eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
295 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 کلی ازش تعریف کرده بودم. رزمنده‌ها هم پاهای‌شان را کردند توی یک کفش که باید یک بار ببینیمش! بردمشان گردان نصرالله. وقتی رسیدیم، بچه ها داشتند سوار کامیون می شدند. آقا رجب را بهشان نشان دادم. یکی از دیده بان ها بهم نگاهی کرد و گفت: آدم فوق‌العاده‌ای است. مطمئناً امشب موفق می شوند. پرسیدم: از کجا فهمیدی؟ گفت: نگاه کن، خودت می فهمی. رفته بود بالا، دست بچه ها را می گرفت تا سوار کامیون بشوند. سوار که می شدند، دستشان را هم می بوسید و برای شان دعا می کرد. گفتم: همیشه با نیروهاش این طور رفتار می کنه. به همین خاطر هم هست که همه دوست دارند کنار آقا رجب بجنگند. گفت: رزمنده‌ای که با فرمانده‌اش این قدر صمیمی باشه، اطاعتش هم از روی عشق و محبته و قطعاً چنین گردانی همیشه پیروزه... کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 مدیر متعهد و متخصص بسیجی جان برکف رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع بعضی چشم ها هستند که با چشم بستن از این جهان، چشم هایی را بیدار می کنند و حجاب هایی را کنار می زنند. در سردترین روزهای سال در آذر و دی ماه که طبیعت خفته است، سرود زندگی را برای جان‌های مستعد می سرایند. خوش بحالِ صاحبان این چشم ها خوش بحالشان 🌹 🕊 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
22.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| گام برداشتن در جاده عشق هزینه می خواهد...🌱 🔸شهید مهدی باکری🔸
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 روایت که پیکر مطهرش ۹سال پس از دفن مانده بود به نقل از برادرم که خودش داخل قبر رفته و جسد را گرفته بود، بعدها تعریف می‌کرد که دست و پای جنازه نرم بود و اصلاً حالت خشکی نداشت، گویی که به تازگی شده باشد. حتی خودم دیدم که دست در اثر جابه‌جایی تکان خورد و روی سینه‌اش قرار گرفت. یکی از هم‌ولایتی‌هایمان سریع رفت تا از اتاقکی که در قبرستان وجود داشت، قرآنی بیاورد و بالای سر جسد بخوانیم، صفحات قرآن پوسیده شده بود، اما درست همان آیه‌ی ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموات… آمد، آیه‌ای که خدا در آن می‌گوید زنده‌اند نزد ما روزی می‌خورند. مادر خواست خدا بود که چنین بچه دل پاکی را به ما هدیه بدهد. ذات خوبی داشت و ما هم سواد آنچنانی نداشتیم که بخواهیم روی تربیتش کار خاصی انجام دهیم. روستایی بودیم و غیر از رزق حلال و انجام امور مذهبی خودمان چیزی نداشتیم که به او یاد بدهیم، اما این بچه از همان دوران کودکی‌اش به نماز و روزه اهمیت زیادی می‌داد و با اینکه به مدرسه نرفته بود، سعی می‌کرد قرآن یاد بگیرد و آن را تلاوت کند. پدر صدای خیلی خوبی داشت، چون مدرسه نرفته بود، شب‌ها که از بیرون می‌آمد تا دیر وقت می‌نشست زیر نور چراغ فانوس، می‌خواند و می‌نوشت. می‌گفتم بابا! خسته‌ای چرا خودت را اذیت می‌کنی‌‌؟ می‌گفت می‌خواهم خواندن و نوشتن یاد بگیرم تا روضه‌خوان امام حسین(ع)‌ بشوم . آخر هم به آرزویش رسید، محرم که می‌شد مردم را جمع می‌کرد و برایشان نوحه می‌خواند. هر چه دارد از امام حسین (ع) دارد. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 چقدر آرام کنارهم خوابیده‌اند... آنانکه روزی مثل یک شیر در کنار هم می جنگیدند... حال این مائیم و یاد آنان، که روشنی بخش مسیر زندگیمان است. پس فراموش نکنیم چه کسانی ما را به اینجا رساندند... 🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 برقِ نگاهـت... قدرتِ گنـاه را از من گرفــته من تا ابد به عهد خویش با چشمانت پایبندم... وقتی نگاهت به من است! مگر می‌شود دست از پا خطا کرد؟! تو هم و هم ... 🌹 🕊 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که نماز اول وقت را درحد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم، باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد... کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 نمے‌شناسمِ‌تـان امّـا در این قاب خیلـے اینقدر ڪہ مے‌شوم ڪاش نگاه آشنایتـان نباشم. شادی روح و کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: یکی‌شان آمد به خوابم و گفت: جنازه‌ی من رو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام‌یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن، خواب بوده دیگه. قرار بود فردا جنازه‌ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه‌ی یکی‌شان نوشته بود . بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بوده‌اند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 یـادمان باشد زنده‌اند تا ابد اِیستـــاده و پاینـــده‌اند یــادمان باشد اگر کوبنــده‌ایم با نفس های زنــده‌ایم یادمان باشد که ما دل شسته‌ایم با دست پیمان بسته‌ایم شادی روح و 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🕊🌷🥀🌹🥀🌷🕊 براى و یا رفتن تلاش نکنید براى او کار کنید و بگویید فقط از ما باشى براى ما کافیست . صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🕊🌷🥀🌹🥀🌷🕊 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani