eitaa logo
شهدایی
776 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
154 فایل
"هرچه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست آورد به برکت خون این جوانان #شهید است ." #مقام_معظم_رهبری(مدظله العالی) ✅جهت ارتباط با مدیر،انتقاد ،پیشنهاد: @mpsh76 ✅پل ارتباطی شما با ادمین کانال آیدی تبادلات👇👇 @fpshm63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#از_آسمان مستند جوانی با نشاط "شهید محمدرضا دهقان امیری" #قسمت_سوم 🍃💛| @shohadaes
به نام خدا 🌹وصیّت نامه سیاسی الهی امام (ره)🌹 «.... و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ  دریافت کرده بودند و ندای اِنّی تارکٌ فیکُمُ الثقلان در گوششان بود با بهانه‌های مختلف وتوطئه‌های از پیش تهیه شده، آنان راعقب زده و با قرآن، ‌در حقیقت قرآن را ـ که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی ومعنوی بود و است ـ از صحنه خارج کردند؛ و برحکومت عدل الهی ـ که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست ـ خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا وکتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است. و هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری، ازمقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند،‌ برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط وعدل رساند و حکومت را به دست اولیاء الله، معصومین ـ علیهم صلوات الاولین والآخرین ـ بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند ، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد....» @shohadaes (ره)
اواسط شهریور ماه بود که تصمیم به رفتن گرفت، وصیتنامه اش را هم نوشت و به رسم امانت به پدر سپرد تا اگر برنگشت دستخطی برای آن ها به یادگار گذاشته باشد. از زیر قران رد شد و رفت و از همه چیز دل کند و مادر و پدر و برادرش برایش آرزو های خوب کردند. از آنجایی که شهید رسول خلیلی به دوره های سخت نظامی علاقه بسیاری داشت و با توجه به تخصص های مختلفی که در امور نظامی داشت بیشتر به تخریب علاقه داشت و تخریب چی به روز و ماهری بود و بر حسب وظیفه راهی دفاع از حرم آل الله شد و یکی از مدافعان حرم بانوی مقاومت عقیله بنی هاشم بود.مانند تمام کسانی که در مسیر پیشوایشان ابا عبدالله‌ الحسین (ع) گام برداشتند واز دین خدا دفاع کردند و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفتند. سرانجام شهید رسول خلیلی روز دوشنبه 27 آبان 1392 مصادف با 14 محرم الحرام 1435 و 18/11/2013 در ساعت 14:۰۰ بعد از ظهر در حال پاکسازی یکی از محورهای دشمن بال در بال ملائک گشود و زندگی جاودانه اش در بهشت را آغاز کرد و به فیض عظیم شهادت نائل گشت. یکی از عنایات پروردگار متعال و سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) سنگ مزار شهید رسول خلیلی که مزد دفاع از حرم بانو زینب (س) میباشد که توسط دوستان شهید از کربلا آورده شده. این سنگ از سنگ های دیوار داخل حرم میباشد و به دلیل قدمت بالای سنگ با عنایت پروردگار صحیح و سالم به ایران آورده میشود و سنگ مزار شهید رسول خلیلی میشود.طبق وصیت شهید که گفته بود بر سر مزار من روضه حضرت زینب (س) بخوانید ،این شعر روی سنگ نوشته شده است: ای که برتربت من میگذری روضه بخوان نام زینب (س) شـــنوم زیر لحد گریه کنم. 🕊 @shohadaes
او وصیت نامه نداشت اما در یکی از نامه هایش نوشته بود: «من هم مثل همه دانش آموزان دوست دارم به سنگر مدرسه بیایم و درس بخوانم ولیکن جبهه واجب تر است و برای من ارزشش از همه چیز بیشتر است.» اما شهادت او از زبان یکی از همسنگرانش نزدیکیهای غروب که خورشید خود را پس کوههای بلند غرب می کشید و شب آهسته آهسته فرا می رسید صدای روح نواز موذن برخواست (الله اکبر) بچه ها نماز را شروع کردند، مهدی هم هنگامی که نماز پایان یافت دستها را به سوی آسمان بلند کرد. نمی دانم چه می گفت اما اشک سوزناکش بازگو کننده ی حال جانکاهش بود، مهدی عزیز تو در آخرین سجده ی خونین ات با خدای خود چه گفتی که اینگونه پذیرفت. پس از نیایش به درگاه حق بوسه زد و برخواست. آن شب ما را به 6 دسته تقسیم کردند. مهدی دسته سه بود . ساکت و سر به زیر گوشه ای می اندیشید اما به چه آیا به شهادت؟ مدتی گذشت عملیات شروع شد. بعد از عملیات در میان موج شهیدان مهدی نیز دیده می شد💫✨ 🌈💚روحشان شاد و یادشان گرامی 💔 @shohadaes
شهید فخری‌زاده در عصر ۷ آذر ۱۳۹۹ در شهر آبسرد، شهرستان دماوند ترور شد.در جریان این ترور در میدان خلیج فارس شهر آبسرد، ابتدا یک خودروی نیسان کنار خودروی فخری‌زاده منفجر شده و بعد از آن شخصی [یا اشخاصی] دیگر از داخل یک خودرو در سمت دیگر خیابان خودروی حامل فخری‌زاده را به رگبار بسته‌اند. بر اساس گزارش خبرگزاری تسنیم در جریان این درگیری یکی از محافظان فخری‌زاده ۴ تیر خورده و خود او هم بعد از انفجار و اصابت گلوله، با بالگرد به بیمارستان منتقل شده و در آن‌جا به درجه رفیع شهادت رسیدند‌. 💔 🕊 @shohadaes
🎙مصاحبه با برادر شهید 🎞در مورد خصوصیات اخلاقی برادرتان توضیح دهید؟ 📼آرام و با وقار و با طمأنیه برخورد می‌کرد، معمولاً بحث و جدل نمی‌کرد، به جز در موارد درسی در موارد دیگر به سلیقه و نظر افراد دیگر احترام می‌گذاشت، سخن لغو و باطل نمی‌گفت. اهل ورزش، به ویژه ورزش‌های رزمی و فوتبال بود، نقاش و طراح قابلی بود، طرح یک مشت بسته‌ای را کشیده بود و به دیوار مسجد توحید چسبانده بود، که هنوز هم اثرش وجود دارد. برادرم بسیار نکته سنج و کم‌حرف بود، خیلی کم مزاح می‌کرد، یکی از نزدیکان که روحانی بود سیبی را که می‌خورده نیمه‌کاره در خیابان رها می‌کند، ابراهیم سیب نیمه خورده را برمی دارد و به وی می‌گوید می‌ترسم فرد دیگری بیند و شخصیت شما زیر سوال برود. 🎞خاطره ای در مورد رفتن وی به جبهه وبه ویژه اجازه از پدر ومادرتان دارید برایمان بگویید؟ 📼زمان خانه تکانی اسفندماه بود، ابراهیم همه وجودش در جبهه سِیر می‌کرد. ولی می‌خواست با رضایت پدر و مادرم به جبهه برود، تلاش زیادی کرد تا رضایت آن‌ها را به دست بیاورد، کمک در خانه تکانی، خرید خانه و همه کارها را انجام داد و مرتب می‌پرسید: «مادر چه کار داری برایت انجام بدهم» کارها را انجام داده و می‌گفت: «حالا اجازه رفتن به من بده» پدر و مادر می‌گفتند: «جبهه زیاد رفتی، بمان و درس‌هایت را بخوان». دلیل اصرار زیاد ابراهیم فرمایش امام خمینی (ره) خطاب به جوانان بود و همین مطلب را به مادرم گوشزد کرده و می‌گفت: «جبهه در این شرایط به ما نیاز دارد، امام خمینی می‌گوید: «جوان‌ها به جبهه بروید و جبهه‌ها را خالی نگذارید» مادر فدایت شوم. بگذار به جبهه بروم». مادر بعد از مدتی پاسخ مثبت داد و گفت: «می‌توانی به جبهه بروی». ابراهیم از خوشحالی، مثل کودکان کم‌سن و سال بالا و پایین می‌پرید. مدت‌ها انتظار کشیده و کار کرده بود تا فقط همین یک کلمه را از زبان مادرش بشنود. ساک خود را که مدت‌ها قبل بسته بود، برداشت و رفت. گفت: «خداحافظ»، این قدر سریع رفت که مادرم وقت نکرد بدرقه‌اش کند. مادرم تا رفته بود، بساط آیینه و قرآن را بیاورد ابراهیم رفته بود. 🎞در مورد آشنایی برادرتان با زبان‌های مختلف و نیز خاطره سربه‌راه کردن یکی از جوانان لات محله را شرح دهید؟ 📼ابراهیم با زبان عربی، آلمانی و انگلیسی آشنایی داشت و علاقه زیادی به حفظ قرآن از سن 18 سالگی پیدا کرد، به همین جهت رشته حفظ قرآن را انتخاب کرد. برنامه‌ای برای انجام فعالیت‌های روزانه عبادت و خودسازی برای خودش نوشته بود و مطابق آن عمل می‌کرد، اگر روزی موفق به انجام برنامه روزانه‌اش نمی‌شد، جریمه‌اش یک روز روزه بود. خودسازی و روح بزرگ شهید باعث شده بود تا یکی از افراد زورگو و بی‌ادب، دست از کار ناپسندش بردارد و همیشه صحبت شهید را به ذهنش بسپارد که به وی گفته بود: «تو خیلی بزرگوارتر از این هستی که وسط خیابان بایستی و به زن و بچه مردم ناسزا بگویی و جسارت کنی» طرف از همان موقع چاقویش رابه ابراهیم داده بود و سر به راه شده بود. 💔 🌸 🕊 @shohadaes
شهید تندگویان در لباس سربازی 🌸 💔 ༺🕊 @shohadaes
در "کربلای۱" ارتفاعات "قلاویزان" را به همراه نیروهای رزمنده فتح نمودند. در "کربلای ۴" که مقدمه "کربلای ۵" بود خالصانه و شجاعانه جنگید و بعثی‌های ظالم را به همراه همرزمان خود از مرزهای کشور بیرون راندند. سرانجام این سردار رشید اسلام در خاک مقدس شلمچه در عملیات "کربلای ۵" (۶۵/۱۰/۲) پس از سامان‌دهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی سر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. 🌸💔 ༺🕊 @shohadaes
شهید تندگویان در لباس سربازی 🌸 💔 ༺🕊 @shohadaes