eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
225 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 سنگر خاطره... میگفت: « توی خواب دیدم مریضی سختی دارم. آقا آمدند و فرمودند چرا اینقدر ناراحتی و ناله میکنی؟ عرض کردم آقا تاب و توانم کم شده. نظر لطفی کردند و باز فرمودند چه میخواهی؟ گفتم آقا جان، شما اول شفایم بدهید؛ بعد هم شهادت را نصیبم کنید.» شفایش را از امام رضا(ع) گرفته بود. برای شهادتش هم فرموده بودند: «وقتی به شهادت می رسی که ازدواج کرده باشی.» روی همین حساب برای ازدواج سریع اقدام کرد برایش خواستگاری رفتم و چیزی نگذشت که رخت دامادی پوشید. وعده امام رضـا(ع) خیلی زود تحقق پیدا کرد، رخت دامادی که پوشید رخت شهادت را به تنش پوشاندند. ✍🏻 راوی: مادر شهید ولادت: فراش محله بهشهر مازندران۱۳۴۰  شهادت: ام الرصاص ۱۳۶۵ مزار: بهشت فاطمه بهشهر ۲۵_‌ڪربلا 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 24 روز تا عید سعید غدیر خم 🍀پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: 🔸هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤمِنٍ بَعدِی 🔸او (حضرت علی علیه‌السّلام) بعد از من ولی و سرپرست همۀ مؤمنین است. 📚بحار‌الانوار، ج 39، ص 332 📎 📎 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 سنگر خاطره... ◾یه نوجوانـ ۱۶ سال بود از محله‌هاے پایینــ شهر تهرانــ چونــ بابا نداشٺــ خیلـے بد تربیٺــ شده بود. خودش مـے‌گفت: گناهـے نشد ڪ منــ انجامــ ندمــ تا اینکہ یہ نوار روضه زیر و رویش ڪرد و بلند شد اومد جبهه... ◾یه روز به فرمانده‌ گفت: من از بچگـے حرم امام رضا علیه‌السلام نرفتم، مـے ‌ترسمــ شهید بشمــ و حرمــ آقا رو نبینم. ۴۸ ساعت به من مرخصـے بدینــ برمــ حرمــ امامــ رضا علیه‌السلام زیارت کنم و برگردمــ... اجازه گرفت و رفت مشهد... دو ساعٺـــ توے حرم زیارت ڪرد و برگشت جبهه توے وصیت نامه‌اش نوشته بود: در راه برگشتــ از حرم امام رضا علیه‌السلام، توے ماشین خوابـــ حضرٺــ رو دیدمــ آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینــ ‌طور ادامه بدهے خودمــ میامــ مـے‌برمتـ… یه قبرے براے خودش اطراف پادگانــ ڪنده بود... نیمه شب‌ها تا سحر مـے ‌خوابید داخل قبر، گریه مـے‌ڪرد و مـے‌گفت: یا امام رضا(ع) منتظر وعده‌امـ آقا جانــ چشمــ به راهمــ نذار... توی وصیٺــ نامه‌اش ساعتــ و روز و مڪانـــ شهادتش رو نوشته بود مـےگفت امام رضا {ع} بهمــ گفته ڪـے و کجا شهید میشمــ حتی مڪانـے همــ ڪ امامــ رضا{ع} فرموده بود شهید مـے ‌شـے تا حالا ندیده بود. ◾روز موعود خبر رسید ضد انقلاب توے یہ منطقه است و باید بریم سراغشونــ... فرمانده گفت: چند تا نیرو بیشتر نمـے ‌خواهیمــ همه‌ے بچه‌ها شروع ڪردند التماس ڪردن که آقا ما رو ببرید. دیدند حمید یه گوشه نشسته و نگاه مےڪنه. ازش سوال کردند: مگه تو دوسٺــ ندارے برے به این عملیات؟ حمید خندید و گفت: شما برا اومدنــ التماس‌هاتونــ رو بڪنید، اونـے ڪ باید منو ببره خودش مـے ‌بره. خود فرمانده اومد و گفت: حمید تو هم بلند شو بریمــ... بچه‌ها میگنــ وقتـے وارد روستایـے ڪ ضد انقلابـــ بودند شدیمــ، حمید دستاش رو به سمتــ ما بلند ڪرد و گفتـــ: خداحافظ🥀 ◾ڪسـے اونــ لحظه نفهمید حمید چـے میگه اما وقتی شهید شد و وصیت‌ نامه‌اش رو باز ڪردیمــ دیدیمــ دقیقا توے همون‌روز، ساعت و مڪانـے شهید شده ڪ تو وصیت‌نامه‌اش نوشته بود... ⚀راوی: حاج مهدی سلحشور 🕊 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا