✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 دانشجوی شهید #محمد_اسماعیل_اعتضادی جمع
▫️ تولد: 1/ 1/ 1337
▫️ نام پدر: علی اکبر
▫️ تحصیلات: دانشجوی کاردانی رشته برق انستیتو برق کرمانشاه
▫️ شهرستان: مشهد مقدس
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: ردیف پنجم- قبر دوم
🔹 روایت عاشقی:
ساعت 3 بعد از ظهر بود که فهمیدیم تنهای تنها هستیم. دیگر از کمک خبری نبود.
پیاده های بعثی از سمت راست مان جلو می آمدند. از سمت چپ هم تانک هایشان داشتند دورمان می زدند.
بچه ها به هیچ قیمتی عقب نمی آمدند. با کلی جر و بحث قرار شد در حال مقاومت، عقب نشینی کنیم. وضعیت بدی بود. خودمان را رساندیم به یک کُپّه خاک. بی فایده بود. چند تا عراقی آمدند بالای سرمان. دیگر کارمان تمام بود چشمم را بستم که اسماعیل بستشان به رگبار. چند تا شان افتادند. بقیه هم در رفتند.
اسماعیل آن قدر دنبال شان کرد که تیر خورد و افتاد. خودم را رساندم بالای سرش. مردانه جانمان را نجات داده بود. نمی توانستم رهایش کنم. خون از گلویش می جوشید. کولش کردم و بی اعتنا به گلوله هایی که چپ و راست مان را سوراخ سوراخ می کرد، راه افتادم سسمت خاکریز. گذاشتمش زمین. لب هایش خشک شده بود. سرش به پهلو خم بود و دست هایش هر کدام به طرفی افتاده بود. آرامشی عجیب بر چهره اش حاکم بود. گلوله به گلویش خورده بود. یاد سحرهایی افتادم که با همین حنجره و گلو قرآن می خواند. خون یک طرف صورتش را پوشانده بود.
شهادتین را که به سختی گفت، شهد شهادت را نوشید. اسماعیل، قربانی شد.
👤 راوی: نصرت الله محمودزاده (همرزم شهید)
📕 منبع: کتاب # آیه-های_سرخ_هویزه
#یک_شهید_یک_خاطره
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 دانشجوی شهید #محمد_اسماعیل_اعتضادی جمع
▫️ تولد: 1/ 1/ 1337
▫️ نام پدر: علی اکبر
▫️ تحصیلات: دانشجوی کاردانی رشته برق انستیتو برق کرمانشاه
▫️ شهرستان: مشهد مقدس
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف پنجم- قبر دوم
🔹 روایت عاشقی:
11 سالش بود که توی جلسه هفتگی هیأت شروع کرد با صوت قرآن خواندن.
قاری ثابت جلسه، ایراد گرفت که شما بدون قرائت بخوانی بهتر است.
اسماعیل، کوتاه نیامد.
گفت: «مگه شما از توی گهواره قرآن خوندن بلد بودید؟ خب اجازه بدید بچه ها هم تمرین کنند و یاد بگیرند. اگه هم تحمل صدای من براتون سخته، گوشتون رو بگیرید.»
پافشاری آن شبش جواب داد.
بعدها خیلی ها اسماعیل را به صوت دلچسب قرآنش می شناختند.
👤 راوی: برادر شهید اعتضادی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات
#شهدای_هویزه
#در_راه_فتح_قله_ایم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh