📚#شرح_دلبری💌
#سردارشهیدحاج_قاسم_سلیمانی 🥀🕊️
#شرح_وصیت_سردار_دلها
#حدیث_عشق...🦋
#هر_چه_درجستن_آنی،آنی
#قصه
#شهدا🕊️🥀
#باشهدا_گم_نمیشویم 🥀
#یاد_امام_شهدا🕊️🥀
#شهادت_هنر_مردان_خداست🕊️🥀
#اللهم_ارزقناتوفیق_الشهادت
#فی_سبیلک...🦋
#شهداعنایتی_به_دل_خسته_کنید🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
2_144238335585284938.mp3
13.33M
📚#شرح_دلبری💌
#سردارشهیدحاج_قاسم_سلیمانی 🥀🕊️
#شرح_وصیت_سردار_دلها
#حدیث_عشق...🦋
#هر_چه_درجستن_آنی،آنی
#قصه
#شهدا🕊️🥀
#باشهدا_گم_نمیشویم 🥀
#یاد_امام_شهدا🕊️🥀
#شهادت_هنر_مردان_خداست🕊️🥀
#اللهم_ارزقناتوفیق_الشهادت
#فی_سبیلک...🦋
#شهداعنایتی_به_دل_خسته_کنید🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
2_144238335585293296.mp3
18.35M
📚#شرح_دلبری💌
#سردارشهیدحاج_قاسم_سلیمانی 🥀🕊️
#شرح_وصیت_سردار_دلها
#حدیث_عشق...🦋
#قسمت_اول
#قصه
#شهدا🕊️🥀
#باشهدا_گم_نمیشویم 🥀
#یاد_امام_شهدا🕊️🥀
#شهادت_هنر_مردان_خداست🕊️🥀
#اللهم_ارزقناتوفیق_الشهادت
#فی_سبیلک...🦋
#شهداعنایتی_به_دل_خسته_کنید🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
2_144238335585290985.mp3
21.87M
📚#شرح_دلبری💌
#سردارشهیدحاج_قاسم_سلیمانی 🥀🕊️
#شرح_وصیت_سردار_دلها
#حدیث_عشق...🦋
#قسمت_دوم
#قصه
#شهدا🕊️🥀
#باشهدا_گم_نمیشویم 🥀
#یاد_امام_شهدا🕊️🥀
#شهادت_هنر_مردان_خداست🕊️🥀
#اللهم_ارزقناتوفیق_الشهادت
#فی_سبیلک...🦋
#شهداعنایتی_به_دل_خسته_کنید🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
2_144238335585283055.mp3
17.53M
📚#شرح_دلبری💌
#سردارشهیدحاج_قاسم_سلیمانی 🥀🕊️
#شرح_وصیت_سردار_دلها
#حدیث_عشق...🦋
#امید_به_عفو_تو...🦋
#قصه
#شهدا🕊️🥀
#باشهدا_گم_نمیشویم 🥀
#یاد_امام_شهدا🕊️🥀
#شهادت_هنر_مردان_خداست🕊️🥀
#اللهم_ارزقناتوفیق_الشهادت
#فی_سبیلک...🦋
#شهداعنایتی_به_دل_خسته_کنید🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
🥀🥀چه کوه هایی
نذاشتن رو سرِ این خونه خاکستر بباره . .
#جبهه_مقاومت
#حزب_الله_منتصر
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 بخوان تاریخ را تا بنگری پیروز خیبر کیست
برو صهیون بپرس از قبر اجدادت که حیدر کیست؟
ز دست ما در این مدت...
چه جانهای نفیسی رفت... 💔
شعرخوانی محمد رسولی
#جمعه_نصر
#حزب_الله_منتصر
#راه_نصرالله
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷حزبالله لبنان منتشر کرد؛ صحنههایی دیدنی از رزمندگان مجاهد که با سربند یا صاحبالزمان، فرمایش مولای متقیان را الگوی خود قرار دادهاند: أَعِرِ اللهَ جُمجُمَتَكَ
#حزب_الله_زنده_است
#حزب_الله_منتصر
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری که شاید هرگز ندیده باشید
واکنش مردم وقتی متوجه میشوند سیدحسن نصرالله در دوران دفاع مقدس، دوشادوش رزمندگان ایرانی با صدام میجنگید
#سید_حسن_نصرالله
#حزب_الله_زنده_است
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷سیّد عزیز بمدت سی سال در رأس مبارزهای سخت قرار داشت
حزبالله را قدم به قدم بالا آورد...
رهبر معظم انقلاب
#جمعه_نصر
#حزب_الله_منتصر
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
💥 #سپر_سرخ💥 قسمت5⃣2⃣ ▫️بیتفاوت نگاهش میکردم و این موضوع دل او را سوزانده بود که با غصه آغاز کر
💥 #سپر_سرخ💥
قسمت6⃣2⃣
▫️نمیفهمیدم از جان ما چه میخواهند و انگار ابوزینب فاتحه را خوانده بود که نگران جان من بیصدا زمزمه کرد: «ای کاش همراه من نیومده بودی.»
▪️از غلغلۀ فریادهایشان ندیده میشد تصور کنم چه جمعیتی دور آمبولانس را گرفته و میتوانستم حدس بزنم همان دستانی که نارنجک را به داخل خانه پرتاب کردهاند، هنوز دنبال کشتن ابوزینب هستند و حالا به این آمبولانس حمله کردند.
▫️به شدت ماشین را تکان میدادند، آمبولانس به چپ و راست میرفت و با هر تکان احساس میکردم ماشین چپ میکند که بیاختیار جیغ میزدم.
▪️صورت غرق خون ابوزینب از درد در هم رفته و با همان چشمان نیمهبازش ناله میزد:«یا حسین!»
▫️مدام به شیشۀ ما بین اتاقک پشتی و فضای کابین میکوبیدم بلکه راننده به فریادمان برسد و ظاهراً راننده هم در ماشین نبود که هیچ صدایی شنیده نمیشد جز فریادهایی که به ایران و نیروهای حشدالشعبی ناسزا میگفتند و با وحشتناکترین کلمات، تهدیدمان میکردند.
▪️از ترس تکتک ذرات بدنم میلرزید، احساس میکردم قلبم دیگر توانی برای تپیدن ندارد و میترسیدم از لحظهای که درِ آمبولانس باز شود و نمیدانستم با ما چه میکنند.
▫️دستگیره مدام بالا و پایین میرفت، با هر نفس جان من به گلو میرسید و بنا نبود از دستشان نجات پیدا کنیم که سرانجام درِ آمبولانس با یک تکان باز شد و از آنچه دیدم،قلبم از تپش ایستاد.
▪️دهها مرد با چشمانی که در حدقهای از آتش میچرخید،مقابل در شعار میدادند و تهدید میکردند تا پیاده شویم. دیگر حتی فرصتی برای دفاع نمانده بود که یکی داخل آمبولانس پرید و من فقط جیغ میزدم و وحشتزده خودم را عقب میکشیدم.
▫️چند نفری وارد فضای کوچک آمبولانس شده و رحمی به دل سنگشان نبود و انگار نمیدیدند چند زخم به تن ابوزینب مانده که با چوب و چاقو به جانش افتادند.
▪️از وحشت فاصلهای بین من و مرگ نمانده و بیاختیار ضجه میزدم تا دست از سر ابوزینب بردارند و به قدری مردانگی در وجودش بود که با همین بدن زخمی و زیر ضربات آنها، با نفسهای آخرش فریاد میزد:«کاری به این دختر نداشته باشید! اون پرستاره!»
▫️طوری دورش را گرفته بودند و به شدتی میزدند که دیگر او را نمیدیدم و تنها نفسهای خیس و خونیاش را میشنیدم که با هر ضربه مظلومانه خِسخِس میکرد و ضربۀ آخر، کارش را تمام کرد که دیگر نغمۀ نفسهایش هم به گوشم نمیرسید و حالا نوبت من بود!
▪️جایی برای فرار نمانده بود؛ خودم را کنج آمبولانس به دیوارهها فشار میدادم بلکه آهن و شیشۀ این ماشین در این بیکسی پناهم دهند و از اینهمه وحشت بهخدا در حال جان دادن بودم.
▫️دو نفر بالای سرم ایستاده بودند و یکی با بیرحمی بازخواستم کرد:«اگه پرستاری، چرا لباس بیمارستان تنت نیست؟»و یکی دیگر از بیرون فریاد کشید:«بیاید بیرون میخوام آتیشش بزنم!»
▪️پیکر پارهپاره و خونین ابوزینب پیش چشمانم بود و حالا میخواستند من و او را در این آمبولانس به آتش بکشند که نفسم بند آمد.
▫️هنوز باورم نمیشد ابوزینب را کشتهاند و نوبت زنده سوختن خودم در آتش بود که وحشتزده جیغ میزدم تا امانم دهند اما آنها میخواستند جنایتکاری را به انتها برسانند که همه از آمبولانس پیاده شده و پیش از آنکه فرصت فرار پیدا کنم،در آمبولانس را بستند.
▪️با هر دو دست به شیشههای آمبولانس میکوبیدم و ضجه میزدم تا کسی به فریادم برسد و میشنیدم صدای داد و بیداد بالا گرفته است.
▫️انگار نیروهای امنیتی از راه رسیده بودند؛صدای تیراندازی شنیده میشد و بلافاصله کسی در آمبولانس را باز کرد.
▪️مردی درشت اندام با قد و قامتی بلند و صورتی سبزه و پیش از آنکه از ترس قاتل دیگری جان دهم،فریاد کشید:«بیا بیرون!»
▫️قدمهایم از ترس قفل شده و انگار او میخواست نجاتم دهد که دوباره داد زد: «بهت میگم بیا پایین!»
▪️همچنان صدای تیراندازی پرده گوشم را میلرزاند و فریادهای او شبیه فرصت فرار بود که به هر جان کندنی، خودم را از آمبولانس بیرون انداختم.
▫️هنوز قدمم به زمین نرسیده، گوشه چادرم را گرفت و به سمت اتومبیلی که چند قدم آن طرفتر متوقف شده بود، دوید و مرا هم دنبال خودش میکشید.
▪️ فکرم کار نمیکرد این مرد اینجا چه میکند و چرا من باید همراهش بروم و همین که در آتش نسوخته بودم، راضی بودم که بیاختیار دنبالش میدویدم.
▫️حالا میدیدم جمعیتی که لحظاتی پیش آمبولانس را دوره کرده و میخواستند ما را آتش بزنند، در طول خیابان و تاریکی شب متفرق میشدند و نیروهای امنیتی همه جا بودند.
▪️کنار ماشین که رسید، سراسیمه در عقب را باز کرد و اشاره کرد تا سوار شوم و من هر چه میگفت اطاعت میکردم که شاید سایۀ مهربان صورتش شبیه ابوزینب بود و از چشمانش نمیترسیدم...
📖 ادامه دارد...
✍️ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🥀🥀شب عملیات درخواسـت آب کرد
مـی خواسـت غـسل شـهادت بـکنـه
اما آب بـه اندازه کافــی نداشـتیم گــفت: به اندازه شـسـتن سـرم آب بدیــد.گفــتم:فـرداعـملیـاته، دوباره کـثیف مــیشی مــگه میخوای بـری تهران؟!!!
گفــت:نـه! فـردا مــی خواهم بـه مــلاقـات خدا بـرم...
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
دل شهدا وسیع و بی انتهاست و می بینند آنچه را که ما حتی از درک آن شاید عاجز باشیم ...دل شهید همچون یک رود روان بی تاب رسیدن به اقیانوس لایتناهی عشق الهی است ،وقتی این لقاء و رسیدن میسور شد غرق خوشبختی میشود و مسرور و مملو از آرامش .
آرامشی اینچنینی را برایتان آرزومندم .
🌘🌷شب و عاقبتمون شهدایی🌷🌘
سلام امام غریب و غایب از نظرم
🌿با هر نفسی سلام کردن به تو عشق است ،آقا جونم به تو احترام کردن عشق است
اسم قشنگت به میان چون آید از روی ادب ...بخدا قسم قیام کردن عشق است .
🌱مهدی جانم فرموده ايد:
"كارهایتان را به ماواگذار كنيد،برماست كه آنها را به سرانجام رسانيم"
دلسوزترينم
اين شما و اين رشتهی در هم تنيده ی زندگیمان...
🍂درمانده گشته ايم اين روزها....جهان پر آشوب ما غرق ظلم و قحطی انسانیت و پر آدمکشی شده ،زمین را دگر جانی نمونده برای پذیرش جسمهای غرق به خون انسانها
برگرد ای آرامش زمین ،برگرد ای متتقم خون کودکان و مظلومان عالم
ای چاره سازِ ما...عَجِّلْ يٰا مَوْلٰانٰا...😭
#اللّهمعجِّللوليِّكالفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴تلاوت فراز بسیار حزین از استاد محمد صدیق منشاوی
📖سوره روم: آیه ۵-۴
للَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَ مِن بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۴﴾
بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۵﴾
🌿امر، امر خداست چه پیش [از پیروزی ] و چه بعد [از پیروزی ] و در آن روز مؤمنان شاد می گردند (۴)
به نصرت الهی هر که را خواهد یاری می دهد، و اوست شکست ناپذیر مهربان. (۵)
#الابذکرالله_تطمئن_القلوب
#ان_تنصرالله_ینصرکم_ویثبت_اقدامکم
هدایت شده از 🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
زیارتنامه شهدا
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَاءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُؤمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَ مَعَکُم.
#الّهی_بدماء_شهدائنا_عجل_لولیک_الفرج
@shohadabarahin_amar