9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مراسم تشییع پیکر پاک و مطهر شهید مدافع وطن یاسر طاهری در ایلام
☑️متهم فراری مامور کلانتری را به شهادت رساند.🌹
🔹 مأموران کلانتری حین گشتزنی در خیابان جردن، به فردی مشکوک شده و قصد بازرسی وی را داشتند که این فرد متواری شد.
🔹در ادامه استوار یاسر طاهری، توسط افرادی ناشناس مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید🇮🇷
شادی روحشان فاتحه باصلوات
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمد_وعجل_فرجهم
تاریخ شهادت:۱۶مرداد۱۴۰۰
#شهیدمدافع_حرم
@shohadaes
🌷ماجرای شهادت شهید از زبان همسرشان
✍️روز ۲۷ مهرماه بود. محمد، احمدرضا و امیررضا بیرون از خانه و جلوی در که روبهروی نانوایی است، ایستاده بودند. گویا خانمی بعد از خرید نان وقتی میخواهد از کنار ماشین رد شود، دستش با آیینه یک خودرو برخورد میکند و به راننده و سرنشینان خودرو اعتراض میکند و سرنشینان خودرو شروع به فحاشی با الفاظ رکیک میکنند. در ادامه، شاگرد نانوا پیش میآید و از آنها میخواهد که رعایت ادب و متانت را داشته باشند اما آنها با شاگرد نانوا هم درگیر میشوند. محمد که نزدیک محل حادثه بود، وارد صحنه میشود و به سرنشینان خودرو تذکر لسانی میدهد و از آنها میخواهد که دیگر اینجا را ترک کنند و ادامه ندهند چون زن و بچه مردم در حال رفت و آمد هستند اما سرنشینان خودرو تا محمد را میبینند به فحاشیهایشان ادامه میدهند و مصرتر هم میشوند. در این میان یکی از آنها با محمد درگیر میشود و محمد که جثهدارتر بود، مانع زد و خورد میشود اما گویا آنها دستبردار نبودند و چون حریف محمد نمیشوند با تماس از دوستان اراذلشان میخواهند که به محل بیایند. کمتر از چند دقیقه تعدادی از دوستان اراذلشان به کمک آنها میآیند. آنها چاقو با خود داشتند و چاقو را بالای سرشان میچرخاندند و عربده میکشیدند و فحاشی میکردند. محمد تا این صحنه را میبیند از مردم و خانمها میخواهد که دور شوند چون احتمال دارد که آسیب ببینند. در نهایت آن فردی که چاقو در دست داشته، یک چاقو به صورت ایشان میکشد و بعد از پشت سر ضربهای به پهلوی محمد وارد میکند. محمد ابتدا متوجه نمیشود اما چند ثانیه بعد متوجه سوزش پهلو شده و چند قدمی به جلو میآید و به زمین میافتد. در تمام این لحظات احمدرضا و امیررضا شاهد درگیری و شهادت پدرشان بودند. من در خانه بودم که به یکباره با صدای وحشتناک کوبیدن در به خودم آمدم. رفتم سمت در دیدم بچههایم هراسان و مضطربند. گفتم چه شده که در را اینطور میزنید؟ امیررضا پسر کوچکم از شدت وحشت زبانش بند آمده و تمام صورتش پر از اشک شده بود و گریه میکرد. احمدرضا گفت مامان، بابا را با چاقو زدند. سراسیمه خودم را بالای سر محمد رساندم. محمد غرق خون کف خیابان افتاده بود. از پهلویش مثل چشمه خون میجوشید. به سختی تکلم میکرد و میگفت دارم میسوزم. تشنهام، آب بدهید. هرطور بود محمد را به بیمارستان رساندیم. ایشان کمتر از دو ساعت بعد به شهادت رسید. گویی برای رسیدن و دیدار با معبودش عجله داشت. همه شوکه شده و در بهت و ناباوری بودیم. دائم با خودم میگفتم مگر با یک ضربه چاقو کسی از دنیا میرود؟ در مدتی که بیمارستان بودم، بچهها دائم تماس میگرفتند و حال پدرشان را میپرسیدند. نمیتوانستم حرفی بزنم و دائم دلداریشان میدادم که وقتی زخم بابا را پانسمان کردیم، به خانه برمیگردیم. بچهها برای پدرشان رختخواب پهن کرده بودند تا به محض ورود استراحت کند اما افسوس که محمد دیگر به خانه بازنگشت.
#شهید_محمد_محمدی
@shohadaes
4_5805248376194730452.mp3
6.36M
🎧 باهم بشنویم...
یاحسین شعله عزای تو
چراغ کربلای توست..
درس آزادگی،
توهمینمجالسمصیبتمحرمه..
یاد من دادی که
زیربار ستم تا قیامت نرم ..
👤حاج میثم مطیعی
زمینه فوقالعاده و شنیدنی👌🏼
#محرم۱۴۰۰🏴
#محرم
@shohadaes
امام حسن عسکری«علیه السلام»
إنّ الوُصولَ الی اللهِ سفَرٌ لا یُدرَکُ إلا بامْتِطاعِ اللّیل
همانا رسیدن به خدا، سفری است که جز با مرکب قرار دادن شب (شب زنده داری) نمی توان به آن دست یافت.
(اعلام الدّین، ص 311)
@shohadaes
🛑📸 پیکر مطهر شهید مالامیری در سومین شب عزاداری اباعبدالله الحسین علیهالسلام، مهمان حرم حضرت معصومه(س) شد
@shohadaes
#یاد_یاران
🌷سردار بی سر🌷
🔵همیشه آرزو میکردمانند امام
حسین(ع)شهید بشود....
و چه زیبا به آرزویش رسید،
خمپاره سرش را از بدنش
جدا ڪرد.
🥀شهید ابراهیم همت
@shohadaes
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 استقبال از شهید مالامیری، عصر دیروز در مسجد فاطمه الزهرا(س) پردیسان قم
@shohadaes
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_مدافع_حرم
🌷 دیدار خانواده سردار
شهید حاج رضا فرزانه با پیکر
شهید در معراج شهدای تهران
@shohadaes