eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
296 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 جملۀ دختر یک در یک مدرسه ابتدایی به عنوان زیباترین جمله انتخاب شد . مدرسه المهدی (ع) لبنان با برگزاری یک مسابقه از دانش آموزان خود خواسته بود تا یک جمله ۸ کلمه‌ای در وصف رزمنده بنویسند . «فاطمه دقیق» دختر خردسال «علی دقیق» رزمنده مفقود الاثر حزب الله و دانش آموز این مدرسه ابتدایی با نوشتن جمله ای تأثیرگذار تحسین همگان را برانگیخت. وی در وصف رزمنده نوشته است : اگر شما گُلی را در صحرای حلب دیدید خاک آن را ببوسید ممکن است آنجا دفن شده باشد . سلامتی بازماندگان کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 جملۀ دختر یک در یک مدرسه ابتدایی به عنوان زیباترین جمله انتخاب شد . مدرسه المهدی (ع) لبنان با برگزاری یک مسابقه از دانش آموزان خود خواسته بود تا یک جمله ۸ کلمه‌ای در وصف رزمنده بنویسند . «فاطمه دقیق» دختر خردسال «علی دقیق» رزمنده مفقود الاثر حزب الله و دانش آموز این مدرسه ابتدایی با نوشتن جمله ای تأثیرگذار تحسین همگان را برانگیخت. وی در وصف رزمنده نوشته است : اگر شما گُلی را در صحرای حلب دیدید خاک آن را ببوسید ممکن است آنجا دفن شده باشد . سلامتی بازماندگان کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 جملۀ دختر یک در یک مدرسه ابتدایی به عنوان زیباترین جمله انتخاب شد . مدرسه المهدی (ع) لبنان با برگزاری یک مسابقه از دانش آموزان خود خواسته بود تا یک جمله ۸ کلمه‌ای در وصف رزمنده بنویسند . «فاطمه دقیق» دختر خردسال «علی دقیق» رزمنده مفقود الاثر حزب الله و دانش آموز این مدرسه ابتدایی با نوشتن جمله ای تأثیرگذار تحسین همگان را برانگیخت. وی در وصف رزمنده نوشته است : اگر شما گُلی را در صحرای حلب دیدید خاک آن را ببوسید ممکن است آنجا دفن شده باشد . سلامتی بازماندگان کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌺🍃🌸🍃🌼🍃🌺 هوای دل یک پدر را فقط یک می‌تواند داشته باشد، دل یک هم تنها می‌تواند هوای دست یک را بکند؛ ناز یک در خانه فقط برای خریدار دارد و نیاز یک پدر هم تنها به گفتن یک «خسته نباشی » برطرف می‌شود. انتظار یک برای دیدن چهره که همواره به او زده و برای او هر تلاشی کرده است، در تصور هم دشوار به نظر می‌رسد چه رسد به اینکه در واقعیت محقق شود؛ بهانه و میلاد مسعود حضرت معصومه سلام‌الله علیها بیش از همه برای که حالا فرزند شده‌اند، دلتنگی کودکانه‌ای را به همراه دارد که با یادآوری خاطرات شیرین با بودن تداعی می‌شود، بهانه‌گیری حضور حالا دیگر به صحبت با قاب عکس‌هایش بدل شده است و بهای و ایران‌زمین، فرا رسیدن روزی برای که پدری نیست تا به آن‌ها بگوید: 🌼 🌺 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🌺🌷🌺🕊🌹 دختر عزيزم! مي دانم كه حالا كوچكي و مرا به ياد نمي‌آوري. و ليكن دخترم، وقتي كه بزرگ شوي حتماً جوياي حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهي بود. بدان كه پدر تو يك پاسدار بود و تو نيز بايد پاسدار خون پدرت باشي. دخترم! مي‌دانم يتيمانه زندگي كردن و بزرگ شدن در جامعه مشكل است و ليكن بدان كه حسين و حسن و زينب يتيم بودند. حتي پيامبر گرامي اسلام نيز يتيم بزرگ شد. دخترم! هر وقت دلت گرفت، زيارت عاشورا بخوان و مصيبت هاي سرور شهيدان تاريخ حسين(ع) را بنگر و انديشه كن... اميدوارم كه در آينده وارث شايسته‌اي براي پدرت باشي. پروردگارا! مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعايم را بپذير. 🥀🕊🌹 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید« اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟» آرام در گوشش گفتم«ریحانه جان اگر راستش را بگویم من را می‌بخشی؟ این پیکر بابامهدی است.» یکهو دلش ترکید و داد ‌زد «نه، این بابای منه؟ این بابا مهدی منه؟ این بابا مهدی خوب منه؟» برادرم خواست بغلش کند و ببرد. سفت تابوت را چسبیده بود و جدا نمی‌شد. از صدای گریه‌های ریحانه مردم به هق هق افتادند. دوباره در گوشش گفتم«ریحانه جان یک کار برای من می‌کنی؟» با همان حال گریه گفت«چه کار؟» بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.» پرسید «چرا خودت نمی‎بوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان می‎کنند. فیلم می‎گیرند. خجالت می‎کشم.» گفت «من هم نمی‎بوسم.» گفتم باشه. اگر دوست نداری نکن ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس. یک نگاهی توی صورتم کرد انگار دلش سوخته باشد خم شد و پاهای مهدی را بوسید سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت: مامان از طرف تو هم بوسیدم. حالا چرا پاهایش؟ گفتم: چون آن پاها همیشه خسته بود همیشه درد می‌کرد چون برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)و حضرت رقیه(س) قدم برمی‌داشت. یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر بخواهد صورت بابا را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟ اگر می‌دید طاقت می‎آورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد. همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم که بالا سرمان ایستاده بود و نگاهمان می کرد. https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 جملۀ دختر یک در یک مدرسه ابتدایی به عنوان زیباترین جمله انتخاب شد. مدرسه المهدی (ع) لبنان با برگزاری یک مسابقه از دانش آموزان خود خواسته بود تا یک جمله ۸ کلمه‌ای در وصف رزمنده بنویسند. «فاطمه دقیق» دختر خردسال «علی دقیق» رزمنده مفقودالاثر حزب‌الله و دانش آموز این مدرسه ابتدایی با نوشتن جمله ای تأثیرگذار تحسین همگان را برانگیخت. وی در وصف رزمنده نوشته است: اگر شما گُلی را در صحرای حلب دیدید خاک آن را ببوسید ممکن است آنجا دفن شده باشد. سلامتی بازماندگان کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani