#همسرانه
#همسرداری_شهدا
#همسر_سردار_شهید
#عباس_کریمی
تواضع و فروتنی #عباس باور نکردنی بود.
همیشه عادت داشت، وقتی #من وارد #اتاق می شدم، بلند می شد و به #قامت می ایستاد .
یک روز وقتی وارد شدم روی #زانوانش ایستاد .
ترسیدم، گفتم : #عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟
#خندید و گفت : نه شما بد #عادت شده اید؟
من همیشه #جلوی تو بلند می شوم. امروز خسته ام. به زانو ایستادم .
می دانستم اگر #سالم بود ، بلند می شد و می ایستاد.
#اصرار کردم که بگوید چه #ناراحتی دارد.
بعد از #اصرار زیاد من ، گفت: چند روزی بود که پاهایم را از #پوتین در نیاورده بودم. انگشتان #پاهایم پوسیده است. نمیتوانم روی #پاهایم بایستم.
#عباس با همان حال، #صبح روز بعد به #منطقه جنگی رفت.
این #اتفاق به من نشان داد که #حاج_عباس_کریمی از بندگان #خاص خداوند است .
🌷🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊🌷
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
✅👉 @shohadasafadasht97
🌹🌴🕊🏴🕊🌴🌹
#همسرانه
#عاشقانه_های_شهدا
متن وصیت نامه
#شهید_عباس_بابائی
#خطاب_به_همسرش
بسم الله الرحمن الرحیم
#همسرم ! راه #خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای #خوشبختی وجود ندارد .
#ملیحه_جان همانطوری که می دانی #احترام_مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین #ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت #ناراحت می شود #مادر است که همیشه به فکر #فرزند یعنی #جگرگوشه_اش می باشد .
#ملیحه_جان اگر می خواهی راجع به موضوعی #فکر_کنی حتما از #قرآن_مجید و سخنان #پیامبران و #امامان استفاده کن و #کمک بگیر ، نترس هر چه می خواهی بگو.
البته درباره هر چیزی اول #فکر_کن .
هر چه که بخواهی در #قرآن_مجید هست . مبادا #ناراحت باشی ، همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب #فکر_کنی .
مثلا وقتی یک نفر به تو #حرفی می زند زود #ناراحت نشو ، درباره اش #فکر_کن ببین آیا واقعا این حرف #درسته یا نه ، البته بوسیله #ایمانی که به #خدا داری.
#ملیحه_جان به #خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به #نماز و #روزه نیست ، البته انسان باید #نماز بخواند و #روزه هم بگیرد اما برگردیم سرحرف اول ، اگر #دوستت
🌴🥀🌼🌺🌼🥀🌴
#همسرانه
#همسرداری_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_عباس_کریمی
تواضع و فروتنی #عباس باور نکردنی بود.
همیشه عادت داشت، وقتی #من وارد #اتاق می شدم، بلند می شد و به #قامت می ایستاد .
یک روز وقتی وارد شدم روی #زانوانش ایستاد .
ترسیدم، گفتم : #عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟
#خندید و گفت : نه شما بد #عادت شده اید؟
من همیشه #جلوی تو بلند می شوم. امروز خسته ام. به زانو ایستادم .
می دانستم اگر #سالم بود ، بلند می شد و می ایستاد.
#اصرار کردم که بگوید چه #ناراحتی دارد.
بعد از #اصرار زیاد من ، گفت: چند روزی بود که پاهایم را از #پوتین در نیاورده بودم. انگشتان #پاهایم پوسیده است. نمیتوانم روی #پاهایم بایستم.
#عباس با همان حال، #صبح روز بعد به #منطقه جنگی رفت.
این #اتفاق به من نشان داد که #حاج_عباس_کریمی از بندگان #خاص خداوند است .
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht