eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
295 دنبال‌کننده
14هزار عکس
4.8هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 *✨فرازهایے از وصیتنامه شهید والامقام ✨* *🌹جاویدالاثر یاسر مامانی* عزیزان همان‌طور که امام فرمودند: کاش من هم یڪ پاسدار بودم، به سوے پیاده کردن خط و مشے امام در زندگے خودمان حرکت کنیم که به تعبیر یکے از دوستان، شاید منظور این باشد که شما ( پاسداران ) مثل امام بشوید. هیچ‌گاه هدف سپاه را که همان حراست از اسلام و ارزش‌هاے اصیل آن و تثبیت انقلاب اسلامے و صدور و گسترش آن در همه ابعاد براے جهانی‌شدن مکتب نجات‌بخش اسلام در جهت زمینه سازے براے ظهور حضرت مهدے (عج ) است فراموش نکنید و شرط تحقق این اهداف تداوم حرکت سپاه در خط اسلام فقاهت و تبعیت از ولے فقیه است. اما نکته بعدے که در این مکتب خاص مطرح است از یک‌طرف شاهد پیروزی‌هاے چشمگیر رزمندگان اسلام در نبرد با کفار بعثے و از طرف دیگر انقلاب چهارم که در حال جوانه‌زدن است و با ایثار و تلاش و آگاهے شما و امت بیدار ان‌شاءالله خواهد رسید و این انقلاب نیازمند به هوشیارے و تیزبینے خاص است که ما در این مرحله انقلاب با جریان‌هائے مبارزه می‌کنیم که از ویژگی‌هاے خاصے برخوردارند و در طول تاریخ هم از این نوع داریم و ان زاهدان احمق است و منافقان زیرڪ که تلاش براے نابودے ولایت می‌کنند و خطرناک‌ترین جریان به شهادت تاریخ که با ولایت فقیه و در گذشته با امامت در مبارزه بوده است و شرط اول جهت نابودے آن آگاهے و دوم سطحے و جزئے نپنداشتن مسئله است. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 گذری کوتاه بر زندگی در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۸ در روستای سنگستان استان همدان متولد شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای فقیر گذراند. خانواده وی در محله ای واقع در پشت امامزاده یحیی همدان به نام محوطه آقاجانی بیگ و در خانه ی اجاره ای و قدیمی، با امکاناتی اندک زندگی می کردند . پدر وی راننده مینی بوس بود و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت. وی تحصیلات خود را در زادگاه خویش آغاز کرد. دوره تحصیلی راهنمایی را با رتبه عالی از مدرسه خیام همدان فارغ التحصیل شد و به دبیرستان ابن سینا رفت. هشتاد و پنجمین دبیرستان ابن سینای همدان است. پس از آن نیز در آزمون سراسری سال ۷۷ شرکت کرد و وارد دانشگاه صنعتی شریف تهران شد و سپس در سال ۸۱ از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. وی دانش آموخته رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه صنعتی شریف بود. با سن پایین حدود ۳۲ سال، دارای مقالات متعدد علمی در رشته پلیمر بود. وی در سال ۱۳۸۰ و در دوران تحصیل خود در این دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جدا سازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام می شد، همکاری داشت. او همچنین دارای چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی بود و در زمان شهادت دانشجوی دکترای دانشگاه صنعتی شریف و از نخبگان این دانشگاه به شمار می رفت که مسئولیت معاونت بازرگانی سایت هسته ای نطنز را نیز به عهده داشت. به گفته دوستانش وی شخصی ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بود. شخصی شوخ و باصفا و در عین حال مدیری جدی و قاطع. سرانجام این مرد الهی در ۲۱ دی ۱۳۹۰ پس از خروج از منزل در ساعت ۸:۳۰ صبح توسط یک موتورسیکلت سوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی در خیابان گل نبی تهران، میدان کتابی شد. از یک فرزند به نام به یادگار مانده است. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 🌹 🌹 تاریخ تولد : ۱۳۳۸/۰۶/۰۳ محل تولد : تهران وضعیت تاهل : متاهل شغل : فیزیکدان تاریخ : ۱۳۸۸/۱۰/۲۲ محل : تهران نام عملیات : ترور مزار : مسعود جان کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 گذری بر زندگی ۳ شهریور ۱۳۳۸ در تهران دیده به جهان هستی گشود . پس از طی دوره‌های مقدماتی تحصیلی با بالاترین رتبه‌ها وارد دانشگاه شیراز شد و مدرک کارشناسی خود در رشته فیزیک را از این دانشگاه در سال ۱۳۶۴ دریافت کرد. پس از آن برای طی دوره‌های تکمیلی به مهم‌ترین دانشگاه صنعتی کشور راه یافت و در مقاطع کارشناسی ارشد (۱۳۶۷) و دکترای فیزیک با گرایش ذرات بنیادی از دانشگاه صنعتی شریف فارغ‌التحصیل شد. او از نخستین دانشجویان دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود و نخستین شخصی است که در ایران دکترای خود را در فیزیک دریافت کرده است. او ده‌ها مقاله ISI منتشر کرد و همچنین از نخستین دانشجویان پسا دکتری در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی بود. تخصص اصلی او ذرات بنیادی، انرژی‌های بالا و کیهان‌شناسی بوده است. با پژوهشگاه دانش‌های بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات) نیز طی سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ همکاری داشت. ازجمله درس‌های ارائه شده توسط وی می‌توان به مکانیک کوانتومی و الکترو مغناطیس، مکانیک آماری، ذرات بنیادی و نظریه میدان‌های کوانتومی اشاره کرد. ، یکی از برگزیدگان جشنواره بین‌المللی خوارزمی در سال ۸۶ بود و در پژوهش‌های بنیادی رتبه دوم را کسب کرد. وی از سال ۱۳۷۴ در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران مشغول به تدریس بود و عضو هیأت علمی این دانشگاه بود. وی در مقاطع مختلف تحصیلی شاخه فیزیک در تربیت معلم و همچنین به ‌عنوان استاد راهنما و مشاور در پروژه‌های پایان‌نامه‌های مرتبط با علوم فیزیکی، به فعالیت مشغول بوده است. انفجار بمب در قیطریه تهران در ساعت 7:30 صبح ۲۲ دی ۱۳۸۸ روی داد. در این حادثه مسعود علیمحمدی شد، دو فرد دیگر زخمی شدند و خساراتی به ساختمان مجاور وارد شد. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 ‌ آن کسانی که مسئولیتی دارند و با خون و ایثار و استقامت و کار و تلاش سربازان گمنام ، نام و عنوانی پیدا کرده اند مواظب خود باشند ! دوستان عزیز ! تنها راه رسیدن به سعادت ، ترک محرمات و انجام واجبات است . راه قرب به خدا همین است و بس . دست یکدیگر را بگیرید و راه را که همان راه رسیدن به خدای متعال است ادامه دهید . کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🥀🕊🌹🕊🌴 🌹پدر صورت پسرش را بوسید و گفت : تا کِی میخوای بری جبهه؟ 🌹پسر با خنده گفت: قول میدم دفعه‌ی آخرم باشه... 🌹پدر گفت: قول دادیا...! 🌹و پسر سرِ قولش موند ... 🌹رفت و جان داد و دیگه نیومد ... کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🇮🇷 * 🇮🇷🌹 🌹السلام علیکم یا اولیاءالله و احبائه 🌹 🌹السلام علیکم یا اصفیاءالله و اودائه 🌹 🌹السلام علیکم یا انصار دین الله 🌹 🌹السلام علیکم یا انصار رسول الله 🌹 🌹السلام علیکم یا انصار ابی عبدالله 🌹 * 🌹سلام بر شهیدان راه حق 🌹 🌹سلام بر شهیدان دفاع مقدس 🌹 🌹سلام بر شهیدان نیروی انسانی🌹 🌹 🌹 🌹 🕊 🌹تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۳🕊 🌹محل شهادت: شلمچه 🕊 🌹نام عملیات: کربلای پنج 🕊 سی و ششمین سالگرد شهادت افتخار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، شهید والامقام را گرامی می داریم و سالروز آسمانی شدن و کسب * ایشان را به خانواده محترم شهید تبریک عرض می نماییم. به ارواح طیبه و ملکوتی تمامی شهدا بویژه این شهید عزیز درود و سلام می فرستیم و از درگاه خداوند متعال تقاضای علو درجات مسئلت می نماییم. * 🌹🌸🌹🌸🌹 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 مادر شهیدی که لحظه شهادت فرزندش را در خواب به چشم دید/ پیکر شهید دادخواه روز پنجم نوروز به خانه برگشت مادر شهید امرالله دادخواه نحوه شهادت فرزند خود را به همان شکلی که بوده در عالم رویا دیده است و میگوید پیکر فرزند عزیزش بعد از هفتاد و دو روز به هنگام دید و بازدید عید نوروز به خانه برگشته است. مادری که با فداکاری و حس خاص یک مادر مؤمنه فداکار مسلمان پسران خود را راهی جبهه در راه خدا میکند و رضایت پروردگارش را بر همه متعلقات دنیایی برتر میشمارد.   جلوی درب خانه ایستاده است... به عقب بر میگردد و از مادر میخواهد که نوزاد 3ماهه اش را بیاورد تا دوباره ببوسدش ، همین چند لحظه قبل بود که در آغوشش کشیده بود و حسابی بوسیده و بوئیده بودش ولی سیر نمی شد ، راضی نمی شد . دل مادر تکان میخورد ، با خود میگوید چرا امرالله اینبار که راهی جبهه است ، اینگونه از اهالی خانه خداحافظی میکند ! چرا چشم از چشمان معصوم و لبخند شیرین کودکش بر نمیدارد ! طوری وداع میکند که انگار در حال دل کندن و رفتن برای همیشه است. امراله کودک را در آغوش میگیرد و با مهر نگاهش میکند ، بعد نگاهی به مادر می اندازد و میگوید،
مواظب کودکم هستی مادر ؟! اگر مریض شد ، او را به دکتر میبری؟ هرچه نیاز داشت برایش فراهم میکنی ؟! مادر قد و بالای فرزند رشید خود را بر انداز میکند ، چقدر لباس خاکی جبهه به او می آید ، یاد علی اکبر(ع) می افتد که راهی میدان جنگ بود. نکند دیگر امرالله برنگردد..... با فریادی از خواب بر می خیزد ، خیس عرق شده است ، عجب خوابی بود ، شب عملیات ، شلمچه و کانال ، نور منور و صدای خمپاره ، امراله را دید که بر روی زمین افتاده است و دوستانش پایش را می بندند ، دید که با فریاد از نیروهایش میخواهد ، همانجا رهایش کنند و به پیش بروند ، پسر عزیزش را دیده بود که در میان آتش و خون بلند شده و لنگان لنگان خود را به جلو میکشد ، نگران نیروهای گردانش است و سرنوشت عملیات برای جنگ تعیین کننده ، که ناگهان تیری به شکم امراله اصابت میکند و با افتادن و شهادتش مادر نیز با هراس از خواب میپرد. منظر بانو دل تنگ است و نگران ، از امرالله خبری نیست ، نوه شیرین خود را در آغوش میگیرد ، برایش لالایی میخواند ، یاد کودکی های فرزند رشید می افتد ، همینقدر آرام و شیرین بود ، با پدر مو نمیزند ، بوی امرالله را هم میدهد. با این حرفها و خیالها خود را آرام میکند تا شاید همین روزها از پسر رزمنده خبری بیاید و اهل خانه را از نگرانی در بیاورد. تقی ، پسر دیگر منظر بانو روبروی مادر نشسته است و قرآن میخواند ، اشک از گوشه چشمش روان است و با سوز آیه های الهی را زمزمه میکند ( وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾ (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند. با این آیه نوری بر قلب منظر بانو می نشیند ، میدانستم ، امرالله من شهید شده است ، سر به آسمان بر میدارد : خدایا به من صبر زینب (س) عطا کن تا در روز محشر رو سفید باشم. رو میکند به پسرش که قرآن میخواند : تقی جان چه شده  ، چرا اینقدر غصه دار هستی مادر ، امرالله بر نمی گردد ؟! شهید شده است ؟! میدانم امرالله شهید شده است ، خوابش را دیده ام... تقی با چشمان خیس به مادر نگاه میکند ، حاج خانم ! از کجا فهمیدی ؟! در خواب چه دیدی ! مادر تعریف میکند شلمچه را ، کانال و عملیات را ، منور و خمپاره را ، پا و شکم تیر خورده امرالله عزیزش را .... بله مادر ، همینطور که گفتی شهید شده است...درست دیده ای .... منظر بانو دستی مهربانانه بر سر پسر میکشد : اینقدر در خودت نریز دلبندم ، غصه بی برادری ات را با من تقسیم کن مادر ، شهادت برادر بر تو مبارک ، اینکه غم ندارد ، باید شاد بود و شکر کرد...راضیم به رضایت پروردگارم....خودش داده و خودش هم نزد خود برده است...خوش به سعادتش که اینگونه عاقبت به خیر شد...شیرم حلالت مادر...شفیعم در روز محشر باش امرالله من... یک بار دیگر از خواب میپرد ، بسم الله الرحمن الرحیم...خدایا هفتاد و دو روز از امرالله خبر ندارم ، جنازه اش پیدا نشده ، همرزمان و نیروهایش گفتند نمیدانند بعد از تیر خوردن چه بر سر وی آمده است... این چه خوابی بود که دیدم ، چه معنی دارد حرفهای امرالله... سعی میکند به خاطر بیاورد...امرالله را دیده بود با همان لباس خاکی و چفیه ای که میرفت..همان نگاه...همان لبخند... خودش پشت سرش آب ریخته بود تا زودتر بیاید... دستش را گرفته و گفته بود ، کجا هستی پسرم ، چرا به خانه برنمیگردی ، دلم برایت تنگ شده مادر... گفته بود : می آیم مادر...می آیم ولی دیگر بدردت نمیخورم... چقدر صدایش آسمانی بود...انگار آن دنیایی شده بود یکبار دیگر در دل منظر بانو دلشوره  خانه کرد...   پنجم نوروز است ، سعی میکند خود را با دید و بازدید مشغول کند ، شاید از دلشوره اش کاسته شود... در را که میزنند گوشهایش را تیز میکند ، صدایی می آید ، آقا تقی ..یک لحظه بیایید دم در ، کمک میخواهم ، ماشینم خراب شده با من بیایید برویم .... منظر بانو باز هم به خواب خود فکر میکند ، حرفها را به یاد میآورد... می آیم مادر ... میدانم ، امرالله من آمده است ...پیکر پاکش آمده است...به من دروغ نگویید ...میخواهم پسرم را ببینم...میخواهم عطر شهادت را از او استنشاق کنم.. درست است مادر ... امرالله آمده ... باز هم تو زودتر فهمیدی... برگشتن فرزند به منزل مبارک مادر ، شهادت دلبندت بر تو مبارک مادر...خوش به سعادتت که خداوند مقام مادر شهید بودن را به تو عطا کرده است... شهید امرالله دادخواه در عملیات کربلای 5 در کربلای ایران یعنی شلمچه به همان ترتیب که مادر در خواب دیده بود به شهادت میرسد. این شهید بزرگوار در سن ۲۳ سالگی شربت گوارای شهادت را مینوشد. شهید والامقام امراله دادخواه در جبهه حق علیه باطل ، مسئول دسته ویژه گردان علی اکبر (ع) بوده است. شهید در تاریخ 65/10/23 به شهادت رسید و در روز پنجم فروردین، پیکر پاکش ، به دست مادر میرسد.
شهید والامقام دادخواه در طول خدمت صادقانه و مخلصانه خود، مسئول اعزام نیروی سپاه و سپس مسئول بسیج ادارات و کارخانجات کرج بود. . 🥀🍃🍀🕊🍀🍃🥀 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
از شهید گرانقدر روح و روانم، عشق وجودم، یار صمیمی ام شهید والامقام امراله دادخواه روح تمامی شهدای عزیز بویژه شهدای نیروی انسانی کرج شاد و در جوار رحمت حق متنعم به رزق و روزی بهشتی گوارای وجودشان باد. بنده از اولین روز هایی که افتخار خدمت در سپاه برایم بوجود آمد همزمان با ورود شهیدان دادخواه و صفری به سپاه بود و با هم در اعزام نیرو در خیابان مرحوم آیت الله طالقانی مشغول به خدمت شدیم. صفای همکاری و با شهید دادخواه بودن چنان در وجودم نهادینه شده است که الان هم عشق و محبت و صمیمیت آنروزها را حس می کنم و از لطافت و شیرینی خاطرات و گفتگوهایمان لذت می بردم عشق و محبت و اخلاص و صفای دادخواه ؛ برایم چیزی است که جایگزین ندارد روحش شاد انشاءالله که لیاقت داشته باشیم در آخرت با این عزیزان محشور شویم. خداوند همه شهدای عزیز مخصوصا شهدای دفاع مقدس بویژه دوستان و رفقای عزیز ما را بیامرزد و ما را هم با آنها محشور نماید. ؛ در اعزام نیرو که در خدمت شهید دادخواه بودیم ایشان می رفت که پرونده ای را از بایگانی بیاورد یا کار دیگری داشت وقتی برگشت ایشان طول می کشید صف مراجعات رزمندگان طولانی می شد و من به تنهایی نمی توانستم جوابگو باشم لذا صدا می زدم آقای دادخواه به !. روحش شاد چه روزهای با صفایی بود و چقدر صمیمیت و دوستی و رفاقت حاکم بود. صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🥀🍃🍀🕊🍀🍃🥀 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🇮🇷 * 🇮🇷🌹 🌹السلام علیکم یا اولیاءالله و احبائه 🌹 🌹السلام علیکم یا اصفیاءالله و اودائه 🌹 🌹السلام علیکم یا انصار دین الله 🌹 🌹السلام علیکم یا انصار رسول الله 🌹 🌹السلام علیکم یا انصار ابی عبدالله 🌹 * 🌹سلام بر شهیدان راه حق 🌹 🌹سلام بر شهیدان دفاع مقدس 🌹 🌹سلام بر شهیدان نیروی انسانی🌹 🌹 🌹 🌹 🕊 🌹تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۳🕊 🌹محل شهادت: شلمچه 🕊 🌹نام عملیات: کربلای پنج 🕊 سی و ششمین سالگرد شهادت افتخار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، شهید والامقام را گرامی می داریم و سالروز آسمانی شدن و کسب * ایشان را به خانواده محترم شهید تبریک عرض می نماییم. به ارواح طیبه و ملکوتی تمامی شهدا بویژه این شهید عزیز درود و سلام می فرستیم و از درگاه خداوند متعال تقاضای علو درجات مسئلت می نماییم. * 🌹🌸🌹🌸🌹 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani