روزگاری فرزندان این سرزمین
خسته و کوفته در سنگرهایی
شبیه گور میخوابیدند
تا ملتی آسوده بخوابد.
#صبحتونشهدایی🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با یاد شہدا آروم میگیره دݪم✨❤️🔥
#شهیدانه
📷ویژگی اخلاقی معروف شهید «محمد زهرهوند» پل رسیدنش به معبود شد
🔹همسر شهید محمد زهرهوند نیز در خصوص شخصیت و رفتار همسرش اینطور میگوید: احترام به والدین و توصیه به حجاب از اولویتهایش بود؛ صیانت از حجابم در زندگی، از اولویت های «محمد جان» بود، چادر زهرایی برایش چنان با ارزش بود که در آخرین سفارشهایش از من خواست دُردانهاش با حجاب زهرایی در اجتماع و محافل حضور پیدا کند. پس از آغاز جنگ سوریه محمد هم حس و حال دیگری پیدا کرد. شب تا سحر، «اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» ذکر نماز شب و نیاز اشکهایش شد تا اینکه به آرزویش یعنی رفتن به جبهه و شهادت رسید."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_وطن
🌹فرازهایی از وصيتنامه شهيد والامقام
❤️مجتبی علی نژاد 🕊
درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى و بنيانگذار جمهورى اسلامى.
درود بر شهيدان و خانواده شهدا.
درود بر جانبازان انقلاب،
درود بر مسئولین کشور، ....
وصيتنامهام را با سلام به پدر و مادر، برادران، همسر و خواهرانم آغاز مى كنم.
در ابتدا براى همگى شما از درگاه خداوند صبر آرزو مىكنم.
در ثانى تقاضايم از شماها اين است كه تا آخرين قطره خون، امام را، اين پير جماران را تنها نگذاريد. چون رهبر عزيزمان بودند كه ما را از غرقاب شهوات دنيايى نجات داده و بسوى نور هدايت كردند. بهعنوان مثال مى توانيد اهداف قبل از انقلاب خود را بررسى نمائيد، خواهيد ديد كه چه بوديم و چه شديم.
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
خط اتصال د♥️لت به آسمون را هر چند وقت یکبار چک کن...!
د♥️ل مراقبت میخواهد تا دل♥️ بماند و راه امام حسین علیهالسلام را ادامه بدهد...
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
تخریبچی شهید علیرضا عباسیان در دومین روز از مرداد ماه سال 67 در #جاده_اهواز_خرمشهر شربت شهادت نوشید و به لقاء حق رسید و در گلزار شهدای #بهشت_زهراء_سلام_الله_علیها قطعه 40 ردیف58 شماره 8 میهمان خاک شد.
🌹🇮🇷❤️🇮🇷🌹
#شهید_علیرضا_عباسیان
شهادت : #جاده_اهواز_خرمشهر
تاریخ شهادت : ۶۷/۵/۲
راوی: #حسین_گودرزی
زمستان سال ۶۶ (اسفند ماه) بود .
برف مقر #شهید_ضیایی را سفیدپوش کرده بود. نیمه های شب از سولهای که عراقیها دردل کوه درست کرده بودن و بعدا شده بود سنگر محل استراحت ما خارج شدم .
در آن تاریکی و سرما صدایی مرا بسمت خود کشید. به سمت صدا که از گوشهای دنج از مقر به گوش می رسید رفتم. شهید علیرضا عباسیان را دیدم که در حال کندن قبری برای راز و نیاز خود بود .
در همان حال گفتم: “علی دعا یادت نره”. #شهید_عباسیان که تازه متوجه من شده بود منو صدا کرد و با چشمانی اشکبار گفت: #من_خودم_خیلی_به_دعا_نیاز_دارم.
علیرضا خودشو غرق گناه می دونست اما همه می دونن شهدا همشون خودشونو گنهکار می دونستن ولی مزد اعمالشون را با شهادت گرفتن.
اواخر اردیبهشت سال ۶۷ بود #شهید_علیرضا_عباسیان آماده رفتن به مرخصی بود ولی خیلی پکر و غمگین بنظر می رسید. معمولا بچهها وقتی برای مرخصی می رفتند شاد و شنگول بودند
ازش پرسیدم علیرضا چرا پکری؟
با غصه بمن گفت: شاید برم مرخصی دیگه برنگردم .
پرسیدم چرا برنگردی؟
گفت چون مادرم ناراحتی قلبی داره می ترسم برگردم حالش بد بشه.
بهش گفتم: علیرضا این شیطونه که میگه بخاطر بیماری مادرت برنگرد و توصیه کردم حیفه این فضای معنوی را از دست بدیم و گفتم برو مرخصی تا مادرت با دیدنت کمی بهتر بشه ولی برگرد.
دو هفته بعد علیرضا برگشت و دیگر به مرخصی نرفت تا ملائکه او را به معراج بردند .
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
#روحش_شاد_یادش_گرامی_باد.
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani