#رازحوشنودیخدا
#ادامهصفحهپانزدهم
بسيارى از مردم مدينه خود را براى اعتكاف در مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آماده مى كردند. البتّه عدّه اى هم از اطراف براى انجام مراسم اعتكاف خود را به مدينه رسانده بودند.
در مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) بودم كه ديدم امام حسن(ع) به مسجد آمدند و در گوشه اى از مسجد اعتكاف خود را شروع كردند.
من بسيار خوشحال شدم كه امسال مى توانم در اين مراسم در كنار امام حسن(ع) باشم و از فيض حضور آن امام همام استفاده كنم.
براى همين خود را كنار امام رساندم و خدمت آن حضرت عرض سلام و ادب نمودم و با كسب اجازه در جوار ايشان معتكف شدم.
حال و هواى امام(ع) در موقع دعا و نماز براى من بسيار دلنشين بود و روح من همواره غرق در عظمتى بود كه در كنار ايشان حضور داشتم.
امام(ع) همواره مشغول دعا و راز و نياز با خدا بودند و براى تك تك لحظه هاى خود برنامه داشتند.
آن مرد كيست كه سراغ امام حسن(ع) را از همه مى گيرد؟ او چرا اين قدر نگران و مضطرب است؟
او به كنار امام(ع) آمد و گفت: اى پسر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)! چند ماه قبل پولى را از فردى قرض گرفتم و به او قول دادم كه سر موعد پول را به او برگردانم، امّا چند روز از موعد گذشته است و من نمى توانم قرضم را ادا كنم براى همين آن فرد تصميم گرفته است مرا زندان نمايد، آيا مى شود شما بياييد با او سخن بگويد تا او به من چند روزى مهلت دهد تا بتوانم آن پول را فراهم نمايم.
امام با شنيدن سخن آن مرد از جا برخاست و به سوى در مسجد حركت كرد.
چون شخص معتكف جز براى انجام كارهاى ضرورى نبايد از مسجد خارج شود و اين كار هم كار چندان ضرورى نبود براى همين خيال كردم كه امام(ع) فراموش كرده است كه در حال اعتكاف است، پس به سوى ايشان رفتم و گفتم: اى پسر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)! آيا شما فراموش كرده ايد كه در حال اعتكاف هستيد؟
امام(ع) نگاهى به من كرد و فرمودند: نه فراموش نكرده ام، امّا من از پدرم شنيدم كه از جدّم رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)روايت كرد كه هر كس براى رفع مشكل برادر دينى خود قدم بردارد مثل اين است كه خدا را نُه، هزار سال عبادت كرده باشد، آن هم عبادتى كه شب ها تا به صبح در حال نماز و روزها روزه دار باشد.
بعد امام(ع) با سرعت از مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) خارج شد تا مشكل آن بنده خدا را برطرف كند.
من در مسجد ماندم و فكر كردم كه در اين اعتكاف سه روز، روزه مى گيرم و نماز مى خوانم امّا اگر يك حاجت برادر مؤمن را ادا مى كردم به اندازه هزار سال عبادت نزد خدا ثواب داشتم.
بايك حساب سرانگشتى به اين نتيجه رسيدم كه اگر مشكلى از برادر مؤمن خود برطرف مى كردم به فرموده رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ثواب من 118 هزار برابر بيشتر از سه روز اعتكاف بود.
💖💖💖💖🌹💖💖💖💖
#رازخشنودیخدا
#میخواهمخداراخشنودکنم
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالشهداءومهدویت
#نویسندهمهدیخدامیان
#نشرحداکثری
#التماسدعا
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
✨﷽✨
🔹ابلیس و نوحنبی🔹
✍وقتی که نوح نبی علیه السلام قوم خود را نفرین کرد و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید، ابلیس نزد او آمد و گفت: تو حقی برگردن من داری که من می خواهم آن را تلافی کنم!!!
حضرت نوح در تعجب کرد و گفت: بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم ، چه حقی؟ ابلیس ملعون گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آنها را غرق نمودی و احدی باقی نماند که من او را گمراه سازم ، من تا مدتی راحتم ، تا زمانی که نسلی دیگر بپاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم
حضرت نوح نبی علیه السلام با این که حداکثر کوشش را برای هدایت قومش کرده بود، با این حال ناراحت شد و به ابلیس فرمود:
حالا چگونه می خواهی این حق را جبران کنی؟ابلیس گفت: در سه موقع به یاد من باش! که من نزدیکترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم:
1⃣هنگامی که خشم تو را فرا می گیرد به یاد من باش!
2⃣هنگامی که میان دو نفر قضاوت می کنی به یاد من باش!
3⃣ و هنگامی که با زن بیگانه تنها هستی و هیچکس در آنجا نیست باز به یاد من باش!
📚بحارالانوار، ج۱۱، صفحات ۲۸۸ و۲۹۳
➡️🌷🌼💝
#ماه_شعبان
#منتظر_می_مانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کانالشهداءومهدویت
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
یک سجده از من بپذیر
بگذار کـه رو بر روی خاک تـو گذارم
با هر دمم از چشمه خورشید دمد گل
یک آه اگر در غمت از سینه برآرم
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 حسین آغاز زندگیه
🔻 با نوای
حاج مهدی رسولی
#توسل
#کلیپ
#امام_زمان
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏪ غیبت، فرصتی است برای بزرگشدن حدقهی #چشم_امام_بین ما، جهت مشاهده و درک حقیقت آن انسانی که تمام عالم به دست او اداره میشود...
#استاد_همایون
#معرفت_امام
#آزمون_غیبت
#رجعت
#امام_زمان
#سخنرانی_کوتاه
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
🌻🍂🌻🍂
#رمان_عشق_باطعم_سادگی
#قسمت_16😍✋️
آرنج عطیه نشست توی پهلوم و صورتم جمع شد ... نگاهم رو دوختم بهش که داشت لبخند
دندون نمایی میزد!
عطیه_چطوری عروس؟ کم پیدا!
_باز تو مثل این خواهر شوهرای بد ذات گفتی عروس ...من کم پیدام تو چرا یک بار زنگ نمیزنی؟!
عطیه با احتیاط خندید _خوبه بهم میگی خواهرشوهر انتظار که نداری من زنگ بزنم و بشم احوال
پرست ...بعدشم بدذات خودتی!
زبونم رو گزیدم تا بلند نخندم به این چشم و ابرو اومدن عطیه...بحث باهاش فایده نداشت
بعضی وقتها واقعا می خواست خواهرشوهر بشه و بامزه!بحث رو عوض کردم.
_راستی آقا امیر محمد و نفیسه جون نمیان؟
عطیه پشت چشمی نازک کرد_دلت برای جاری جونت تنگ شده بشینین پشت سر منه یک دونه
خواهر شوهر حرف بزنین!؟!
اخم مصنوعی کردم_لوس نشو دیگه ...دلم برای وروجکشون تنگ شده... امیرسام رو خیلی وقته
ندیدم شب عاشورا هم که نبودن!
پوفی کردو احساس کردم صورتش درهم شد _دل منم براش تنگ شده ولی اونا هیچ وقت خونه
عمو اکبر نمیان!
نگاه متعجبم رو دوختم به نگاه ناراحت عطیه_چرا آخه؟
بی فکرو بی مقدمه گفت: چون عمو یک غساله!
عطیه ناراحت و پشیمون از حرف و بحث پیش اومده با خودش زیرلب چیزی گفت و من به ذهنم
فشار آوردم تا بفهمم ربط این نیومدن رو با شغل عمواکبر
با اینکه خودم تا سرحد مرگ از مرده و غسالخونه ها وحشت داشتم ولی حرمت داشت این شغل
برام که وظیفه هر مسلمونی بود ولی همه ما فراری ازش و چه دیدگاه بدی از این شغل توی
دیدگاه عامه مردم بود و چه اشتباه بود این دیدگاه که وظیفه تک تک خودمون هم بودو باالخره
میرسیدیم به جایی که کارمون گره بخوره به یک غسال !
به نتیجه نمیرسیدم... حتی نمیتونستم با خودم فکر کنم که شاید از عمو اکبر دلخورباشن و
کدورتی باشه...چون می دونستم عمو اکبر حسابی مهمون نواز و مهربونه با یک چهره نورانی که
حاصل نمازهای سر وقت و با خضوع و خشوعش, که من چندبار دیده بودم و غبطه خورده بودم که
چرا من وقت نماز به جای اینکه همه ذهنم باشه برای خدا یاد کارهای نکرده و حاجت های
درخواستیم از خدا میافتم!
🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
امام طلایی ها- @Aminikhaah(2).mp3
6.19M
✨✨ امامِ طلاییها✨✨
#استاد_امینی_خواه
#معرفت_امام
#تلنگر_مهدوی
#امام_زمان
#سخنرانی_کوتاه
🌷با نشر مطالب،مهدیار باشید👇👇
➡️🌷🌼💝
#ماه_شعبان
#منتظر_می_مانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کانالشهداءومهدویت
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
AUD-20210214-WA0002.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#قاسم_سلیمانی
<======💚🌹💚======>
@shohada_vamahdawiat
<======💚🌹💚======>
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
هر صبح ڪہ بلند مےشوم.....
آراستہ روے قبلہ مےایستم و میگویم:
"السلام علیڪ یا اباصالح المهدے"
وقتے بہ این فڪر میڪنم ڪہ خدا
جواب سلام را واجب ڪرده است،
قلبم از ذوق اینڪہ شما بہ اندازه ے
یڪ جواب سلام بہ من نگاه مےڪنے
از جا ڪنده مےشود.
آقاجانم! دوستت دارم❤️
✋سلام اے آفتاب پشت ابر 🌤
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
➥ @shohada_vamahdawiat