست داشتن‌عموعباس‌اش برداشت‌که‌من‌دست‌‌از‌دوست داشتن‌عمو‌قاسم‌ بردارم؟علمدار‌باغیرت... نگران‌خیمه‌ی‌زينب‌هاورقیه‌های‌جمهوری‌اسلامی ایران‌ نباش؛علی اکبرها‌ فرصت جولان‌‌به شمرهای زمانه نمی‌دهند:) •• •• 🌷 🌷 یادش با ذکر ✾࿐ᭂ༅•❥❥•༅ᭂ࿐✾ https://eitaa.com/shohada_khorasgan https://rubika.ir/shohada_khorasgan
در دفترچه یادداشتش، از کارهایی که مقید به انجامشان بود لیستی تهیه کرده بود به این شرح: خوش‌رفتاری با مردم، ذکر روزهای هفته، غذا خوردن با خانواده، اطلاع از اخبار، مسواک و بهداشت فردی، ورزش و پیاده‌روی، دروغ نگفتن، ادب در کلام، محاسبه اعمال روزانه... گاهی به سراغ دفترچه می‌رفت و این موارد را مرور می‌کرد تا خیالش از بابت عمل به‌ تمامی آن‌ها آسوده باشد... به نقل از همسر شهید 🟡بریده‌ای از کتاب «دریادل»؛ خاطرات پاسدار شهید مدافع حرم «» ✾࿐ᭂ༅•❥❥•༅ᭂ࿐✾ https://eitaa.com/shohada_khorasgan
40.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گریه‌های سوزناک فرزندان شهید علیرضا کیخا ◾️شهید علیرضا کیخا صبح امروز در حمله تروریستی به کلانتری ۱۶ زاهدان به فیض شهادت نائل آمد. پدری که دیگر کنار فرزندانش نیست 🔹درکلیپ تصویر پدر وفرزندان که درکنار هم ‌ الان باید قاب عکس روی طاقچه خانه از به همراه فرزندانش که در حمله امروز گروهک تروریستی جیش الظلم به کلانتری ۱۶ کوی شهدای زاهدان با جانفشانی و مقاومت به شهادت رسید. 🌷امروزدونفرازعزیزان‌کشورم‌که‌برای‌امنیت‌من‌وشما‌شبانه‌روز‌حمایت‌میکندبه‌شهادت‌رسیدند😔 🔹دو نفر از عوامل کلانتری ستوان علیرضا کیخا و سرباز وظیفه مبین رشیدی پس از مقاومت جانانانه در عملیات تروریستی صبح امروز زاهدان به شهادت رسیدند. ❌️سلبریتی‌های بی شرف کجایید گریه‌های این بچه‌های یتیم شده را ببینید؟! 🔹️۱۷تیرماه۱۴۰۲ 🌷 https://eitaa.com/shohada_khorasgan
یکی از کارهایی که انجام میدادند این بود که در جلساتی که با رهبری داشتند، همیشه کاغذ و قلم همراهشان بود و می نوشتند در حالی که این سخنان دوبار دیگر از صدا و سیما پخش و یک نسخه چاپی از طرف بیت به ایشان داده میشد. یکی از دوستانشان دلیل این کار را میپرسند: - آراسته؛ تو حقوق‌دانی! + نه من حقوق بگیرم! حقوق‌دان نیستم. - نه حقوق‌دانی دیگه. + خب منظورت چیه؟ -تأخیر در اجرای دستور فرمانده از نظر قانون جزا یا قانون کیفری نیروهای مسلح جرم است یا نه؟ +بله؛ ولی ربطی به سؤال من ندارد. -عدم اجرای دستور که جرم هست؟ +بله جرم محرز است؛ تأخیر در اجرای دستور یا سهل‌انگاری هم جرم است. - بسیار خب. +ولی حاجی این‌ها جواب سؤال من نبود. -من فکر کردم تو آنقدر باهوشی که گرفتی جوابتو +نه نگرفتم؛ شما بگو. -آقا این‌جا فرمایشاتی داشتند. مردم عادی یا شاید برخی از نیروهای مسلح- آن‌هایی که عمیق نگاه نمی‌کنند- این را سخنرانی تلقی می‌کنند. (می‌خواست به من بگوید تو هم سخنرانی تلقی کردی!) خب هشتِ شب یا نه شب یا دوی بعد از ظهر هم می‌توانند این سخنرانی را از اول تا آخرش تماشا کنند. منِ نظامی، این را سخنرانی تلقی نکردم. فرماندهم بیاناتی برای من دارد؛ من آن را اوامر فرماندهی تلقی کردم. همه‌ی این‌ها را نوشتم. نمی‌توانم صبر کنم تا دفتر آقا متن فرمایشات را به من بدهد. تا آن موقع می‌شود فردا یا پس فردا. نمی‌توانم تا دوی بعد از ظهر هم بنشینم، اخبار ساعت دو را ببینم، بعد یادداشت کنم. اگر از این‌جا رفتم تا ستاد کُل، عمرم کفاف نکرد، حضرت حق جان من را ستاند، در آن دنیا نمی‌توانم به خداوند بگویم: من منتظر بودم بروم ستاد کل اخبار را بشنوم یا بخش‌نامه را از دفتر آقا بگیرم؛ بعد ببینم کدام یک از این‌ها را چگونه اجرا کنم! من پاسخی برای خدا در تأخیر اجرای دستور فرمانده‌ام ندارم. همه‌ی فرمایشات ایشان را نوشتم تا وقتی از این‌جا سوار ماشین می‌شوم بروم ستاد کل، چهل دقیقه یا چهل و پنج دقیقه که در راه هستم، دستورات آقا و تدابیر ایشان را تبدیل به دستور می‌کنم. https://eitaa.com/shohada_khorasgan