eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
296 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز نهم تیر ماه سالروز شهادت مدافع حرم" " گرامی باد ❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁ کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند آیه بخوانیم ثواب آن هدیه به روح مطهر شهدا کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
هفته عجیبی است. 🔻امروز، شهادت میثم تمار 🔻دوشنبه، روز مباهله 🔻سه شنبه، روز خاتم‌بخشی امیرالمؤمنین علیه السلام و اطعام مسکین و یتیم‌ و اسیر در داستان نزول سوره انسان ⬅️ ویژگی مشترک تمام این مناسبت‌ها ، از خودگذشتگی و گذشت از جان ، مال ، آبرو ، خانواده و دوستان بود. محک خوبی است برای همه ما که این سالها سرود را زیاد زمزمه کردیم و این عهدها را بستیم: عهد می‌بندم روزی لازمت بشم عهد می‌بندم حاج قاسمت بشم عهد می‌بندم مثل بهجت و مثل سربازای گمنام خادمت بشم عهد می‌بندم که می‌مونم پای کار این نظام کاشکی مثل حاج قاسم من به چشم تو بیام کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتقال مجروحان حمله به خودروی اخذ رأی از 🔹ساعاتی قبل مجروحان حادثه حمله به ماموران و مجريان برگزاری انتخابات یکی از شعب رأی در جکیگور از توابع شهرستان راسک سیستان و بلوچستان از طریق امداد هوایی پلیس به زاهدان منتقل و در مرکز درمانی مجهز تحت مداوا قرار گرفتند و دوره درمان خود را در زاهدان سپری خواهند کرد. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
*✨🌹 فرازهایی از وصیتنامه شهید والامقام ❤️* *🌹❤️ سید احمد تشکری🕊* *فرزندم حسین باید خمینی کبیر را در این دوره یاری کند و خودتان هم بکوشید که همیشه طرفدار انقلاب، اسلام و پیرو رهبر باشید و به خواهرم هم می‌گویم که با سختی‌های زندگی مدارا کن و سعی کن که فرزندانی حسین وار و زینب گونه تحویل جامعه بدهی.* وصیت بعدی به دوستانم این است که سعی کنید [کارهایتان] خالص برای خدا باشد و همیشه پیرو و گوش به فرمان رهبر باشیم و هیچ وقت جلوتر و عقب‌تر از ایشان حرکت نکنیم که هر دو راه به گمراهی می‌رود. 🌸 🌸 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 🌹 7 تیر ماه 65 اومده بود تا در جریان طرح مانور فرماندهان برای انجام ماموریتشون قرار بگیره. فرماندهان گردان ها و واحدهای پشتیبانی کننده رزم یکی یکی گزارش هاشون رو دادند و نوبت به رسید. میله نقشه رو دستش گرفت و چنان مسلط بر همه ی جوانب کار گزارش داد که همه رو حیرت زده کرد. گفت: با توکل بر خدا ما آمادگی کامل برای عملیات داریم. راه کار ها و معبر ها به نحو احسن پیش بینی شده. های تخریب شناسایی خوبی کردند و اطلاع کامل از آرایش میدون های مین دشمن دارند. تیم های با تجربه ای رو سازماندهی کردیم تا با زدن معبرها، نیروها رو با امنیت کامل از معبرها عبور دهند. و بعد از عبور نیروهای رزمنده از معبر و درگیری با دشمن ، برای عبور دادن دستگاههای مهندسی از میدان مین، معبر ها رو عریض می کنند تا خدای نکرده بلدوزرها آسیب نبینند. همه چیز به لطف خدا به خوبی انجام شد و و....
✅ معبری که باز شد... و مهران آزاد شد دوشنبه ۱۳۶۵/۴/۹ ساعت ۲۲:۳۰ پس از اعلام رمز (ع) رزمندگان (ع) ، گردانهای المهدی(ع) به فرماندهی سردار شهید مسعود(صمد)یکتا در سمت راست جاده آسفالتی مهران به دهلران و گردان حضرت علی اصغر در سمت چپ جاده آسفالتی به عنوان خط شکن عملیات خود را آغاز کردند و گردانهای حضرت علی اکبر (ع) ، حضرت حمزه سید الشهداء (ع) و گردان زرهی که به عنوان نیروی احتیاط در خط حضور داشتند در ساعت 5 صبح 10 تیرماه وارد عملیات شده و با هماهنگی سایر گردانها با عبور از رودخانه گاوی و موانع و استحکامات دشمن، منطقه وسیعی را از دست دشمن آزاد نمودند و تا نزدیکی روستای امام زاده سید حسن پیشروی کردند
✅ معبری که باز شد... و مهران آزاد شد 🟢روایت زیر شرح بازگشایی معبری است که معراج حماسه سازان عملیات کربلای 1 شد. برادر محمد رضا جعفری، از بچه های تخریب لشگرده سیدالشهداء علیه السلام است که شب عملیات کربلای 1 به همراه تعدادی از رزمندگان وظیفه بازگشایی این معبر را داشتند... این حماسه را روایت می کند. متاسفانه روایت های ناصحیحی از اتفاقات این معبر در جاهایی نقل شده مبنی بر باز نشدن معبر و خوابیدن فرمانده گروهان(شهید حسن خاکباز) روی مین و سیم خاردارها و عبور رزمندگان خط شکن از روی او و در نهایت شهادت فرمانده و تعدادی از رزمندگان شد، که خلاف واقع است، لذا این روایت سعی دارد حقایق آن شب عاشورایی را در معبری که منجر به آزادی شهر مهران شد بازگو کند. و این مطالبه مقام معظم رهبری از خادمان عرصه ایثار و شهادت است که فرمودند : "«فراموشی» و «تحریف» دو آسیب و خطر بزرگی است که در کمین هر حادثه بزرگ تاریخی قرار دارد و نخبگان، فرزانگان و دست اندرکاران عرصه دفاع مقدس، با شناساندن دقیق این ذخیره و گنجینه‌ی فرهنگی، اجازه ندهند این حماسه دستخوش فراموشی و تحریف شود." با تعدادی از مامور شدیم به گردان المهدی(ع) لشکر 10 به عنوان تخریبچی، وارد معبر در شدیم ... 🔷..شهید صمد فرمانده گردان المهدی(ع) خیلی عجله داشت و اصرار می کرد که نیرو وارد معبر بشه. من هم می گفتم هنوز کار تموم نشده. به شهید صمد گفتم من میرم تا آخر میدون مین ، اگر معبر تموم شده بود شما نیروها را حرکت بده. دولا دولا روی طناب سفید معبر می رفتم تا رسیدم به حاج موسی انصاری. او مشغول چک کردن زمین و کشیدن طناب معبر بود و به فاصله چند متر جلوتر هم علیپور مشغول خنثی کردن مین ها بود. از موسی سوال کردم چقدر مونده معبر تموم بشه ؟ گفت حدود 20 متر دیگه. از موسی رد شدم و خودم را به علیپور رسوندم و گفتم بجنب داره دیر میشه. علیپور گفت: یک ربع دیگه مونده تا پشت سیم خاردار آخر میدون مین برسیم. من برگشتم سر معبر و به صمد گفتم یک ربع دیگه کار تموم میشه و بچه ها میتونند از معبر رد بشند و به دشمن حمله کنند. هنوز با صمد حرفمون تموم نشده بود که از سمت چپ ما که محور قلاویزان بود و فاصله زیادی با ما داشت درگیری شروع شد و گلوله ها، منور، و تیرهای رسام ، همه آسمون تاریک رو پر کرد. صمد گفت درگیری شروع شد. دیگه وقت صبر کردن نیست. من دیدم اصرار میکنه گفتم دنبال من با فاصله و با احتیاط نیروها رو بیار. خودم جلو جلو آمدم پیش علیپور. و گفتم چقدر دیگه مونده؟؟ با دستش اشاره به روبرو کرد که سیاهی سیم خاردارهای آخر میدون مین پیدا بود. مسیر رو با هم چک کردیم و حاج موسی هم طناب معبر رو به سیم خاردار توپی چسبوند. و من هم سیم خاردار قطع کن را از حاج موسی گرفتم و شروع کردم به قطع کردن سیم خاردارها. ادامه دارد 👇
✅ 2️⃣معبری که باز شد... و مهران آزاد شد 🔷سیم خاردارهای توپی رو کنار کشیدم. اما هنوز مسیر کاملا باز نشده بود. دشمن بعد از سیم خاردار توپی تا رسیدن به سنگرهاش ، زمین رو هم با سیم خاردار فرش کرده بود. عمق سیم خاردار فرشی حدود 6 متری می شد. ما قبل از عملیات برای رد شدن از سیم خاردار فرشی تدبیر کرده بودیم که به محض رسیدن به اون با انداختن برانکارد روی سیم خاردارها نیروها رو عبور بدهیم. چون قطع کردن اون ها زمان زیادی می برد. تا بچه ها برانکاردها رو بیارند و روی سیم خاردارها بیاندازند من از زیر سیم خاردار فرشی سینه خیز عبور کردم تا چک کنم موانعی دیگه ای جلوی راهمون هست یا نه ... جلوتر که اومدم دیدم دشمن منطقه وسیعی رو با سیم خاردار توپی به صورت عمودی پوشش داده است. ترس ورم داشت و گفتم خدایا از این سیم خاردارها چه جوری رد بشیم ... شروع کردم ذکر گفتن و دور اطراف خودم رو به دقت نگاه می کردم. یک چند قدمی جلوتر رفتم ... دیدم سیم خاردارها تموم شد و چشمم خورد به بسته های سیم خاردار که روی زمین رها شده بود. مثل اینکه نیروهای مهندسی دشمن مشغول کشیدن سیم خاردار بودند که با شنیدن سر وصدای ما کارشون رو رها کرده بودند.. من سریع برگشتم سمت بچه ها و دیدم برانکاردها رو روی سیم خاردار انداخته اند و تازه صمد و بی سیم چی هاش دارند رد میشند. قرقره طناب معبر رو از حاج موسی گرفتم و مسیر رو وارسی کردم که مین نباشه و طناب معبر رو کشیدم تا انتهای سیم خاردار ، و به یک نبشی که سیم خاردار رو مهار کرده بود محکم بستم و باز برگشتم به سمت بچه ها .... صمد با یک تعداد از بچه های گردان المهدی (ع) آماده بودند... به اونها گفتم مسیر کاملا باز شده و شما مسیر طناب سفید معبر رو بگیرید و کارتون رو انجام بدید... نیروها آرام آرام پا روی برانکارد می گذاشتند و از روی سیم خاردارهای فرشی رد می شدند. حاج موسی و علیپور هم دو طرف سیم خاردارها ، بچه ها رو هدایت می کردند. من به حاج موسی گفتم شما دو تا جلوی معبر باشید و من هم می روم وسط معبر تا نیروها رو هدایت کنم. سریع خوابیدم زیر سیم خاردار فرشی و به صورت سینه خیز خودم رو عقب کشیدم. هنوز بدنم کامل از زیر سیم خاردار فرشی بیرون نیومده بود که یه خمپاره 60 کنار معبر زمین خورد. ادامه دارد👇
✅ 3️⃣معبری که باز شد... و مهران آزاد شد 🔷 حاج موسی دوید به سمت من و گفت چیزی شد . گفتم نه کارت رو بکن.. ترکش های خمپاره چند جای بدنم رو سوراخ کرده بود. به هر زحمتی بود از زمین بلند شدم . دیدم میتونم راه برم. مشغول هدایت رزمنده ها داخل معبر بودیم که دو تا گلوله خمپاره اومد رو برانکارد ها و داخل سیم خاردارهای فرشی به زمین خورد . همه بچه ها توی معبر دراز کشیدند . من برگشتم و نگاهم افتاد به محل انفجار که با من چند متری بیشتر فاصله نداشت دیدم یکی دو نفر روی برانکارد دارن می سوزند. یکی از اونها آرپی جی زن بود که خرج گلوله های آرپی جی اش آتیش گرفته بود. بلند شدم و دویدم سمت بچه ها و نگرانی ام این بود که نیروها در این شرایط داخل میدون مین پخش شوند.. دشمن هوشیار شده بود معبر ما مقابل کمین های دشمن بود. دشمن آتش تیربارها و خمپاره ها را روی معبر گرفت و جهنمی بپا کرد. نیروها با دیدن آتیش توی معبر کپ کردند و هرلحظه داشت تلفات بالا می رفت. برانکارد ها با آدم هایی که روش بودند داشت می سوخت. گلوله های خمپاره ای که روی برانکاردها خورد تقریبا سیم خاردارهای فرشی رو متلاشی کرده بود. تعداد زیادی از بچه ها روی زمین افتاده بودند . علیپور شهید شده بود و موج انفجار حاج موسی رو روی سیم خاردار انداخته بود اما هنوز زنده بود ولی تمام بدنش از آتش کاملا سوخته بود. بوی سوختن گوشت و استخون میومد. بدن بی جان حاج موسی که هنوز داشت می سوخت و دود ازش بلند می شد از روی سیم خاردار کنار کشیدم. با سختی یکی از نبشی های مهار کننده سیم خاردار رو بیرون آوردم و به اندازه ای که یک نفر رد بشه مسیر سیم خاردارهای فرشی رو باز کردم و برگشتم سمت نیروهایی که داخل معبر خوابیده بودند و با داد و فریاد اونها را بلند کردم و گفتم مسیر بازه و فرماندهاتون انتهای معبر منتظر شما هستند. خیلی جیگر می خواست زیر آتش تیربارهای سنگین و انواع و اقسام خمپاره دشمن ، سینه از خاک بلند کردن.. باقی مانده بچه های گردان المهدی(ع) دلیرانه جلو رفتند و با دشمن درگیر شدند .... با بی سیم اتفاقات داخل معبر و شهادت بچه ها رو به قرارگاه لشکر خبر دادم و تقاضای نیروی کمکی کردم. مسوول محور بود و چند دقیقه بعد هم بچه های گردان حضرت علی اکبر علیه السلام به فرماندهی شهید علی آملی اومدند کمک؛ و کمین ها رو خاموش کردند. این معبر مسیر اصلی حمله لشگر ده سیدالشهدا علیه السلام در مرحله اول عملیات کربلای یک بود خط اول دشمن که شکست یک تیم دیگه از بچه های تخریب ماموریت عریض (گشادکردن) کردن معبر رو داشتند تا دستگاههای مهندسی برای خاکریز زدن عبور کنند. هوا که روشن شد معبر کاملا باز شده بود و دستگاههای مهندسی و خودروهای پشتیبانی در آن تردد می کردند .. اما کنار سیم خاردار فرشی تعدادی بدن سوخته و مچاله شده را به کناری کشیده بودند تا بچه های تعاون برسند و به عقب منتقل کنند که شهید حاج موسی انصاری و حمیدرضا علیپور هم جزء اونها بودند. 🔶معبر گردان المهدی(ع) با شهادت این دو شهید کاملا باز شد و با هجوم رزمندگان گردان های المهدی(ع) ، حمزه سیدالشهداء(ع)، حضرت علی اصغر و علی اکبر علیهما السلام به دشمن بعثی، مسیر کربلا گشوده شد و بالاخره شهر مهران آزاد و قلب امام شاد شد. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 شهدای تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا ع نام عملیات: کربلای1 محل شهادت : مهران 9 تیرماه 1365 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani